کلام ولایت

افسران - معنی صحیح نرمش قهرمانانه در کلام امام خامنه ای 1392 (برخی بد فهمی کردند)

سلام برهمتتان

آیینه مذاکرات


افسران - آیینه مذاکرات
این دوره از مذاکرات ژنو به پایان رسید . قضاوت در مورد نتایج آن منوط به اعمالی است که انجام خواهد شد نه به سخنان و لبخندها 
لطفا در سه مرحله این موارد رو با دقت بخونید :

مرحله اول 
نامه آقای روحانی به مقام معظم رهبری
  متن نامه رئیس محترم جمهور به رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است: 

بسم‌اله الرحمن الرحیم

محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دامت برکاته

با سلام و تحیات وافره، 

خدای بزرگ را سپاس می‌گویم که در نخستین ماه‌های شروع کار دولت تدبیر و امید، فرزندان انقلابی شما توانستند در مذاکراتی دشوار و پیچیده، حقانیت ملت ایران در فعالیت‌های هسته‌ای را در صحنه بین‌المللی اثبات کنند و گام نخست را به گونه‌ای پیش برند که حقوق هسته‌ای و حق غنی‌سازی ملت ایران مورد اذعان قدرت‌های جهانی ـ که سال‌ها سعی بر انکار آن داشتند ـ قرار گیرد و راه برای گام‌های بلند بعدی در حراست از پیشرفت‌های فنی و اقتصادی کشور گشوده شود. 

توفیق در این مذاکرات نشان داد که می‌توان با رعایت همه اصول و خطوط قرمز نظام، با ارائه منطقی و مستدلِ مواضع ملت ایران و اتمام حجت برای افکار عمومی جهان، قدرت‌های بزرگ را نیز به احترام به حقوق ملت ایران فراخواند و گام‌های بعدی را نیز در مسیر حل و فصل نهایی اختلافات با استحکام برداشت. 

بی‌شک این موفقیت، حاصل عنایات حق و رهنمودهای رهبری عالیقدر نظام و حمایت بی‌دریغ ملت ایران بوده است و توفیق نهایی نیز دراین مسیر در گرو تداوم ارشادات جناب‌عالی و حمایت و یاری مردم شریف و صبور ایران خواهد بود. 

دستاوردهای قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناخته ‌شدن حقوق هسته‌ای ایران و حراست از دستاوردهای هسته‌ای فرزندان این مرز و بوم بوده است و در کنار آن با توقف روند تحریم‌های ظالمانه، بخشی از فشارهای غیرقانونی در تحریم‌های یک‌جانبه برداشته و فروپاشی سازمان تحریم آغاز شده است. در نتیجه این ابتکار ایران اسلامی و استقامت ملت بزرگ ایران، قدرت‌های بزرگ به این نتیجه رسیدند که تحریم و فشار، راه به جایی نخواهد برد و همان‌گونه که ایران از آغاز اعلام کرده بود، برای کسب توافق، راهی جز احترام متقابل و مذاکره عزتمندانه وجود ندارد، موضوعی که متأسفانه طرف مقابل با تأخیر به درک آن رسید. بی‌تردید حصول این توافق، به نفع همه کشورهای منطقه و صلح و پیشرفت جهانی در راستای رویکرد برد ـ برد خواهد بود. 

اینجانب با تبریک این توفیق الهی به حضور رهبری معظم انقلاب، از هدایت و حمایت جنابعالی سپاسگزارم و با تقدیر و تشکر از پشتیبانی‌های بی‌شائبه ملت بزرگ ایران و گرامیداشت یاد شهیدان هسته‌ای، عهد خالصانه این دولت را در خدمت به این ملت قدر‌شناس تجدید می‌کنم و استمرار دعای خیر جناب‌عالی و آحاد ملت را مسألت دارم.

حسن روحانی

3/آذر/92
 

مرحله دوم 
نظرات رسمی مقامات آمریکایی در مورد توافقات ژنو:
1- اوباما : با وجود اینکه اطلاعیه امروز فقط قدم اول است، کار خیلی بزرگی بود. برای اولین بار در طول بیش از یک دهه، پیشرفت برنامه هسته ای ایران را متوقف کردیم (Halt ) و بخشهای کلیدی برنامه به عقب باز خواهد گشت (Roll Back ). 
جان کری : ایران اکثر تجهیزات حیاتی برنامه هسته ای خود را قفل می کند و هرگونه پیشرفت در این تجهیزات را متوقف نماید در مسیری که در واقع رو به عقب برگردد.
2- اوباما : ایران قبول کرده که حد مشخصی از غنی سازی را متوقف کند و بخشی از انبارها را خنثی کند. 
جان کری : ایران می پذیرد که همه غنی سازی ها را محدود به %5 بکند ایران می پذیرد که همه اورانیوم های با غنای %20 را در طول شش ماه خنثی کند و یا به درجه غنای %5 برساند.
3- اوباما : ایران نمی تواند نسل بعدی سانتریفیوژهایش که برای غنی سازی اورانیوم استفاده می شود را به کار گیرد. ایران نمی تواند سانتریفیوژ جدید را نصب یا راه اندازی کند. همچنین تولید سانتریفیوژهایش نیز محدود می شود. 
جان کری : تجهیزات جدید غنی سازی ساخته نشود. تولید سانتریفیوژ بسیار محدود شود به طوری که فقط برای تعمیرات سانتریفیوژهای خراب شده باشد و این سانتریفیوژهای تولید شده باید بلافاصله با سانتریفیوژهای معیوب جایگزین شود.
4- جان کری : حجم اورانیوم ذخیره شده %3.5 در طول شش ماه نباید بیشتر شود
5- اوباما : ایران کار روی راکتور پلوتونیوم خودش را متوقف خواهد کرد.
6- اوباما : بازرسی جدید و دسترسی وسیع به تجهیزات هسته ای ایران ایجاد خواهد شد و مجامع بین المللی اجازه خواهند داشت تایید کنند که آیا ایران به تعهداتش عمل کرده است. 
جان کری : ما امکان دسترسی روزانه به تجهیزات کلیدی هسته ای ایران را خواهیم داشت.
7- اوباما : ایران مثل هر کشور دیگری می تواند از انرژی صلح آمیز هسته ای استفاده کند. 
جان کری : گام اول نمی گوید که ایران حق غنی سازی دارد.در این سند هیچگونه حق غنی سازی نیامده است. هیچگونه حق غنی سازی در چهارگوشه NPT نیست.
8- اوباما : این گام اول برای ما طی شش ماه آینده برای مذاکرات بیشتر فضا و زمان ایجاد می کند تا بطور کامل به همه نگرانی هایمان درباره برنامه هسته ای ایران بپردازیم. ولی بخاطر خاطره ای که ما از تخلف تعهداتش داریم، ایران باید بپذیرد محدودیت های سخت روی برنامه هسته ای اش که توسعه (ساخت) سلاح هسته ای را غیر ممکن کند. 
9- بیانیه کاخ سفید : در عوض اقدامات ایران، 1+5 در حالی که تحریم های نفتی، مالی و بانکداری موجود را حفظ خواهد کرد، کاهش محدود، موقت و قابل بازگشت را در پیش میگیرد. اگر ایران نتواند به تعهداتش عمل کند، همه چیز باز خواهد گشت. 
10- بیانیه کاخ سفید : 1+5 متعهد شده تحریم‌های جدیدی طی شش ماه اعمال نکند و اگر ایران به تعهداتش عمل کند دایره کاهش تحریم ها افزایش یابد.
11- جان کری : یکسری تحریمها در زمینه طلا، بخش خودرو و صادرات پتروشیمی تعلیق می شود که 1.5 میلیارد دلار درآمد در اختیار ایران خواهد گذاشت.
بیانیه کاخ سفید : تعلیق تحریم های طلا، فلزات گرانبها و صادرات پتروشیمی ارائه مجوز برای تعمیز قطعات هواپیما و بازرسی ها در داخل ایران و توسط خطوط هوایی ایرانی انجام می‌شود.
12- جان کری : 4.2 میلیارد دلار از پول نفت بلوکه شده ایران به دست این کشور خواهد رسید. 
بیانیه کاخ سفید : برای خرید نفت ایران در حد کنونی که البته این سطح 60 درصد کمتر از میزان دو سال قبل است اجازه داده شده است. 4.2 میلیارد دلار دارایی های نفتی بلوکه شده ایران به ایران داده خواهد شد.
13- بیانیه کاخ سفید : مجوز انتقال کمک 400 میلیون دلاری دولتی برای موسسات آموزشی در کشورهای ثالث برای کمک به دانشجویان ایرانی صادر شده است.

پ ن : بعضی بخشها رو صرفا جهت خسته نشدن چشم و تفکیک بولد کردم وگرنه همش مهمه

مرحله سوم
حالا جوابیه امام خامنه ای رو به نامه آقای روحانی بخونید :
بسمه تعالی

جناب آقای رئیس‌جمهور

دستیابی به آنچه مرقوم داشته‌اید در خور تقدیر و تشکر از هیئت مذاکرات هسته‌ئی و دیگر دست اندر کاران است و میتواند پایه‌ی اقدامات هوشمندانه‌ی بعدی قرار گیرد. بی‌شک فضل الهی و دعا و پشتیبانی ملت ایران عامل این موفقیت بوده و در آینده نیز خواهد بود ان‌شاء الله. ایستادگی در برابر زیاده خواهیها همواره باید شاخص خطّ مستقیم حرکت مسئولان این بخش باشد، و چنین خواهد بود ان‌شاء الله.

سیّد علی خامنه‌ای
3/آذر/92

سخن مقام معظم رهبری در مورد هنر و سرود

هنر بهترین وسیله برای انتقال اندیشه هاست. ( مقام معظم رهبری )

به مناسبت آغاز دهه ولایت :زندگی نامه امام خامنه ای  

به مناسبت آغاز دهه ولایت :زندگی نامه امام خامنه ای 
رهبر بزرگوار در ضمن بيان نخستين خاطره هاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنين مى‌گويند:
«پدرم روحانى معروفى بود، امّا خيلى پارسا و گوشه گير... زندگى ما به سختى مى گذشت. من يادم هست شب هايى اتفاق مى افتاد كه در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهيّه مى كرد و... آن شام هم نان و كشمش بود.»
امّا خانه اى را كه خانواده سيّد جواد در آن زندگى مى كردند، رهبر انقلاب چنين توصيف مى كنند:
«منزل پدرى من كه در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگى من، يك خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقير نشين مشهد بود كه فقط يك اتاق داشت و يك زير زمين تاريك و خفه اى! هنگامى كه براى پدرم ميهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر اين كه روحانى و محل مراجعه مردم بود، ميهمان داشت) همه ما بايد به زير زمين مى رفتيم تا مهمان برود. بعد عدّه اى كه به پدر ارادتى داشتند، زمين كوچكى را كنار اين منزل خريده به آن اضافه كردند و ما داراى سه اتاق شديم.»
رهبرانقلاب از دوران كودكى در خانواده اى فقير امّا روحانى و روحانى پرور و پاك و صميمی، اينگونه پرورش يافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سيد محمد به مكتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را ياد بگيرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسيس اسلامى «دارالتعّليم ديانتى» ثبت نام كردند و اين دو دوران تحصيل ابتدايى را در آن مدرسه گذراندند.
در حوزه علميه
ايشان از دوره دبيرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز كرده بود. سپس از مدرسه جديد وارد حوزه علميه شد و نزد پدر و ديگر اساتيد وقت ادبيات و مقدمات را خواند.
درباره انگيزه ورود به حوزه علميه و انتخاب راه روحانيت مى گويند: «عامل و موجب اصلى در انتخاب اين راه نورانى روحانيت پدرم بودند و مادرم نيز علاقه مند و مشوّق بودند».
ايشان كتب ادبى ار قبيل «جامع المقدمات»، «سيوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سليمان خان» و «نوّاب» خواند و پدرش نيز بر درس فرزندانش نظارت مى كرد. كتاب «معالم» را نيز در همان دوره خواند. سپس «شرايع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا ميرزا مدرس يزدى» و رسائل و مكاسب را در حضور مرحوم حاج شيخ هاشم قزوينى و بقيه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را بطور كم سابقه و شگفت انگيزى در پنچ سال و نيم به اتمام رساند. پدرش مرحوم سيد جواد در تمام اين مراحل نقش مهّمى در پيشرفت اين فرزند برومند داشت. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمينه منطق و فلسفه، كتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آيت الله ميرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شيخ رضا ايسى» خواندند.

 در حوزه علميه نجف اشرف
آيت الله خامنه اى كه از هيجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آيت الله العظمى ميلانى شروع كرده بودند. در سال 1336 به قصد زيارت عتبات عاليات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شركت در درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سيد محسن حكيم، سيد محمود شاهرودى، ميرزا باقر زنجانى، سيد يحيى يزدى، و ميرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و تدريس و تحقيق آن حوزه علميه را پسنديدند و ايشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولى پدر موافقت نكرد. پس از مدّتى ايشان به مشهد باز گشتند.

 در حوزه علميه قم
آيت الله خامنه اى از سال 1337 تا 1343 در حوزه علميه قم به تحصيلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آيت الله العظمى بروجردى، امام خمينى، شيخ مرتضى حائرى يزدى وعلـّامه طباطبائى استفاده كردند. در سال 1343، از مكاتباتى كه رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند كه يك چشم پدر به علت «آب مرواريد» نابينا شده است، بسيار غمگين شدند و بين ماندن در قم و ادامه تحصيل در حوزه عظيم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در ترديد ماندند. آيت الله خامنه اى به اين نتيجـه رسيدند كه به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت كنند واز پدرشان مواظبت نمايند. ايشان در اين مـورد مى گويند:
«به مشهد رفتم و خداى متعال توفيقات زيادى به ما داد. به هر حال به دنبال كار و وظيفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفيقى داشتم، اعتقادم اين است كه ناشى از همان بّرى «نيكى» است كه به پدر، بلكه به پدر و مادر انجام داده ام». آيت الله خامنه اى بر سر اين دو راهى، راه درست را انتخاب كردند. بعضى از اساتيد و آشنايان افسوس مى خوردند كه چرا ايشان به اين زودى حوزه علميه قم را ترك كردند، اگر مى ماندند در آينده چنين و چنان مى شدند!... امّا آينده نشان داد كه انتخاب ايشان درست بوده و دست تقدير الهى براى ايشان سر نوشتى ديگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آيا كسى تصّور مى كرد كه در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، كه براى رضاى خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد مى رفت، 25 سال بعد، به مقام والاى ولايت امر مسلمين خواهد رسيد؟! ايشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ايام تعطيل يا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمى تحصيلات فقهى و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتيد بزرگ حوزه مشهد بويژه آيت الله ميلانى ادامه دادند. همچنين ازسال 1343 كه در مشهد ماندگار شدند در كنار تحصيل و مراقبت از پدر پير و بيمار، به تدريس كتب فقه و اصول و معارف دينى به طلـّاب جوان و دانشجويان نيز مى پرداختند.

 مبارزات سياسى
آيت الله خامنه اى به گفته خويش «از شاگردان فقهى، اصولى، سياسى و انقلابى امام خمينى (ره) هستند» امـّا نخستين جرقـّه هاى سياسى و مبارزاتى و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهيد راه اسلام شهيد «سيد مجتبى نوّاب صفوى» در ذهن ايشان زده است، هنگاميكه نوّاب صفوى با عدّه اى از فدائيان اسلام در سال 31 به مشهد رفته در مدرسه سليمان خان، سخنرانى پر هيجان و بيدار كننده اى در موضوع احياى اسلام و حاكميت احكام الهى، و فريب و نيرنگ شاه و انگليسى و دروغگويى آنان به ملـّت ايران، ايراد كردند. آيت الله خامنه اى آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سليمان خان بودند، به شدّت تحت تأثير سخنان آتشين نوّاب واقع شدند. ايشان مى گويند: «همان وقت جرقه هاى انگيزش انقلاب اسلامى به وسيله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هيچ شكى ندارم كه اولين آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن كرد».

 همراه با نهضت امام خمينى (قدس سره)
آيت الله خامنه اى از سال 1341 كه در قم حضورداشتند و حركت انقلابى واعتراض آميز امام خمينى عليه سياستهاى ضد اسلامى و آمريكا پسند محمد رضا شاه پهلوى، آغاز شد، وارد ميدان مبارزات سياسى شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشيب هاى فراوان و شكنجه ها و تعبيدها و زندان ها مبارزه كردند و در اين مسير ازهيچ خطرى نترسيدند. نخستين بار در محرّم سال 1383 از سوى امام خمينى (قدس سره) مأموريت يافتند كه پيام ايشان را به آيت الله ميلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبليغاتى روحانيون در ماه محرّم و افشاگرى عليه سياست هاى آمريكايى شاه و اوضاع ايران و حوادث قم، برسانند. ايشان اين مأموريت را انجام دادند و خود نيز براى تبليغ، عازم شهر بيرجند شدند و در راستاى پيام امام خمينى، به تبليغ و افشاگرى عليه رژيم پهلوى و آمريكا پرداختند. بدين خاطر در 9 محرّم «12 خرداد 1342» دستگير و يك شب بازداشت شدند و فرداى آن به شرط اينكه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پيش آمدن حادثه خونين 15خرداد، باز هم ايشان را از بيرجند به مشهد آورده، تحويل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا با سخت ترين شرايط و شكنجه و آزارها زندانى شدند.

 دوّمين بازداشت
در بهمن 1342 - رمضان 1383- آيت الله خامنه اى با عدّه اى از دوستانشان براساس برنامه حساب شده اى به مقصد كرمان حركت كردند. پس از دو ـ سه روز توقف در كرمان و سخنرانى و منبر و ديدار با علما و طلـّاب آن شهر، عازم زاهدان شدند. سخنرانى ها و افشاگرى هاى پرشور ايشان بويژه درايـّام ششم بهمن ـ سالگرد انتخابات و رفراندوم قلـّابى شاه ـ مورد استقبال مردم قرار گرفت. در روزپانزدهم رمضان كه مصادف با ميلاد امام حسن (ع) بود، صراحت و شجاعت و شور انقلابى ايشان در افشاگرى سياستهاى شيطانى و آمريكايى رژيم پهلوى، به اوج رسيد و ساواك شبانه ايشان را دستگير و با هواپيما روانه تهران كرد. رهبر بزرگوار، حدود دو ماه ـ به صورت انفرادى ـ در زندان قزل قلعه زندانى شدند و انواع اهانت ها و شكنجه ها را تحمّل كردند.

 سوّمين و چهارمين بازداشت
كلاسهاى تفسير و حديث و انديشه اسلامى ايشان در مشهد و تهران با استقبال كم نظير جوانان پرشور و انقلابى مواجه شد. همين فعاليت ها سبب عصبانيت ساواك شد و ايشان را مورد تعقيب قرار دادند. بدين خاطر در سال 1345 در تهران مخفيانه زندگى مى كردند و يك سال بعد ـ 1346ـ دستگير و محبوس شدند. همين فعاليّت هاى علمى و برگزارى جلسات و تدريس و روشنگرى عالمانه و مصلحانه بود كه موجب شد آن بزرگوار بار ديگر توسط ساواك جهنّمى پهلوى در سال 1349 نيز دستگير و زندانى گردند.

 پنجمين بازداشت
حضرت آيت الله خامنه اى «مد ظله» درباره پنجمين بازداشت خويش توسط ساواك مى نويسد:
«از سال 48 زمينه حركت مسلحانه در ايران محسوس بود. حساسيّت و شدّت عمل دستگاههاى جارى رژيم پيشين نيز نسبت به من، كه به قرائن دريافته بودند چنين جريانى نمى تواند با افرادى از قبيل من در ارتباط نباشد، افزايش يافت. سال 50 مجدّداً و براى پنجمين بار به زندان افتادم. برخوردهاى خشونت آميز ساواك در زندان آشكارا نشان مى داد كه دستگاه از پيوستن جريان هاى مبارزه مسلـّحانه به كانون هاى تفـّكر اسلامى به شدّت بيمناك است و نمى تواند بپذيرد كه فعاليّـت هاى فكرى و تبليغاتى من در مشهد و تهران از آن جريان ها بيگانه و به كنار است. پس از آزادى، دايره درسهاى عمومى تفسير و كلاسهاى مخفى ايدئولوژى و... گسترش بيشترى پيدا كرد».

 بازداشت ششم
در بين سالهاى 1350ـ1353 درسهاى تفسير و ايدئولوژى آيت الله خامنه اى در سه مسجد «كرامت» ، «امام حسن» و «ميرزا جعفر» مشهد مقدس تشكيل مىشد و هزاران نفر ازمردم مشتاق بويژه جوانان آگاه و روشنفكر و طلـّاب انقلابى و معتقد را به اين سه مركز مى كشاند و با تفكّرات اصيل اسلامى آشنا مى ساخت. درس نهج البلاغـه ايشان از شور و حال ديگـرى برخوردار بود و در جزوه هاى پلى كپى شده تحت عنوان: «پرتوى از نهج البلاغه» تكثير و دست به دست مى گشت. طلـّاب جوان و انقلابى كه درس حقيقت و مبارزه را از محضر ايشان مى آموختند، با عزيمت به شهرهاى دور و نزديكِ ايران، افكار مردم را با آن حقايق نورانى آشنا و زمينه را براى انقلاب بزرگ اسلامى آماده مى ساختند. اين فعاليـّت ها موجب شد كه در دى ماه 1353 ساواك بى رحمانه به خانه آيت الله خامنه اى در مشهد هجوم برده، ايشان را دستگير و بسيارى از يادداشت ها و نوشته هايشان را ضبط كنند. اين ششمين و سخت ترين بازداشت ايشان بود و تا پاييز 1354 در زندان كميته مشترك شهربانى زندان بودند. در اين مدت در سلولى با سخت ترين شرايط نگه داشته شدند. سختى هايى كه ايشان در اين بازداشت تحمّل كردند، به تعبير خودشان «فقط براى آنان
كه آن شرايط را ديده اند، قابل فهم است». پس از آزادى از زندان، به مشهد مقدس برگشتند و باز هم همان برنامه و تلاش هاى علمى و تحقيقى و انقلابى ادامه داشت. البته ديگر امكان تشكيل كلاسهاى سابق را به ايشان ندادند.

 در تبعيد
رژيم جنايتكار پهلوى در اواخر سال 1356، آيت الله خامنه اى را دستگير و براى مدّت سه سال به ايرانشهر تبعيد كرد. در اواسط سال 1357 با اوجگيرى مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابى ايران، ايشان از تبعيدگاه آزاد شده به مشهد مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمى عليه رژيم سفـّاك پهلوى قرار گرفتند و پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمّل آن همه سختى و تلخى، ثمره شيرين قيام و مقاومت و مبارزه؛ يعنى پيروزى انقلاب كبير اسلامى ايران و سقوط خفـّت بار حكومتِ سراسر ننگ و ظالمانه پهلوى، و برقرارى حاكميت اسلام در اين سرزمين را ديدند.

 در آستانه پيروزى
درآستانه پيروزى انقلاب اسلامى، پيش از بازگشت امام خمينى از پاريس به تهران، «شوراى انقلاب اسلامى» با شركت افراد و شخصيت هاى مبارزى همچون شهيد مطهرى، شهيد بهشتى، هاشمى رفسنجانى و... از سوى امام خمينى در ايران تشكيل گرديد، آيت الله خامنه اى نيز به فرمان امام بزرگوار به عضويت اين شورا درآمد. پيام امام توسط شهيد مطهرى «ره» به ايشان ابلاغ گرديد و با دريافت پيام رهبر كبير انقلاب، از مشهد به تهران آمدند.

 پس از پيروزى
آيت الله خامنه اى پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز همچنان پرشور و پرتلاش به فعاليّت هاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزديكتر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند كه همه در نوع خود و در زمان خود بى نظير و بسيار مهّم بودند كه در اين مختصر فقط به ذكر رؤوس آنها مى پردازيم:
٭ پايه گذارى «حزب جمهورى اسلامى» با همكارى و همفكرى علماى مبارز و هم رزم خود: شهيد بهشتى، شهيد باهنر، هاشمى رفسنجانى و... دراسفند 1357.
٭ معاونت وزارت دفاع در سال 1358.
٭ سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358.
٭ امام جمعه تهران، 1358.
٭ نماينده امام خمينی«قدّس سرّه» در شوراى عالى دفاع ، 1359.
٭ نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، 1358.
٭ حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاى دفاع مقدس، در سال 1359 با شروع جنگ تحميلى عراق عليه ايران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به مرزهاى ايران؛ با تجهيزات و تحريكات قدرت هاى شيطانى و بزرگ ازجمله آمريكا و شوروى سابق.
٭ ترور نافرجام ايشان توسط منافقين در ششم تيرماه 1360 در مسجد ابوذر تهران.
٭ رياست جمهورى؛ به دنبال شهادت محمد على رجايى دومّين رئيس جمهور ايران، آيت الله خامنه اى در مهر ماه 1360 با كسب بيش از شانزده ميليون رأى مردمى و حكم تنفيذ امام خمينى (قدس سره) به مقام رياست جمهورى ايران اسلامى برگزيده شدند. همچنين از سال 1364 تا 1368 براى دوّمين بار به اين مقام و مسؤوليت انتخاب شدند.
٭ رياست شوراى انقلاب فرهنگ، 1360.
٭ رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام، 1366.
٭ رياست شوراى بازنگرى قانون اساسى، 1368.
٭ رهبرى و ولايت امّت، كه از سال 1368، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر كبيرانقلاب امام خمينى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبرى به اين مقام والا و مسؤوليت عظيم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارك و درستى بود كه پس از رحلت امام راحل، با شايستگى تمام توانستند امّت مسلمان ايران، بلكه مسلمانان جهان را رهبرى نمايند.

تصاوير رهبري

تصاوير رهبري


تصاوير رهبري
25 عكس زيبا از مقام معظم رهبري جهت دانلود اينجا را كليك كنيد

نرم افزار علمدار غریب / لینک مستقیم دانلود

نرم افزار علمدار غریب / لینک مستقیم دانلود

نرم افزار علمدار غریب یکی از کامل ترین نرم افزار ها پیرامون مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) است که حاوی تحقیقاتی پیرامون زندگی نامه مقام معظم رهبری، دوران ریاست جمهوری و جایگاه رهبری در قانون اساسی می باشد.

AlamdarGharib 300x225 نرم افزار علمدار غریب / لینک مستقیم دانلودنرم افزار علمدار غریب / لینک مستقیم دانلود

 

طراح و محقق : سجاد ده شیری

اثر نرم افزاری برگزیده جشنواره ی شهید چمران استان کرمان

کاری از : www.Pelakweb.IR

 

بخش های اصلی این نرم افزار به شرح زیر است:

  1. زندگی نامه:در این بخش دوران زندگی ایشان چون از میلاد تا مدرسه، ورود به حوزه علمیه، حوزه عملیه نجف، حوزیه علمیه قم، مبارزات سیاسی، همراه با نهضت امام، … و در آخر دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به صورت متن نوشتاری گردآوری و قرار داده شده است.
  2. دوران ریاست جمهوری:در این بخش نیز به اهم مسائل در دوران ریاست جمهوری ایشان از تاریخ ۱۷ مهر ماه ۱۳۶۰ تا ۲۵ آبان ماه ۱۳۶۸ به مدت ۷ سال و ۱۰ ماه  اشاره شده است. لازم به ذکر است که در این بخش در خصوص ویژگی های دوران ریاست جمهوری مقام معظم رهبری  به صورت خلاصه به نقل از منبع دوم این نرم افزار [کتاب دولت عدالت]، آورده شده است.
  3. جایگاه و موقعیت:در بخش آخر نیز اصول مرتبط با رهبری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (رهبری از نگاه قانون) به صورت فهرست وار و همراه با جزیئات هر اصل آورده شده است.

منابع و مآخذ :

مرکز اطلاع رسانی مقام معظم رهبری

کتاب دولت عدالت نوشته احمد نیکنام و محمدرضا هلالی

مؤسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان

Icon Narm نرم افزار علمدار غریب / لینک مستقیم دانلود»» بخش نرم افزاری
.::. لینک دانلود .::.

 

(حجم کل:۲۷٫۶ MB )
تاریخ ماندگاری لینک اصلی: نا محدود
منبع: MobinMedia.ir

 

نرم افزار فروغ حضرت ماه / نرم افزار صوتی سخنان رهبری  برگرفته از سایت زهرا مدیا

7514 Forughe Hazrat Mah نرم افزار فروغ حضرت ماه / نرم افزار صوتی سخنان رهبری

هم اکنون برای  استفاده  شما عزیزان همراه و دوستداران ولایت، نرم افزار زیبا و کم حجمی تولید کردیم،  که مجموعه ای از کلیپ های صوتی هست که از سخنرانی های مقام معظم رهبری تولید شده.
به امید اینکه همگی به سخنان این مرد بزرگ و راهبر مقتدر و عزیز عمل کنیم و از سربازان ایشون باشیم.
این نرم افزار با عنوان « فروغ حضرت ماه » تولیدی جامعه مجازی گفتمان دینی است و شامل چندین کلیپ صوتی شنیدنی از سخنان رهبر عزیز انقلاب هست، و همچنین چند گالری عکس زیبا از امام خامنه ای ( حفظه الله ) رو در بر گرفته.

 

دانلود

نرم افزار صهـبای مجموعه بیانات مقام معظم رهبری

7310 Bayanat21  نرم افزار صهـبای مجموعه بیانات مقام معظم رهبری

لوح فشرده صهـبای مجموعه بیانات نسخه ۱ شامل سخنرانی‌ها، پیام‌ها و نامه‌های مقام معظم رهبری از سال ۱۳۶۸ تا خرداد ۱۳۸۸ با دسته‌بندی تاریخی می‌باشد. این نرم‌افزار جهت تحقیق بر روی بیانات ایشان طراحی و تولید شده است.
این مجموعه شامل سه زبان فارسی ، انگلیسی و عربی می باشد.که راسخون به صورت جداگانه برای دانلود قرار داده است.

 

دانلودنسخه فارسی مجموعه بیانات Bayenat Farsi Emam Khamenei Leader of Iran ( لینک مستقیم از سرورقدرتمند راسخون)

-پسورد فایل فشرده : www.rasekhoon.net

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران حج ۱۳۹۲/۶/۲۰

4203 بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران حج 1392/6/20
 

 

musicdl202 بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران حج 1392/6/20

شیر مردی چو سید علی خامنه ای هست هنوز!

خدایا تا ظهور دولت یار- گل پیغمبر مارا نگهدار(یاران امام...)

گرگ ها خوب بدانند که در این ایل غریب
گر پدر نیست،تفنگ پدری هست هنوز
گر چه نیکان همگی بار سفر بربستند،
شیر مردی چو سید علی خامنه ای هست هنوز!

رهبر معظم انقلاب سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور را ابلاغ کردند


حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجرای بند یک اصل 110 قانون اساسی سیاستهای کلی"ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور" را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، ابلاغ کردند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری،متن سیاستهای کلی " ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور " که به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شده، به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سیاست های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور
1- تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه ( زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزه های بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانش آموزان با تأکید بر ریشه کن کردن بی سوادی و تربیت انسان های مؤمن، پرهیزکار، متخلق به اخلاق اسلامی، بلند همت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقت جو، آزادمنش، مسؤولیت پذیر، قانونگرا، عدالت خواه، خردورز، خلاق، وطن دوست، ظلم ستیز، جمع گرا، خودباور و ایثارگر.
2- ارتقاء جایگاه آموزش و پرورش به مثابه مهمترین نهاد تربیت نیروی انسانی و مولد سرمایه اجتماعی و عهده دار اجرای سیاست های مصوب و هدایت و نظارت بر آن (از مهد کودک و پیش دبستانی تا دانشگاه) به عنوان امر حاکمیتی با توسعه همکاری دستگاه ها.
3- بهسازی و اِعلای منابع آموزش و پرورش به عنوان محور تحول در نظام تعلیم و تربیت کشور و بهبود مدیریت منابع انسانی با تأکید بر:
1-3- ارتقاء کیفیت نظام تربیت معلم و افزایش مستمر شایستگی ها و توانمندی های علمی، حرفه ای و تربیتی فرهنگیان و روزآمد ساختن برنامه های درسی مراکز و دانشگاه های تربیت معلم و شیوه های یاددهی و یادگیری برای پرورش معلمان با انگیزه، کارآمد، متدین، خلاق و اثربخش.
2-3- باز نگری در شیوه های جذب، تربیت، نگهداشت و بکارگیری بهینه نیروی انسانی مورد نیاز آموزش و پرورش و بسترسازی برای جذب معلمان کارآمد و دارای شایستگی های لازم آموزشی، تربیتی و اخلاقی بعد از گذراندن دوره مهارتی.
3-3- اعتلای منزلت اجتماعی معلمان و افزایش انگیزه آنان برای خدمت مطلوب با اقدامات فرهنگی و تبلیغی و خدمات و امکانات رفاهی و رفع مشکلات مادی و معیشتی فرهنگیان.
4-3- توسعه مهارت حرفه ای و توانمندی های علمی و تربیتی معلمان با ارتقاء کیفی آموزش های ضمن خدمت و برنامه ریزی برای روزآمد کردن اطلاعات تخصصی و تحصیلات تکمیلی معلمان متناسب با نیاز آموزش و پرورش.
5-3- استقرار نظام ارزیابی و سنجش صلاحیتهای عمومی، تخصصی و حرفه ای معلمان مبتنی بر شاخص های آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و تربیتی برای ارتقاء.
6-3- توسعه مشارکت معلمان در فرآیند بهسازی برنامه های آموزشی، پژوهشی، تربیتی و فرهنگی.
7-3- استقرار نظام پرداخت ها بر اساس تخصص، شایستگی ها و عملکرد رقابتی مبتنی بر نظام رتبه بندی حرفه ای معلمان.
4- ایجاد تحول در نظام برنامه ریزی آموزشی و درسی با توجه به:
1-4- روزآمد ساختن محتوای تعلیم و تربیت و تدوین برنامه درس ملی مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و متناسب با نیازهای کشور و انطباق محتوی با پیشرفتهای علمی و فناوری و اهتمام به تقویت فرهنگ و هویت اسلامی-ایرانی.
2-4- توسعه فرهنگ تفکر، تحقیق، خلاقیت و نوآوری و بهره گیری از روشهای یاددهی و یادگیری متنوع و مطلوب و ایجاد تفکر منطقی و منسجم برای تحلیل و بررسی موضوعی.
3-4- تبیین اندیشه دینی-سیاسی امام خمینی(ره)، مبانی جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و اصول ثابت قانون اساسی در مقاطع مختلف تحصیلی.
4-4- توسعه فرهنگ و معارف اسلامی و یادگیری قرآن(روخوانی، روان خوانی و مفاهیم) و تقویت انس دانش آموزان با قرآن و سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) و گسترش فرهنگ اقامه نماز.
5-4- تحول بنیادین شیوه های ارزشیابی دانش آموزان برای شناسایی نقاط قوت و ضعف و پرورش استعدادها و خلاقیت دانش آموزان.
6-4- رعایت رویکرد فرهنگی و تربیتی در برنامه ریزی های آموزشی و درسی.
7-4- تقویت آداب و مهارتهای زندگی و توانایی حل مسائل و عمل به آموخته ها برای بهبود زندگی فردی و اجتماعی دانش آموزان.
8-4- تقویت آموزشهای فنی و حرفه ای.
5- اهتمام به تربیت و پرورش مبتنی بر فلسفه تعلیم وتربیت اسلامی بویژه در:
1-5- ارتقاء معرفت و بصیرت دینی برای رشد و تعالی معنوی و اخلاقی معلمان و دانش آموزان و تلاش برای ارتقاء معنوی خانواده ها.
2-5- ارتقاء سلامت جسمی و روحی معلمان و دانش آموزان و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی.
3- 5- ارتقاء تربیت عقلانی و رشد بینش دینی، سیاسی و اجتماعی دانش آموزان و اهتمام به جامعه پذیری برای تحکیم وحدت و همبستگی ملی، وطن دوستی و مقابله هوشمندانه با تهاجم فرهنگی و پاسداشت استقلال، آزادی، مردم سالاری دینی و منافع ملی.
4- 5- رشد و شکوفایی ذوق و استعدادهای فرهنگی و هنری و تقویت روحیه نشاط و شادابی در دانش آموزان.
5- 5- توسعه تربیت بدنی و ورزش در مدارس.
6- 5- تربیت و تأمین نیروی انسانی توانمند و واجد شرایط برای تحقق اهداف و برنامه های تربیتی و پرورشی.
6- تحول در ساختار مالی، اداری و نظام مدیریتی با تأکید بر:
1- 6- بازمهندسی ساختار اداری در کلیه سطوح با رویکرد چابک سازی، پویاسازی همراه با ظرفیت سازی، فرهنگ سازی و بسترسازی برای تقویت مشارکت های مردمی و غیر دولتی، منطبق بر قانون اساسی و سیاست های کلی نظام اداری و آموزش و پرورش بویژه ایجاد زمینه مشارکت معلمان، خانواده ها، حوزه های علمیه، دانشگاه ها، مراکز علمی و پژوهشی و سایر نهادهای عمومی و دستگاه های اجرایی در فرآیند تعلیم و تربیت.
2- 6- رعایت اولویت در بودجه مورد نیاز آموزش و پرورش در لوایح بودجه سنواتی به منظور تحقق اهداف و مأموریت های مندرج در سیاست های کلی.
3- 6- بهبود مدیریت منابع و مصارف با هدف ارتقاء کیفیت و بهره وری نظام آموزش و پرورش.
7- بهینه سازی فضا، زیر ساخت های کالبدی و تجهیزات مدارس در مسیر تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت اسلامی با تأکید بر:
1- 7- ضابطه‌مند سازی، بهسازی، زیباسازی، مقاوم سازی و مصون سازی مدارس با رعایت اصول معماری اسلامی ایرانی، مکان یابی و توزیع فضا به تناسب نیازها، طراحی و ساخت مجتمع های آموزشی و تربیتی و توسعه مشارکت مردم و نهادهای مدیریت شهری در احداث و نگهداری مدارس.
2- 7- احداث واحدهای آموزشی و پرورشی جدید متناسب با افزایش جمعیت و الزام سازندگان شهرکها به احداث واحدهای مورد نیاز آموزش و پرورش.
3- 7- ارائه الگو و ضابطه لازم الرعایه از طرف وزارت آموزش و پرورش برای ساخت مدارس.
4- 7- تجهیز مدارس به فناوری اطلاعاتی و ارتباطی و فراهم آوردن زمینه استفاده بهینه از آموزش های مرتبط با فناوری های نو در مدارس.
8- ارتقاء نقش و اختیارات مدرسه در تحقق اهداف و مأموریت های مندرج در بند یک سیاست های کلی و تقویت مناسبات صحیح و سازنده آموزش و پرورش با خانواده ها، رسانه ها و جامعه.
9- تقویت آموزش و پرورش مناطق مرزی با تأکید بر توانمند سازی معلمان و دانش آموزان این مناطق.
10- تأمین ثبات مدیریت در آموزش و پرورش با رویکرد ارزشی و انقلابی و دور نگه داشتن محیط آموزش و پرورش از دسته بندی‌های سیاسی.
11- هماهنگی و انسجام بین اهداف، سیاست‌ها، برنامه‌ها و محتوای تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش، آموزش عالی و سایر دستگاه‌های مرتبط.
12- ارتقاء جایگاه آموزش و پرورش از نظر شاخص‌های کمّی و کیفی در سطح منطقه و جهان به منظور تحقق اهداف سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران.
13- استقرار نظام جامع رصد، نظارت، ارزیابی و تضمین کیفیت در نظام آموزش و پرورش.
[ چهارشنبه 11 اردیبهشت1392 ] [ 7:57 ] [ محمدحبیبی کمیجانی ]

پیام نوروزی ولایت در سال 92





متن کامل سخنرانی رهبر معظم انقلاب در مشهد مقدس

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

الحمد ‌لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی ءاله الطّیبین الطّاهرین المنتجبین المعصومین سیّما بقیّة‌الله فی الأرضین. السّلام علی الصّدّیقة الطّاهرة فاطمة بنت رسول الله صلّی الله علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها...




متن کامل سخنرانی رهبر معظم انقلاب در مشهد مقدس

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

الحمد ‌لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی ءاله الطّیبین الطّاهرین المنتجبین المعصومین سیّما بقیّة‌الله فی الأرضین. السّلام علی الصّدّیقة الطّاهرة فاطمة بنت رسول الله صلّی الله علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها.

به همه‌ی برادران و خواهران عزیزی که در این محفلِ گرم و پرشور حضور یافته‌اند، سلام و تبریک عرض میکنم و خدا را از اعماق دل سپاسگزارم که فرصت عنایت کرد و مهلت داد تا یک‌ بار دیگر و یک سال دیگر و یک نوروز دیگر، در جوار بارگاه ملکوتی حضرت ابا الحسن الرّضا (علیه ءالاف التّحیّة و السّلام) در جمع شما مردم عزیز مشهد و زوار محترمی که از اکناف کشور حضور دارند، امکان و توفیق ملاقات و دیدار پیدا کنم و با شما درباره‌ی مسائل جاری و مهم  کشور سخن بگویم. از خداوند متعال مسئلت میکنیم که دل ما را و زبان ما را هدایت فرماید و آنچه مورد رضای او است، بر قلب و زبان ما جاری شود. این هم یک توفیق بزرگی است که در عید نوروز، در کنار شادی‌ها و زیبائی‌هائی که در طبیعتِ نوروز وجود دارد، این فرصت، هر ساله برای ما دست میدهد که در چنین روزی در جمع شما مردم، به مسائل کشور و ارزیابی وضع کنونی خود و نگاه به گذشته و آینده‌ی خود بپردازیم؛ با یک نگاه اجمالی، وضع دخل و خرج یکساله‌ی خودمان را در ابعاد کلان ملی بررسی کنیم، محاسبه کنیم؛ محاسبه‌ی نفس ملی، محاسبه‌ی نفس عمومی. همچنان که در مسائل شخصی، محاسبه‌ی نفس برای ما لازم است ــ که فرمود: «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا»؛[۱] باید محاسبه‌ی کار خود و اعمال خود و حرکات شخصی خود را داشته باشیم ــ محاسبه‌ی ملی هم یک کار با‌اهمیت و پرارزش است؛ خودمان را محاسبه کنیم، به خودمان نگاه کنیم؛ آنچه را که بر ما گذشته است، بار دیگر مورد نظر قرار دهیم؛ از آن درس و عبرت بگیریم، برای آینده بهره ببریم.

برادران و خواهران عزیز توجه کنند که ما ملت ایران، فقط خودمان نیستیم که به مسائل خودمان نگاه میکنیم و آن را تقویم و ارزیابی میکنیم؛ کسان دیگری هم هستند که کار ما را مورد مطالعه قرار میدهند؛ درباره‌ی مسائل ما، کارهای ما، اقدامات ما قضاوت میکنند و نظر میدهند. ملتهائی هستند که از تجربه‌های ما استفاده میکنند، بعضِ دیگری هستند که به مطالعه‌ی اوضاع ملت ایران اشتغال دارند؛ از پیشرفتهای ما خرسند میشوند، از موفقیتهای ما خوشحال میشوند؛ ما اگر پیروزی به دست بیاوریم، آنها احساس پیروزی میکنند؛ اگر تلخی و تلخکامی در کار ما باشد، آنها تلخکام میشوند. کسان دیگری هم در دنیا هستند که کار ما را زیر ذره‌بین دارند، کار ما را مطالعه میکنند؛ آنها بعکس، از لغزشهای ما خوشحال میشوند، از موفقیتهای ما احساس دلتنگی میکنند، بدخواه ملت ایرانند؛ اینها هم کار ما را زیر نظر دارند. اینها عمدتاً کسانی هستند که در طول سالهای متمادی همه چیز این کشور در اختیار آنها بوده است، بر همه‌ی امور کشور ما مسلط بودند؛ انقلاب آمده است دست اینها را کوتاه کرده؛ لذا با انقلاب بدند، با مردم انقلابی بدند، با حکومت انقلابی بدند، با نظام انقلابی دشمنند. بنابراین ما زیر نظر جامعه‌ی بزرگی از آحاد بشر هستیم؛ کار ما را نگاه میکنند، عمل ما را میسنجند.

بنابراین ما که به عملکرد خودمان و برنامه‌ی گذشته و آینده‌ی خودمان نگاه میکنیم، نگاهمان باید واقع‌بینانه باشد؛ ارزیابی ما ارزیابی درستی باشد. بعضی از مردمِ خود ما وقتی به اوضاع کشور نگاه میکنند، فقط ضعفها را می‌بینند؛ گرانی را می‌بینند، افت تولید در برخی از واحدهای تولیدی کشور را می‌بینند، فشارهای دشمنان را می‌بینند. این نگاه، نگاه ناقصی است. بنده نگاه متفاوتی دارم. من وقتی به اوضاع کشور و اوضاع ملتمان نگاه میکنم، یک میدان عظیم پرچالشی را مشاهده میکنم که ملت ایران در این میدان، به رغم دشمنان، سربلند و پیروز ظاهر شده است.

ضعفها هست، مشکلات هست؛ در مجموعه‌ی حوادث و رویدادهای کشور، تلخی‌ها و تلخکامی‌هائی وجود دارد؛ ولی کسانی از قدرتمندان مادی عالم، با همه‌ی وجود تلاش کردند که ملت ایران را فلج کنند؛ این را به زبان آوردند. آن خانم بی‌کفایتی که مسئولیت سیاست خارجی کشور آمریکا را بر عهده داشت، سینه‌اش را سپر کرد و گفت میخواهیم تحریمهائی در مورد جمهوری اسلامی اعمال کنیم که ایران فلج شود! این را صریحاً به زبان آوردند. و حالا عرض خواهم کرد که فعالیتها و اقدامهای  آنها چه بود و چه شد و به کجا انجامید. بنابراین از یک طرف، تلاش دشمن است در این عرصه‌ی عظیم و میدان بزرگی که ملت ایران در آن به چالش و مقابله با دشمن سرگرم است؛ از طرف دیگر، وجود دستاوردهای بزرگی است که نشان‌دهنده‌ی ظرفیت و قدرت و هوشمندی این ملت بزرگ است. وقتی انسان این صحنه را ملاحظه میکند، مثل صحنه‌ی هماوردیِ ورزشکاران قدرتمندی است که زحمت و تلاش و کوشش و خستگی در آن هست، اما یک قهرمان، در این میدان موفق میشود، پیروز میشود؛ همه او را تحسین میکنند و آفرین میگویند. این قهرمان در این صحنه‌ی عظیمی که در مقابل چشم ما است، ملت ایران است. هر کس این صحنه را درست ببیند و درست مطالعه کند، به ملت ایران‌ آفرین میگوید؛ همچنان که ما امروز صدای آفرین هوشمندان نکته‌بین دنیا را میشنویم که از میان همان کشورهائی که دشمن و بدخواه ملت ایرانند، نخبگان سیاسی، نخبگان دانشگاهی، افراد دنیا‌دیده و مجرب که اوضاع را زیر نظر دارند،  به ملت ایران آفرین میگویند. این عرصه‌ای است که در مقابل چشم ما است. بنابراین نگاه کردن و فقط به ضعفها چشم دوختن، غلط است. باید دید مجموعه‌ی این تلاشها در سطح کشور چگونه انجام میگیرد و به چه سرانجامی منتهی میشود. با این دید وقتی به صحنه نگاه کنیم، باید به ایران و ایرانیِ مسلمان آفرین بگوئیم.

گفتیم بعضی‌ها از پیشرفت ملت ایران غمگین و ناراحت میشوند. اینها چه کسانی هستند؟ این را بعد عرض خواهم کرد. دشمنانی که مایل نیستند پیشرفت و ترقی و رشد همه‌جانبه‌ی ملت ایران را ببینند، دو کار عمده در برنامه‌ی آنها وجود دارد: یکی این که تا آنجائی که بتوانند، مانع‌تراشی کنند که ملت نتواند به این پیشرفتها و رشد دست پیدا کند؛ با تحریم، با تهدید، با مشغول کردن مدیران به کارهای درجه‌ی دو و فرعی، به منعطف کردن حواس ملت بزرگ ایران و نخبگان کشور به کارهائی که در فهرست کارهای اصلی آنها قرار ندارد؛ یعنی مانع شدن عملی.

کار دوم این است که در تبلیغاتِ خودشان پیشرفتها را انکار کنند. امروز یک شبکه‌ی تبلیغاتیِ بسیار عظیم با هزاران رسانه از انواع گوناگون رسانه‌ها در دنیا مشغول به کار است، برای اینکه اثبات کند که در ملت ایران، در کشور ایران پیشرفتی صورت نمیگیرد؛ پیروزی‌های ملت را انکار کنند؛ اگر ضعفهائی وجود دارد، این ضعفها را بزرگ و عمده کنند و در مقابل چشم همه قرار دهند؛ اما قوّتها و نقاط جوشش را ــ که در سراسر کشور و در هر گوشه و کنار، خود را به انسانهای منصف نشان میدهند ــ از چشمها پنهان کنند.

رئیس جمهور آمریکا در نطق رسمی، از مشکلات اقتصادی ایران حرف میزند؛ مثل اینکه از پیروزی خود دارد صحبت میکند؛ که بله، در ایران پول ملی افت کرده است، مشکلات اقتصادی اینچنین و آنچنان است. البته او به قوّتهای این ملت، به تلاشهای مثبت و سازنده‌ای که در این کشور دارد انجام میگیرد، به پیروزی‌های بزرگ این ملت اشاره‌ای نکرده است و هرگز نخواهد کرد. سی سال است که ما با چنین چالشی مواجه‌ایم ــ که من در ارزیابی این سی سال، بعداً یک کلمه عرض خواهم کرد ــ اما چالشی که ملت ایران با آن مواجه است و دشمنانی ــ هم در عمل و هم در تبلیغات ــ کوشش میکنند مانع بروز و ظهور رشد چشمگیر کشور ایران که در سایه‌ی اسلام زندگی میکند، بشوند، امروز چند برابر است.

سال ۹۱  که گذشت، یکی از سالهای بسیار پر کار برای دشمنان ما در این زمینه بود. آنها گفتند میخواهیم ملت ایران را با تحریمها فلج کنیم. اگر جمهوری اسلامی سر پا باشد، با‌نشاط باشد، رو به پیشرفت باشد، آنها در دنیا بی‌آبرو میشوند؛ لذا اگر میتوانند، باید نگذارند؛ و اگر کار از دستشان خارج شد، لااقل در تبلیغات جور دیگری این مطلب را منعکس و وانمود کنند. اینها این دو کار را امروز با شدت بیشتری انجام میدهند؛ هم ممانعت عملی ــ با فشار، با تهدید، با تحریم و امثال اینها ــ هم با تلاش تبلیغاتی برای کوچک نشان دادن نقطه‌های قوّت، و بزرگ نشان دادن نقطه‌های ضعف.

عرض کردیم دشمنانی هستند. این دشمنان چه کسانی هستند؟ لانه‌ی اصلی توطئه علیه ملت ایران کجاست؟ پاسخ به این سؤال، دشوار نیست. امروز سی و چهار سال است که هرگاه نام «دشمن» برده میشود، ذهن ملت ایران متوجه دولت آمریکا میشود. خوب است دولتمردان آمریکا به این نکته توجه کنند و این را بفهمند که ملت ایران در طول این سی و چند سال چیزهائی دیده است، مراحلی را گذرانده است، که تا میگویند دشمن، ذهن ملت ایران متوجه به آمریکا میشود. این مسئله‌ی بسیار مهمی است برای یک دولتی که میخواهد در دنیا با آبرو زندگی کند؛ این مسئله، مسئله‌ی قابل توجه و قابل دقتی است؛ باید روی این مسئله تکیه کنند. مرکز توطئه اینجا است، اساس دشمنی اینجا است.

البته دشمنهای دیگری هم هستند که ما اینها را در درجه‌ی اول و در ردیف اول به حساب نمی‌‌آوریم: دشمن صهیونیستی هم هست، منتها رژیم صهیونیستی در قواره و اندازه‌ای نیست که در صف دشمنان ملت ایران به چشم بیاید. گاهی سردمداران رژیم صهیونیستی، ما را تهدید هم میکنند؛ تهدید به حمله‌ی نظامی میکنند؛ اما به‌نظرم خودشان هم میدانند، و اگر نمیدانند، بدانند که اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی «تل‌آویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد. دولت انگلیسِ خبیث هم با ملت ایران دشمنی میکند؛ این هم یکی از دشمنان سنتی و قدیمی ملت ایران است؛ منتها دولت انگلیس نقش مکمل آمریکا را در این میدان بازی میکند. خود دولت انگلیس استقلالی ندارد که انسان او را یک دشمن مستقلی به حساب بیاورد؛ دنباله‌روِ آمریکا است.

بعضی از دولتهای دیگر هم دشمنی‌هائی دارند. من اینجا مناسب میدانم که بگویم مسئولین دولت فرانسه هم در چند سال اخیر دشمنی‌های آشکاری با ملت ایران کرده‌اند؛ این یک ناهوشمندی از سوی دولتمردان فرانسه است. انسان عاقل، بخصوص سیاستمدار عاقل، هرگز نباید انگیزه‌ی این را داشته باشد که موجودی را که دشمن او نیست، تبدیل به دشمن کند. ما با دولت فرانسه، با کشور فرانسه مشکلی نداشتیم؛ نه در طول تاریخ مشکلی داشتیم، نه در دوران حاضر؛ اما سیاست غلط از زمان سارکوزی ــ که دولت امروز فرانسه هم متأسفانه همان راه را میرود ــ دشمنی با ملت ایران است. به نظر ما این کار غلطی است، کار غیرمدبرانه و غیرعاقلانه‌ای است، کار ناهوشمندانه‌ای است.

آمریکائی‌ها وقتی حرف میزنند، میگویند “جامعه‌ی جهانی”. اسم چندتا کشور را گذاشته‌اند «جامعه‌ی جهانی»؛ که در رأس آنها آمریکا است، دنبال سرش هم صهیونیستها و دولت انگلیس و بعضی از دولتهای خرده‌ریز دیگر است! جامعه‌ی جهانی به هیچ وجه در صدد دشمنی با ایران و ایرانی و ایران اسلامی نیست.

خب، حالا که بنا است به سال ۹۱ نگاه کنیم، این را بگوئیم که از اول سال ۹۱ آمریکائی‌ها برنامه‌های جدید خودشان را شروع کردند؛ با اینکه در زبان اظهار دوستی کردند، گاهی با ما اظهار دوستی کردند ــ در نامه و پیغام و امثال اینها ــ گاهی در رسانه‌ها با ملت ایران اظهار دوستی کردند، اما برخلاف این اظهارات غیرواقعی، در عمل سعی کردند نسبت به ایران و ملت ایران سختگیری کنند؛ تحریمهای شدیدی را از اوائل سال ۹۱ گذاشتند ــ تحریم نفت، تحریم بانک و مبادلات بانکی و پولی بین جمهوری اسلامی و کشورهای دیگر ــ کارهای زیادی هم در این زمینه انجام دادند.

این هم یکی از آن لطائف عالم است که آمریکائی‌ها دشمنی میکنند، میگویند شما نفهمید که ما با شما دشمنیم؛ مخالفت و عناد میورزند، متوقعند که ملت ایران نفهمد که آنها معاندند و دشمنی میکنند! این سیاست از اواخر دوران بوش در مقابل ایران شروع شده است، امروز هم متأسفانه همان سیاست را دولتمردان آمریکا ادامه میدهند؛ همان پنجه‌ی چدنیِ زیر دستکش مخملی. من چند سال پیش اینجا در جوار بقعه‌ی ‌علی‌بن‌موسی‌الرضا (علیه السّلام) در همین سخنرانیِ اول فروردین گفتم مراقب باشید اظهار محبت شما، اظهار دوستی و موافقت شما به معنای این نباشد که دستکش مخملی بر روی پنجه‌ی چدنی کشیدید و میخواهید تظاهر به دوستی کنید، اما در باطن دشمنی میکنید. آمریکائی‌ها برای متوقف کردن فروش نفت و انتقال پول ایران، مأمور ویژه فرستادند. از آمریکا افراد برجسته و خاصی را مأمور  کردند که با کشورها تماس بگیرند، به کشورها مسافرت کنند؛ حتّی با سران شرکتها صحبت کنند برای اینکه ارتباطات و اتصالات اقتصادی مربوط به نفت را با جمهوری اسلامی پیگیری نکنند؛ آنها را مجازات کنند به خاطر این که با جمهوری اسلامی ارتباط مالی دارند، ارتباط پولی دارند، یا معامله در مورد نفت دارند؛ این کار را از اول سال ۹۱ و بخصوص از مرداد، با شدتِ تمام شروع کردند. انتظار داشتند ایران در مقابل این حرکتِ برنامه‌ریزی شده که با شدت دنبال هم میکردند، دست از فعالیتهای رشدیابنده‌ی علمیِ خود بردارد و تسلیم زورگوئی‌های آمریکا شود.

البته من این را بگویم ــ این را یک بار دیگر هم چند ماه قبل از این گفتم ــ که آمریکائی‌ها اظهار خوشحالی کردند و  گفتند که فلانی اعتراف کرد که تحریمها اثر گذاشته. بله، تحریمها بی‌اثر نبود؛ میخواهند خوشحالی کنند، بکنند. تحریمها بالاخره اثر گذاشت؛ این هم یک اشکال اساسی در خود ما است. اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابسته‌ی به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامه‌های اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم  کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان “تکنوکرات” لبخند انکار زدند که مگر میشود؟! بله، میشود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامه‌ریزی کرد. وقتی برنامه‌ی اقتصادی یک کشور به یک نقطه‌ی خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطه‌ی خاص تمرکز پیدا میکنند. بله، تحریمها اثر گذاشت، منتها نه آن اثری را که دشمن میخواست؛ که من حالا این مسئله را شرح خواهم داد. این در مورد کار اقتصادی بود.

در عرصه‌ی سیاسی هم در طول سال ۹۱ سعی کردند ایران اسلامی را به تعبیر خودشان در دنیا منزوی کنند؛ یعنی دولتها را در رابطه‌شان و در نگاهشان به جمهوری اسلامی دچار تزلزل کنند و نگذارند جمهوری اسلامی سیاستهای خود را در سطح منطقه، در سطح جهان و در سطح کشورِ خود گسترش دهد و اعمال کند. این کار با شکست کامل روبه‌رو شد. در مسائل بین‌المللی سعی اینها این بود که ما چون اجلاس غیرمتعهدها را در تهران داشتیم، کاری کنند که این اجلاس سست و سبک برگزار شود؛ همه شرکت نکنند، یا شرکت فعال نکنند. درست عکس آنچه که آنها میخواستند، اتفاق افتاد. دو ثلث ملتهای جهان عضو جنش غیرمتعهدها هستند. سران کشورها در تهران شرکت کردند، ‌مسئولان بلندپایه شرکت کردند. همه ایران را تحسین کردند، همه از پیشرفتهای علمی و فنّاوری و اقتصادی کشور اظهار شگفتی کردند. همه در مقابل ملت ایران احساس تمجید و تحسین کردند؛ این را به ما هم گفتند، در مصاحبه‌هایشان هم گفتند؛ به کشورهایشان هم که برگشتند، این را همه تصدیق کردند. درست نقطه‌ی مقابل آنچه که دشمنان ملت ایران میخواستند، اتفاق افتاد؛ نتوانستند تأثیر بگذارند.

در زمینه‌ی سیاست داخلی، هدف آنها از این تحریمها این بود که ملت را در راه خودشان مردد کنند؛ بین ملت ایران و نظام اسلامی جدائی بیندازند؛ مردم را دلسرد کنند، ناامید کنند. در روز بیست و دوم بهمن، ملت ایران با حضور متراکم خود، با شور و شوق خود، با احساساتی که نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی ابراز کردند، مشت محکمی بر دهان آنها زدند. در عرصه‌ی امنیتی هم تلاش کردند امنیت کشور را به هم بزنند ــ که تفاصیل آن را مسئولان در مصاحبه‌ها و در گفتار‌ها برای مردم بیان کردند ــ اما در آنجا هم موفق نشدند. در زمینه‌ی سیاسی در منطقه، قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی را یک بار دیگر تجربه کردند. در مسائل منطقه‌ای کار به جائی رسید که اعتراف و اقرار کردند که بدون حضور ایران و بدون رأی ایران، هیچ مشکل بزرگی در منطقه حل نخواهد شد. در قضیه‌ی حمله‌ی رژیم صهیونیستی به غزه، حضور قدرتمند جمهوری اسلامی در پشت صحنه موجب شد که خودشان اعتراف کردند که در مقابل مبارزان فلسطینی شکست خوردند؛ گفتند ــ ما نگفتیم، آنها گفتند و اصرار کردند ــ که اگر چنانچه حضور جمهوری اسلامی نبود،‌ قدرت‌نمائی جمهوری اسلامی نبود، مبارزان فلسطینی نمیتوانستند در مقابل اسرائیل مقاومت کنند، چه برسد به این که اسرائیل را به زانو در بیاورند؛ که در جنگِ هشت روزه فلسطینی‌ها توانستند اسرائیل را به زانو در بیاورند، و این اولین بار در تاریخ تشکیل رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی بود.

گفتیم که تلاشهای اینها بی‌اثر نبود؛ بله، بی‌اثر نبود، اما در کنار اثر منفی، یک اثر مثبت بزرگی هم که مورد انتظار ما بود، اتفاق افتاد؛ یعنی تحریم موجب شد که نیروهای درونی و ظرفیت عظیم ملت ایران فعال شود، استعدادهائی بروز کند و کارهای عظیمی تحقق پیدا کند؛ که اگر تحریم نبود، این کارها اتفاق نمی‌افتاد. ما به برکت تحریم توانستیم به کارهای بزرگی دست بزنیم؛ جوانان ما توفیقاتی به دست بیاورند که اگر تحریم نبود، ما به این توفیقات یقیناً دست پیدا نمیکردیم. در زمینه‌ی کارهای زیربنائی ــ که بعد عرض خواهم کرد ــ در سال ۹۱ پیشرفتهائی صورت گرفت که در مقایسه‌ی با سالهای قبل هم، سال ۹۱ یک سال برجسته‌ای است. کارهای زیربنائیِ انبوهی صورت گرفت؛ در زمینه‌ی راه، در زمینه‌ی انرژی، در زمینه‌ی کشف منابع جدید نفت، در زمینه‌ی کشف منابع جدید اورانیوم، در زمینه‌ی ایجاد و توسعه‌ی نیروگاه و پالایشگاه و ده‌ها کار صنعتی بزرگ؛ که اینها همه زیرساختهای اقتصادی آینده‌ی کشور است. بله، ما اگر چنانچه این زیرساختها را از قبل فراهم کرده بودیم، تحریم دشمن همین مقدار اثر منفی را هم که کرد، نمیکرد. این کارها را ما انجام دادیم و توانستیم پابه‌پای دشمنی و تحریم دشمنان، در جهت مثبت جلو برویم. کارهای بزرگی انجام گرفت؛ یک قلم، پیشرفتهای بزرگ علمی در طول سال ۹۱ است. در زمینه‌ی علم و فنّاوری کارهائی شد که حقیقتاً چشم‌پُرکن و برای انسانی که معتقد به آینده‌ی کشور است، خرسندکننده و خوشحال‌کننده است. یعنی همین سالی که خواستند بر ملت ایران سخت بگیرند، جوانان عزیز ما، دانشمندان ما ماهواره‌ی ناهید را به فضا فرستادند؛ کاوشگر پیشگام را با موجود زنده به فضا فرستادند؛ جنگنده‌ی فوق پیشرفته ساخته شد. اهمیت هر کدام از اینها به قدری است که جا دارد یک ملت برای هر یک از اینها اظهار خوشحالی و خرسندی کند، برایش سرود بسازند، جشنواره درست کنند. کارها چون متراکم است، درست تبلیغ نمیشود و خبررسانیِ کاملی هم انجام نمیگیرد. وقتی که این موجود زنده به فضا فرستاده شد و سالم برگشت، آنقدر این قضیه برای دانشمندان دنیا و ناظران بین المللی تعجب‌آور بود که اول انکار کردند؛ ولی بعد که دیدند چاره‌ای نیست و حقایق و نشانه‌های درستی و واقعیت را مشاهده کردند، مجبور شدند که قبول کنند.

در حوزه‌ی سلامت و مهندسی پزشکی کارهای بزرگی انجام گرفت که مربوط به سلامت مردم است. در زمینه‌ی زیست‌فنّاوری در منطقه اول شدیم. کارهای تخصصی برجسته‌ای در این زمینه انجام گرفت و اقلام متعدد داروئی بر این اساس تولید شد. این همان سالی است که بر ملت ایران سخت گرفتند، برای اینکه او را از زندگی و از همه‌ی فرآورده‌های استعداد بشری محروم کنند. در همین سال، در حوزه‌ی نانوفنّاوری ــ که یک انقلاب در زمینه‌ی فنّاوری و صنعت است ــ رتبه‌ی اول را در منطقه پیدا کردیم. در همین سال، در چندین حوزه‌ی علمیِ مهم، مقام اول تولید علم در منطقه بودیم. در رکوردهای علم و تولید علمی، در انتشار مقالات علمی، در سرعت پیشرفت علمی، در سهم کشور در تولیدات علمیِ کل جهان، شاهد پیشرفت بودیم. در مسابقات علمیِ فنّاورانه‌ی دانشجویان، کشور نسبت به سال گذشته سی و یک درصد رشد داشت. در سال ۹۱، تعداد دانشجو به قدری افزایش پیدا کرد که بیست و پنج برابر اول انقلاب، ما امسال دانشجو داریم. بیست و پنج برابر اول انقلاب، دانشجویان در کشور مشغول تحصیل هستند. اینها پیشرفتهای عظیم ملت ایران است. در حوزه‌ی آب، در حوزه‌ی محیط زیست، در سلولهای بنیادی، در انرژی‌های نو، در گیاهان داروئی، در انرژی هسته‌ای، کشور توانست به پیشرفتهای بزرگی دست پیدا کند. اینها همه مربوط به آن سالی است که دشمنان ملت ایران همه‌ی تلاش خود را بسیج کردند تا ملت ایران را از کار بیندازند.

حوادث سال ۹۱ درس بزرگی به ما میدهد؛ این درس این است که یک ملت زنده از تهدید و فشار و سختگیری دشمن هرگز به زانو در نخواهد آمد. برای ما و برای همه‌ی کسانی که مسائل ایران را دنبال میکنند، معلوم شد که آنچه برای یک ملت مهم است، تکیه به استعداد درونی خود، توکل به خدای بزرگ، اعتماد به خود و عدم تکیه‌ی به دشمنان است؛ این است که میتواند یک ملت را به جلو ببرد. سال ۹۱ برای ما یک میدان رزمایش بود، یک میدان تمرین بود. به کوری چشم دشمن، ما ملت ایران فلج که نشدیم، در این میدان رزمایش توانستیم از خودمان برجستگی‌هائی را هم  نشان دهیم. البته ضعفهای خودمان را هم شناختیم؛ خاصیت رزمایش این است. در یک تمرین رزمی و در یک رزمایش، یک مجموعه‌ی رزمی، هم قوّتهای خود را میشناسد، هم ضعفهای خود را میشناسد و آنها را برطرف میکند. ما ضعفهای خودمان را هم شناختیم. ضعف ما در اقتصاد، که به سختیِ معیشت گروه‌هائی از مردم منتهی شد، عبارت است از وابستگی به نفت ــ که عرض کردم این یکی از ضعفهای ما است ــ بیاعتنائی به سیاستهای کلان اقتصادی، و سیاستها و تصمیم‌گیری‌های پی‌در‌پیِ روزمرّه. مسئولین کشور ــ مسولینِ امروز و بخصوص مسئولین آینده که بعد از انتخاباتِ امسال بر سر کار خواهند آمد ــ به این نکته توجه کنند؛ کشور باید سیاست اقتصادیِ کلانِ روشن و مدوّن و برنامه‌ریزی‌شده داشته باشد؛ حوادث گوناگون نتواند تغییر و تبدیلی در آن ایجاد کند.

درس بزرگ دیگر ما این بود که بنیه‌ی کشور قوی است. وقتی بنیه قوی شد، تأثیرات خصمانه‌ی دشمنان به حداقل میرسد. اگر مسئولین که در این کشور بزرگ و با این بنیه‌ی قوی، مسئولیت را پذیرفتند، با تدبیر کار کنند، مدیران با هم باشند، با هم فعالیت کنند ــ توصیه‌ای که ما همیشه به مسئولین و مدیران کشور میکنیم ــ با حزم و تدبیر عمل کنند، آن وقت میتوانیم از هر تهدیدی یک فرصتی بسازیم؛ همچنان که در سال ۹۱ از تهدیدهای دشمن فرصت ساختیم و توانستیم به طرف جلو حرکت کنیم. آنچه که مسئولین کشور و ملت عزیز ما در سال ۹۱ انجام دادند، ان‌شاءالله باید آثار آن در زندگی مردم، در آینده و در سالهای بعد خود را نشان دهد و نشان خواهد داد.

البته اقتصاد مسئله‌ی مهمی است که بنده در این چند سال پی‌در‌پی بر روی آن تکیه کرده‌ام، اما تنها مسئله هم مسئله‌ی اقتصاد نیست؛ امنیت کشور مهم است، سلامت مردم مهم است، پیشرفتهای علمی مهم است و اساس کار و زیربنای کار است ــ که اگر چنانچه در کشور علم پیشرفت کند، همه‌ی کارهای بعدی آسان خواهد شد ــ استقلال و عزت ملی برای کشور مهم است، زیردست نبودن یک ملت و ارباب نداشتن یک ملت مهم است، نفوذ و اقتدار منطقه‌ای یک ملت و یک کشور پشتوانه‌ی استقلال و امنیت کشور است و مهم است. در همه‌ی این موارد، ما پیشرفت داشتیم؛ هم در زمینه‌ی امنیت، هم در زمینه‌ی سلامت، هم در زمینه‌ی نفوذ بین‌المللی، هم در زمینه‌ی تسلط بر حوادث گوناگونی که بر کشور و بر منطقه جاری است.

ملت ما با پیشرفتها ثابت کرد که در سایه‌ی آمریکا زندگی نکردن، به معنای عقب‌افتادگی نیست؛ این نکته‌ی مهمی است. قدرتمندان عالم، استعمارگران ــ در روزی که استعمارِ مستقیم بود ــ و امروز آمریکا، میخواهند به ملتهای دنیا اثبات کنند که اگر میخواهید زندگی خوب داشته باشید و پیشرفت کنید، باید زیر سایه‌ی ما بیائید. ملت ایران اثبات کرد که این حرف دروغ است. ملت ما ثابت کرد که وابسته نبودن به آمریکا و قدرتهای بزرگ نه فقط موجب عقب‌افتادگی نیست، بلکه موجب پیشرفت است؛ دلیل واضح این است که شما این سی سالِ جمهوری اسلامی را مقایسه کنید با سی سالِ بعضی از کشورهائی که در سایه‌ی آمریکا زندگی کردند، دل خودشان را به سالی دو سه میلیارد دلار کمک آمریکا خوش کردند و تسلیم آمریکا شدند؛ ببینید آنها کجایند، ما کجائیم؟ هستند کشورهائی که خودشان را به دُم آمریکا بستند و دنباله‌روِ آمریکایند. سی سال تجربه در مقابل ما است. ببینید سی سالِ جمهوری اسلامی چگونه گذشته است و جمهوری اسلامی و ملت ایران از کجا به کجا رسیده است، آنها در چه وضعی هستند. هر کس این را مطالعه کند، خواهد فهمید که وابسته نبودن به قدرتهای بزرگ، برای یک ملت فرصت است، نه تهدید؛ و این فرصت را بحمدالله ملت ایران با قدرت خود، با شجاعت خود، با هوشمندیِ خود به دست آورده است.

دو موضوع لازم را در اینجا باید عرض کنم، که اینها مربوط به آینده است: یک مسئله این است که ما در برنامه‌ریزی‌ها همیشه باید جلوتر از دشمن حرکت کنیم. در مقابل فعالیت دشمن، کشور نباید در حال انفعال به سر ببرد. هوشمندانه باید نقشه‌ی دشمن را حدس زد و تشخیص داد و جلوتر از دشمن عمل کرد. ما در یک مواردی اینجوری عمل کردیم، موفقیتش را دیدیم؛ یک نمونه، همین مسئله‌ی تأمین سوخت بیست درصدِ مورد نیاز نیروگاه تحقیقاتی تهران است که رادیو‌داروهای مهمِ مورد نیاز کشور در آنجا تولید میشود. این  نیروگاه کوچک احتیاج داشت به سوخت بیست درصد، که ما بیست درصد را تولید نمیکردیم و همیشه این را از خارج تهیه میکردیم. دشمنان ما فکر کردند که از این فرصت استفاده کنند، این نیاز ملی را گرو بگیرند، برای اینکه جمهوری اسلامی را وادار کنند به قبول تحمیلها و تحکمهای خودشان؛ خواسته‌های خودشان را به این وسیله تحمیل کنند. جوانان ما، دانشمندان ما، قبل از آنکه کار به نقطه‌ی فشار و حساس برسد، توانستند سوخت غنی شده‌ی بیست درصد را تهیه کنند و آن سوخت را تبدیل کنند به صفحه‌ی مورد نیازی که در آن نیروگاه لازم بود تهیه شود. مخالفین ما حدس هم نمیزدند که ما بتوانیم این کار را انجام دهیم؛ اما مسئولین کشور بوقت متوجه این نیاز شدند، دست‌به‌کار شدند؛ استعداد ایرانی شکوفا شد، بُروز کرد و این کار را با موفقیت انجام دادیم. آنها در حالی که انتظار داشتند جمهوری اسلامی ملتمسانه از آنها سوخت بیست‌درصد را درخواست کند، جمهوری اسلامی اعلام کرد که ما سوخت بیست‌در‌صد را در داخل تهیه کردیم و احتیاجی به شما نداریم. اگر دانشمندان ما، مردان علمی ما، جوانان ما این کار را نمیکردند، ما امروز باید با اصرار، با التماس، با هزینه‌ی زیاد، در مقابل کسانی که دوست ما نیستند، میرفتیم؛ یا سوخت بیست‌درصد را درخواست میکردیم، یا رادیوداروها و محصول را درخواست میکردیم. مسئولین کشور پیش‌بینی کردند، بوقت فهمیدند؛ آنچه را که باید انجام دهند، انجام دادند؛ لذا پیروز شدیم. این باید یک برنامه‌ای باشد برای همه‌ی مسائل اساسی کشور و همه‌ی نیازهای کشور.

دولتها، صنعتگران، کشاورزان، سرمایه‌داران و کارآفرینان، پژوهشگران علمی، طراحان علمی و صنعتی همه موظفند به این وظیفه‌ی اخلاقیِ بزرگ، به این وظیفه‌ی عاقلانه، که پیش از نیاز، خودشان را آماده کنند و یک قدم جلوتر از نقشه‌ی دشمن حرکت کنند. مدیران اقتصادی، استادان دانشگاه، انجمنهای علمی، پارکهای علمی و فنّاوری، همه‌ی اینها باید پیش‌دستی را در کار علمی وجهه‌ی همت خودشان قرار دهند؛ مقاله‌ی علمی مینویسند، در این جهت باشد؛ پژوهش علمی میکنند، در این جهت باشد؛ کار صنعتی میکنند، کار فنی میکنند، کار علمی میکنند، همه در این جهت باشد؛ مدیران دولتی، مدیران دانشگاه‌ها، مدیران علمی، آحاد ملت در این جهت حرکت کنند.

وظیفه‌ی همه‌ی ما این است که سعی کنیم کشور را مستحکم، غیر قابل نفوذ، غیر قابل تأثیر از سوی دشمن، حفظ کنیم و نگه داریم؛ این یکی از اقتضائات «اقتصاد مقاومتی» است که ما مطرح کردیم. در اقتصاد مقاومتی، یک رکن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد باید مقاوم باشد؛ باید بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئه‌ی دشمن قرار بگیرد، مقاومت کند. این مطلب اوّلی که لازم بود عرض کنم.

مطلب دوم: آمریکائی‌ها مرتب از راه‌های گوناگون به ما پیغام میدهند که بیائید درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای گفتگو کنیم؛ هم به ما پیغام میدهند، هم در تبلیغات جهانی‌شان این را مطرح میکنند. مسئولین بلندپایه و مسئولین میانی آمریکا بارها و بارها میگویند بیائید در کنار گفتگوهای ۱+ ۵ که درباره‌ی مسائل هسته‌ای بحث میکنند، آمریکا و جمهوری اسلامی دو به دو، درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای ایران بحث کنند. من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربه‌های گذشته‌ی ما نشان میدهد که گفتگو در منطق حضرات آمریکائی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه حل منطقی دست پیدا کنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید! هدف، از اول اعلام شده است؛ باید نظر طرف مقابل قبول شود. لذا ما همیشه اعلام کردیم و گفتیم که این، گفتگو نیست؛ این، تحمیل است و ایران زیر بار تحمیل نمیرود. من به این اظهارات خوشبین نیستم، اما مخالفت هم ندارم. در این خصوص، چند مطلب را باید روشن کنم:

یک مطلب این است که آمریکائی‌ها مرتب پیغام میدهند ــ گاهی مینویسند، گاهی پیغام میدهند ــ که ما قصد تغییر نظام اسلامی را نداریم؛ به ما اینجور میگویند. جواب این است که ما نگران این نیستیم که شما قصد تغییر نظام  اسلامی را داشته باشید یا نداشته باشید، که حالا هی اصرار میکنید که ما این قصد را نداریم. آن روزی هم که شما قصد تغییر نظام اسلامی را داشتید و این را بصراحت اعلام کردید، هیچ کاری نتوانستید انجام دهید، بعد از این هم نخواهید توانست انجام دهید.

نکته‌ی دوم: آمریکائی‌ها مرتب و پی‌در‌پی پیغام میدهند که ما در پیشنهادِ مذاکره‌ی منطقی صادقیم؛ یعنی صادقانه از شما میخواهیم که مذاکره کنید و مذاکره‌ی منطقی بکنیم؛ یعنی مذاکره‌ی تحمیلی نباشد. من در جواب میگویم: ما به شما بارها گفته‌ایم که در پی سلاح هسته‌ای نیستیم، شما میگوئید باور نمیکنیم؛ ما چرا باید حرف شما را باور کنیم؟! وقتی شما حاضر نیستید یک سخن منطقی و صادقانه را قبول کنید، ما چرا باید حرفی را که شما میزنید ــ که خلاف آن بارها ثابت شده است ــ از شما قبول کنیم؟ برداشت ما این است که پیشنهاد مذاکره از سوی آمریکائی‌ها، یک تاکتیک آمریکائی و برای فریب‌ دادن افکار عمومی است؛ افکار عمومی دنیا و افکار عمومی مردممان.  باید شما ثابت کنید این نیست. میتوانید ثابت کنید؟  ثابت کنید.

همین‌جا من این را بگویم که از جمله‌ی تاکتیکهای تبلیغاتی اینها این است که گاهی شایع میکنند که از طرف رهبری، کسانی با آمریکائی‌ها مذاکره کردند؛ این هم یک تاکتیک تبلیغاتیِ دیگر و دروغ محض است. تا کنون از سوی رهبری، هیچ‌ کس با آنها مذاکره نکرده است. در چند مورد، در طول سالهای متمادی، در دولتهای گوناگون، کسانی بر سر موضوعات مقطعی ــ که ما هم مخالفتی نداشتیم ــ با آنها مذاکره کرده‌اند؛ اما مربوط به دولتها بوده است. البته همانها هم موظف بوده‌اند که خطوط قرمز رهبری را رعایت کنند؛ امروز هم موظفند و باید رعایت کنند.

نکته‌ی سوم: بر اساس تجربه و نگاه به صحنه، با دقت و کنجکاوی، برداشت ما این است که آمریکا مایل به تمام ‌شدن مذاکرات هسته‌ای نیست. آمریکائی‌ها دوست ندارند گفتگو‌های هسته‌ای تمام شود و مناقشه‌‌ی هسته‌ای حل شود؛ وگرنه چنانچه آنها مایل به اتمام این مذاکرات و حل این مشکل بودند، راه حل، بسیار نزدیک و بسیار آسان بود. ایران در مسئله‌ی هسته‌ای، فقط میخواهد حق غنی‌سازیِ او ــ که حق طبیعی‌اش است ــ از طرف دنیا شناخته شود؛ مسئولان کشورهائی که مدعی هستند، اعتراف کنند که ملت ایران حق دارد غنی‌سازی هسته‌ای را برای اهداف صلح‌آمیز در کشورِ خودش و به دست خودش انجام دهد؛ این توقعِ زیادی است؟ این آن چیزی است که ما همیشه گفته‌ایم؛ آنها همین را نمیخواهند.

آنها میگویند ما نگرانی داریم که شما به سمت تولید سلاح هسته‌ای بروید ــ چندتا کشور هم بیشتر نیستند، که اسم آوردم؛ اسم خودشان را میگذارند “جامعه‌ی جهانی”! ــ میگویند جامعه‌ی جهانی نگرانی دارد. نخیر، جامعه‌ی جهانی هیچ نگرانی‌ای ندارد. اکثر کشورهای دنیا طرف جمهوری اسلامی هستند و از خواسته‌ی ما حمایت میکنند؛ چون خواسته‌ی بحقی است. آمریکائی‌ها اگر میخواستند مسئله حل شود، این راه حلِ بسیار آسانی بود؛ میتوانستند به حق غنی سازی برای ملت ایران اعتراف کنند؛ برای اینکه نگرانی‌ای هم از آن جهات نداشته باشند، میتوانستند مقررات قانونی آژانس هسته‌ای را هم اعمال کنند؛ ما هم از اول هیچ مخالفتی با اعمال این نظارتها و مقررات نداشتیم. هر وقت نزدیک به راه حل میشویم، آمریکائی‌ها یک سنگی می‌اندازند که جلوی راه حل گرفته شود. هدف آنها طبق تلقی‌ و برداشتی که من دارم، این است که میخواهند این قضیه باقی بماند تا بهانه‌ای باشد برای فشار؛ که آن فشارها ــ همان طور که خودشان گفتند ــ برای فلج ‌کردن ملت ایران است. البته به کوری چشم دشمن، ملت ایران فلج نخواهد شد.

نکته‌ی چهارم و آخر در این مسئله این است که اگر آمریکائی‌ها صادقانه میخواهند کار تمام شود، بنده راه حل را ارائه میدهم. راه حل این است: آمریکائی‌ها از دشمنی با جمهوری اسلامی دست بردارند، از دشمنی با ملت ایران دست بردارند. پیشنهاد مذاکره، حرف منطقی و متین و مستدلی نیست؛  حرف درست این است. اگر میخواهند مشکلات فی‌ما‌‌بین وجود نداشته باشد ــ که میگویند ما میخواهیم بین ایران و آمریکا مشکلی وجود نداشته باشد ــ دست از دشمنی بردارند. سی و چهار سال است که دولتهای گوناگون آمریکا با فهم غلط از ایران و ایرانی، دشمنی‌های گوناگونی را با ما طراحی کرده‌اند. از سال اول پیروزی انقلاب و تشکیل نظام اسلامی، اینها با ما دشمنی کردند؛ در زمینه‌ی امنیت، علیه امنیت ما برنامه‌ریزی کردند؛ حرکات خصمانه انجام دادند؛ علیه تمامیت ارضی ما اقدام کردند؛ از دشمنان ریز و درشت ما در طول سالهای متمادی همیشه حمایت کردند؛ علیه اقتصاد ملی ما فعالیت کردند؛ از همه‌ی ابزارها علیه ملت ایران استفاده کردند؛ و در همه‌ی اینها هم بحمد‌الله شکست خوردند؛ بعد از این هم  در مقابله‌ی با ملت ایران اگر این دشمنی‌ها را ادامه دهند، شکست خواهند خورد. بنابراین بنده مسئولان آمریکائی‌ را هدایت میکنم؛ اگر دنبال راه عاقلانه میگردند، راه عاقلانه این است که سیاست خود را تصحیح کنند؛ عمل خود را تصحیح کنند و  دست از دشمنی با ملت ایران بردارند. این بحث تمام شد.

یک بحث دیگری دارم که باید با اجمال آن را هم عرض کنم و آن، مسئله‌ی بسیار مهم انتخابات است. انتخابات در کشور ما مظهر «حماسه‌ی سیاسی» است. آنچه که عرض کردم که وظیفه‌ی ما است و وظیفه‌ی قشرهای گوناگون بود که انجام دهیم، مظهر «حماسه‌ی اقتصادی» بود. انتخابات، مظهر «حماسه‌ی سیاسی» است؛ مظهر اقتدار نظام اسلامی است؛ مظهر آبروی نظام است. آبروی جمهوری اسلامی به انتخابات و حضور مردم در پای صندوقهای رأی و تأثیر یکایک مردم در انتخاب مدیران کشور است. انتخابات مظهر اراده‌ی ملی است، نماد مردم‌سالاری اسلامی است. ما که مسئله‌ی مردم‌سالاری اسلامی را در مقابل دموکراسیِ لیبرال غربی مطرح کردیم، مظهر مردم‌سالاری اسلامی همین حضور مردم در انتخابات است. لذا به خاطر اهمیتی که انتخابات دارد، دشمنان ملت ایران همیشه سعی کرده‌اند انتخابات را از شور و هیجان بیندازند؛ برنامه‌ریزی کردند که مردم را از حضور در پای صندوقهای رأی باز بدارند؛ مردم را دلسرد کنند، مردم را ناامید کنند. در طول سالهای مختلف که ما انتخابات داشتیم ــ چه انتخابات مجلس، و چه بخصوص انتخابات ریاست جمهوری ــ همیشه دشمنان ما سعی کردند این انتخابات را بی‌‌رونق کنند؛ این به خاطر اهمیت انتخابات در کار کشور است.

من چند نکته را در باب انتخابات عرض میکنم. البته دو ماه و اندی فرصت باقی است؛ اگر عمری بود، باز در فرصتهای دیگر راجع به انتخابات مطالب دیگری را عرض میکنم؛ فعلاً چند نکته را عرض میکنم.

نکته‌ی اول این است که در درجه‌ی اول، گسترش مشارکت و حضور گسترده‌ی مردم در انتخابات اهمیت دارد. شور انتخاباتی در کشور و حضور مردم پای صندوقهای رأی میتواند تهدیدهای دشمنان را بی‌اثر کند؛ میتواند دشمن را ناامید کند؛ میتواند امنیت کشور را تأمین کند. ملت عزیز ما در همه‌ی نقاط کشور این را بدانند؛ حضور گسترده‌ی آنها در پای صندوق رأی، در آینده‌ی کشور تأثیر دارد؛ در امنیت، در استقلال، در ثروت ملی، در اقتصاد، در همه‌ی مسائل مهم کشور تأثیر میگذارد. این نکته‌ی اول؛ که انتخابات باید به توفیق الهی، به کمک پروردگار، با همت ملت ایران، با مشارکت گسترده تحقق پیدا کند.

نکته‌ی دوم: در انتخابات، همه‌ی سلیقه‌ها و جریانهای معتقد به جمهوری اسلامی باید شرکت کنند؛ این، هم حق همه است، هم وظیفه‌ی همه است. انتخابات مال یک سلیقه‌ی خاص، مال یک جریان فکری و سیاسیِ خاص نیست. همه‌ی کسانی که به نظام جمهوری اسلامی و به استقلال کشور معتقدند، به آینده‌ی کشور اهمیت میدهند، دلشان برای منافع ملی میسوزد، باید در انتخابات شرکت کنند. رو گرداندن از انتخابات، مناسب کسانی است که با نظام اسلامی مخالفند.

نکته‌ی سوم: در نهایت، رأی مردم تعیین کننده است. آنچه که اهمیت دارد، تشخیص شما و رأی شما است. باید خودتان تحقیق کنید، ملاحظه کنید، دقت کنید، از انسانهای مورد اعتمادتان بپرسید، تا به اصلح برسید و اصلح را انتخاب کنید. رهبری، یک رأی بیشتر ندارد. بنده‌ی حقیر مثل بقیه‌ی مردم، یک رأی دارم؛ این رأی هم تا وقتی که در صندوق انداخته نشود، هیچ کس از آن مطّلع نخواهد بود. حالا ممکن است آن کسانی که صندوق دست آنها است، بعد باز کنند، خط این حقیر را بشناسند، بفهمند بنده به چه کسی رأی دادم؛ اما تا قبل از رأی دادن، کسی مطّلع نخواهد شد. اینجور نیست که کسی بیاید نسبت بدهد که رهبری نظرش به فلان است، به بهمان نیست. اگر چنین نسبتی داده شد، این نسبت درست نیست. البته این روزها با این وسائل عجیبِ رسانه‌ایِ کنونی ــ‌ این پیامکها و امثال اینها ــ متأسفانه حرفهای گوناگون، نسبتهای گوناگون به اشخاص گوناگون، رواج دارد. گاهی ممکن است یک نفر هزاران پیامک بفرستد. برای من گزارش دادند که ممکن است در ایام انتخابات، روزی چند صد میلیون پیامک رد و بدل شود. مراقب باشید، تحت تأثیر این چیزها قرار نگیرید؛ نگاه کنید، تشخیص بدهید، اصلح را بشناسید و برای ادای تکلیف، اسم او را به صندوق رأی بیندازید. البته هر کسی و یا فعالان سیاسی میتوانند دیگران را هم با نظر خودشان همرأی کنند ــ این اشکالی ندارد ــ اما از حقیر کسی چیزی در این زمینه نخواهد شنید. در عین حال مردم میتوانند به همدیگر بگویند، سفارش کنند، تأکید کنند، توصیه کنند، یکدیگر را توجیه کنند و به هم کمک کنند برای شناخت اصلح. به هر حال آنچه که ملاک عمل است، رأی آحاد مردم است.

نکته‌ی چهارم: در مسئله‌ی انتخابات و غیر انتخابات، همه باید تسلیم رأی قانون  باشند؛ در مقابل قانون تمکین کنند. آن حوادثی که در سال ۸۸ پیش آمد ــ که برای کشور ضرر داشت و ضایعه‌آفرین بود ــ همه از همین ناشی شد که کسانی نخواستند به قانون تمکین کنند؛ نخواستند به رأی مردم تمکین کنند. ممکن است رأی مردم برخلاف آن چیزی باشد که منِ شخصی مایل به آن هستم؛ اما باید تمکین کنم. آنچه که اکثریت مردم، اغلبیت مردم آن را انتخاب کردند، باید همه تمکین کنند؛ همه باید زیر بار بروند. خوشبختانه سازوکارهای قانونی برای رفع اشکال، رفع اشتباه، رفع شبهه وجود دارد؛ از این راهکارهای قانونی استفاده کنند. این که وقتی آنچه که اتفاق افتاده است، برخلاف میل ما شد، مردم را به شورش خیابانی دعوت کنیم ــ که این در سال ۸۸ اتفاق افتاد ــ یکی از خطاهای جبران‌ناپذیر است. این تجربه‌ای شد برای ملت ما، و ملت ما همیشه در مقابل یک چنین حوادثی خواهد ایستاد.

نکته‌ی آخر: این را همه بدانند که آنچه ما برای رئیس‌جمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی که امروز وجود دارد، منهای ضعفهائی که وجود دارد. این را همه توجه کنند؛ رئیس‌جمهورِ هر دوره‌ای باید امتیازات کسبی و ممکن‌‌الحصول رئیس‌جمهور قبلی را داشته باشد، ضعفهای او را نداشته باشد. هر کسی بالاخره نقاط قوّتی دارد و نقاط ضعفی دارد. رؤسای جمهور ــ چه رئیس‌جمهور امروز، چه رئیس‌جمهور فردا ــ نقاط قوّتی دارند و نقاط ضعفی هم دارند. همه‌ی ما همین جوریم؛ نقاط قوّتی داریم، نقاط ضعفی داریم. آن چیزهائی که امروز برای دولت و برای رئیس‌جمهور نقاط قوّت محسوب میشود، اینها باید در رئیس‌جمهور بعدی وجود داشته‌ باشد، اینها را باید در خود تأمین کند؛ آن چیزهائی که امروز نقاط ضعف شناخته میشود ــ که ممکن است شما بگوئید، من بگویم، دیگری بگوید ــ این نقاط ضعف را باید از خود دور کند. یعنی ما در سلسله‌‌ی دولتهائی که پشت سر هم می‌آیند، باید رو به پیشرفت باشیم، رو به تعالی و تکامل باشیم، تدریجاً بهترینهای خودمان را بفرستیم؛ هر کسی می‌آید، پایبند به انقلاب، پایبند به ارزشها، پایبند به منافع ملی، پایبند به نظام اسلامی، پایبند به عقل جمعی، پایبند به تدبیر باشد. اینجوری باید این کشور را اداره کرد. کشور، کشور بزرگی است؛ ملت، ملت باعظمتی است؛ مسائل تشویق کننده و مبشّر، فراوان است؛ مشکلات هم بر سر راه هر ملتی، و از جمله بر سر راه ما وجود دارد. آن کسانی که آماده‌ی این میدان میشوند، باید با کمال قوّت، با کمال قدرت، با توکل به خدا، با اعتماد به توانائی‌های این ملت پیش بروند.

پروردگارا! آنچه را که به خیر و صلاح این کشور است، برای این ملت مقدّر بفرما. پروردگارا! قلب مقدس ولی‌عصر را از همه‌ی ما خشنود کن. پروردگارا! روح مطهر امام بزرگوار و ارواح طیبه‌ی شهدا را از ما خشنود و راضی بگردان. آنچه گفتیم، برای خودت و در راه خودت قرار بده و آن را به کرمت از ما قبول کن.

والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته

پیامهای نوروزی مقام معظم رهبری




حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نخستین دقایق آغاز هرسال، در پیامی به ملت شریف ایران، ضمن تشریح اوضاع مهم «سال ِ قبل»، همواره چارچوب كلی و افق پیش روی ملت و مسئولان جمهوری اسلامی را در سال ِ پیش ِ رو، ترسیم می‌ فرمایند. بخش‌هایی از پیام‌های نوروزی معظم له از سال ۶۹ تا ۹۱ را در زیر می‌خوانید:




مروری بر پیام‌های نوروزی رهبرمعظم انقلاب از سال ۶۹ تا ۹۱

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نخستین دقایق آغاز سال نو، در پیامی به ملت شریف ایران، با تشریح اوضاع مهم «سال ِ قبل»، چارچوب كلی و افق پیش روی ملت و مسئولان جمهوری اسلامی را در سال ِ پیش ِ رو، ترسیم می‌كنند. بخش‌هایی از پیام‌های نوروزی ایشان از سال ۶۹ تا ۹۱ را در زیر می‌خوانید:                                                          پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 69

ما امسال عيد نوروز را در حالى برگزار می‌كنيم كه خداى متعال با فقدان بزرگ رهبر عظيم‌الشأنمان، امتحان سختى از ما كرد و دوران سختى را بر ما گذراند. آن فقدان، محنت بزرگى بود. اميدواريم كه خداى متعال، روح آن بزرگمرد را با ارواح مقدسه‌ى انبيا و اوليا محشور كند و او را از ما راضى نمايد و ما را در راه او، مستمر و مستدام بدارد. اميدواريم كه خداوند، نظر لطف و محبت خود را كه در طول اين يازده سال همواره بر اين ملت و بر اين نظام داشته است، باز هم آن را بر ما مستمر بگرداند و ما بتوانيم به كمك خدا و با حركت در راه او و با استغفار و توبه‌ى الى‌اللَّه، متاع حَسَن و قدرت و قوّت و عزت الهى را براى خودمان و براى اين ملت بزرگ و فداكار تأمين كنيم.
پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 70

شما ملت عزيز ما توانستيد با كمكهاى خودتان به دولت و به مردم آسيب‌ديده‌ى كشور، كارى بكنيد كه در طول تاريخ گذشته‌ى ما بی‌سابقه بود. ما زلزله‌هاى بسيارى را ديده‌ايم؛ حوادث طبيعى بسيارى را در گذشته از نزديك شاهد بوده‌ايم؛ حادثه‌یی با عظمتِ زلزله‌يى كه در شمال پيش آمد، بعضاً در گذشته هم اتفاق افتاده بود؛ ليكن هيچوقت نشده بود كه آثار و عوارض آن حوادث تلخ، به اين سرعت به سمت بهبودى پيش برود كه در اين بار اتفاق افتاد. البته كمبودها در آن مناطق زياد است؛ ليكن آنچه كه از پيشرفت امور و كمك به زلزله‌زدگان و آسيبديدگان و تأمين مسكن و غير اينها اتفاق افتاد، به بركت همكارى و همدوشى مردم با دولت و تلاش فراوان ملت و دولت در اين زمينه بود.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 71

يكى از اين حوادث سال گذشته، از هم پاشيده شدن امپراتورى بزرگ و كشور اتّحاد جماهير شوروى و زوال يك ابر قدرت بود كه حقيقتاً حادثه‌اى بزرگ در زمان و تاريخ ما به حساب مىآيد. اين حادثه از چند نظر حائز اهميت است: اوّلاً از اين نظر كه موجب شد در خلال كشورها و ملتهايى كه استقلال و آزادى خودشان را به دست آوردند، كشورها و ملتهاى مسلمان نيز به اين امتيازات برسند. ميليونها مسلمان در اين منطقه و در همسايگى ما توانستند آشكارا و با صراحت، آرزوها، آرمانهاى اسلامى و فرهنگ خود را بر زبان بياورند و آن را مطرح كنند؛ در حالى كه دهها سال از اين حقّ طبيعى محروم بودند.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 72

آنچه كه من به برنامه‌ريزان و مسؤولين دولتى مؤكّداً سفارش مى‌كنم، اين است كه در اين برنامه توجّه كنند كه هدف اصلى، كمك به طبقات محروم جامعه باشد. اين، چيزى است كه ما را به «عدالت اجتماعى» نزديك مى‌كند. هدف اصلى در كشور ما و در نظام جمهورى اسلامى، عبارت از تأمين عدالت است و رونق اقتصادى و تلاش سازندگى، مقدّمه آن است. ما نمى‌خواهيم سازندگى كنيم كه نتيجه اين سازندگى يا نتيجه رونق اقتصادى، اين باشد كه عدّه‌اى از تمكّن بيشترى برخوردار شوند و عده‌اى فقيرتر شوند. اين، به هيچ‌وجه مورد رضاى الهى و رضاى اسلام و مورد قبول ما نيست.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 73

تذكّرى كه مى‌خواهم عرض كنم اين است كه از آغاز سال جديد، دو شاخص را به عنوان شعار براى خودمان قرار دهيم: اين دو شاخص، عبارت است از «وجدان كار» و «انضباط اجتماعى». اين دو شاخص، براى همه ما، در هر جا كه هستيم بسيار مهم است. «وجدان كار» يعنى اين‌كه اگر كارى را به عهده گرفتيم و انجام آن را تعهّد كرديم - چه اين كار، براى شخص خودمان يا خانواده خودمان؛ جهت نان درآوردن باشد، و چه كارى اجتماعى و مردمى و مربوط به ديگران باشد آن را خوب و كامل و دقيق و تمام انجام دهيم. به تعبير معروف، براى آن كار، «سنگ تمام بگذاريم». اگر ملتى داراى «وجدان كار» باشد، محصول كار او خوب خواهد شد، و وقتى محصول كار نيكو شد، وضع اجتماعى، به طور قطع بهبود پيدا خواهد كرد.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 74

من عرض مى‌‌كنم امسال هم می‌خواهم دو توصيه بكنم. يك توصيه اين است كه آن دو شعار [شعارهای سال 73] را زنده نگه داريم... توصيه دوم كه آن هم براى جامعه ما بسيار مهم است، «انضباط اقتصادى و مالی» است. من اين را از آحاد ملت و مسؤولين كشور و مأمورين دولت، امسال تقاضا دارم. انضباط اقتصادى و مالى يعنى مقابله با ريخت و پاش، زياده روى و اسراف. ريخت و پاش مالى و زياده روى در خرج كردن و زياده روى در مصرف، به هيچ وجه صفت خوبى نيست. نه اسمش جود و سخاست و نه كرم و بزرگ منشى است. فقط اسمش «بى‌‌انضباطى اقتصادى و مالى» است.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 75

من همه را به رعايت منابع مالى كشور توصيه مى‌كنم... اسراف در ثروت عمومى و موجوديهاى اين كشور و منابع طبيعى و نيز در آنچه كه با زحمت زياد به دست مى‌آيد و اسراف در نان و آب و انرژى و نيروى انسانى، همه اينها بد است. اسراف، نقطه مقابل آن توصيه‌اى است كه ما در سال گذشته و سالهاى قبل از آن عرض كرديم كه عبارت از «انضباط» است. اگر بخواهيم با اسراف مبارزه كنيم، بايد براى اين كار برنامه‌ريزى انجام گيرد و آن را مسؤولان دولتى انجام دهند. بنابراين، توصيه اوّل من، مبارزه با اسراف و زياده‌روى و نابود كردن اموال عمومى و اموال شخصى است؛ چون اموال شخصى هم، به نحوى به اموال عمومى برمى‌گردد.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 76

من امسال مى‌خواهم مثل سالهاى قبل، به همه مردم يك سفارش بكنم. بحمداللَّه سفارشهايى كه شده، مورد توجّه قرار گرفته است. هم مردم توجه كرده‌اند و هم مسؤولان، و من توقّعم از هر دو است؛ هم از مردم و هم از مسؤولان. من می‌خواهم به مردم عزيزمان عرض كنم كه امسال همه سعى كنند اسراف را كنار بگذارند. متأسفانه در زندگيهاى ما اسراف وجود دارد. اسراف يعنى تضييع نعمت الهى؛ يعنى نشناختن قدر نعمت الهى. البته بيشتر، مخاطب ما در اين سخن، افراد متمكّنند. افرادى كه تهيدتست يا متوسّطند، به نظر مى‌رسد كه كمتر اسراف مى‌كنند... كنار گذاشتن اسراف در چيزهايى كه به نظر كوچك می‌آيد؛ مثل اسراف در مصرف بی‌رويّه آب، ضرورى است.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال نو 77

امسال توصيه مهمّ من عبارت است از صرفه‌جويى. دولت هم بايد صرفه‌جويى كند؛ ملت هم بايد صرفه‌جویی كند. دولت، علاوه بر صرفه‌جويى بايستى راههاى صرفه‌جويى را هم به مردم تعليم دهد. تا وقت نگذشته است - تا ماههاى اوّل سال، سپرى نشده است - بايستى فهرستى از انواع صرفه‌جوييهايى را كه مردم مى‌توانند بكنند - در آب، نان، بنزين و در مصارف گوناگون و همه چيزهايى كه براى صرف آنها مجبوريم از سرمايه‌هاى كشور و نفت مصرف كنيم - و راههاى صرفه‌جويى در آنها را به مردم تعليم و نشان دهند؛ مردم هم جدّاً سعى كنند كه صرفه‌جويى نمايند.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 78

سالى كه در اين ساعت و در اين روز آغاز مى‌شود، سالى است با اميدها و با امكانات فراوان و انشاءاللَّه با توكّل به خدا، سالى متناسب با خواستها و ارزشهاى ملت ايران است. از مهمترين خصوصيات امسال اين است كه مصادف با صدمين سال ولادت امام بزرگوار ماست. به همين مناسبت جا دارد كه اين سال را سال امام خمينى (رحمةاللَّه‌عليه) بدانيم و بناميم. فقط هم ناميدن و عنوان، كافى نيست. بايد ان‌شاءاللَّه همه سعى كنند شخصيت بزرگوار امام خمينى را با همان ابعاد عظيم، به درستى بشناسند و خصوصيات آن را ان‌شاءاللَّه در زندگى خود و زندگى ملت و عرض و طول معنوى كشور، اِعمال و پياده كنند.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 79

سال جديدى را در پيش رو داريم و همان طور كه مى‌دانيد، امسال، هم در آغاز و هم در پايان خود، مزيّن به عيد مبارك غدير است؛ يعنى سال 1379، دو عيد غدير دارد. بسيار مناسب است كه ما اين سال را به اين مناسبت، «سال امام اميرالمؤمنين، على‌بن‌ابى‌طالب عليه‌السّلام» بدانيم و بناميم و خودمان را به آن بزرگوار نزديك كنيم... اميرالمؤمنين عليه‌السّلام در زندگى حكومتى خود، نسبت به عدالت، نسبت به حقوق ضعفا و درماندگان و پابرهنگان، بى‌اغماض و بى‌گذشت بود. ماهم بايد همينطور باشيم. آن حضرت نسبت به حقّ خود و به سهم خود، بسيار پرگذشت بود؛ همه ما نيز بايد همين‌گونه باشيم.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 80

در زمينه آنچه كه ما در سال 80 بايد به عنوان شعارهاى اساسىِ خودمان به آن نگاه كنيم، من دو نقطه مهم را مطرح مى‌كنم: نقطه اوّل، اقتدار ملى است. اقتدار ملى براى يك كشور، حفظ كننده هويت او، مايه عزّت او و وسيله رسيدن او به آرمانهاست. نكته دوم و نقطه‌ى اساسى ديگر مسأله اشتغال است. سال را بايد از آغاز تا پايان، سالِ تلاش براى ايجاد اشتغال مفيد و مولّد قرار دهيم. در مطالعات عميق و بررسی‌هاى همه‌جانبه اقتصادى، به اين نتيجه مى‌رسيم كه نقطه عزيمت و شروع، عبارت است از تلاش براى اشتغال. براى جامعه ما شايسته نيست كه جمع بزرگى از مردم –جوانان- از اشتغال مفيد و مولّد محروم باشند.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 81

امسال، سال شمسى ما، هم در فروردين و هم در آخر سال در اسفند، با عاشوراى حسينى مقارن و مصادف است. بنابراين جا دارد كه ما امسال را «سال عزّت و افتخار حسينى» بدانيم. اميدواريم ملت عزيز ما با تمسّك به معنويتِ حسين‌‌بن‌‌على عليه‌السّلام و با آشنايى بيشتر با آن بزرگوار، عزّت و افتخار و سربلندى را براى خود كسب كند؛ همچنان كه بحمداللَّه به بركت آن حضرت و به بركت اسلام و قرآن، از عزّت و افتخار معنوى برخوردار بوده و هست.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 82

نكته‌‌اى كه امسال اضافه مى‌‌كنم و به آن تأكيد مى‌‌ورزم، اين است كه همه‌‌ى مسؤولان در سه قوّه، بايد نهضتى را براى خدمت‌‌رسانى به مردم شروع كنند. ممكن است ما انواع و اقسام كارها و برنامه‌‌ها را در پيش‌‌رو داشته باشيم و اجرا كنيم؛ بايد در ميان آنها آنچه خدمت‌‌رسانىِ عميقتر و ماندگارتر و زودبازده‌‌تر محسوب مى‌‌شود، اولويّت پيدا كند. به ويژه اين كارها بايد بيشتر در خدمت قشرهاى مستضعف و محروم و محتاج جامعه صورت گيرد... مسؤولان بايد مردم را در قبال يك گزارش درست و متقن، مختار به قضاوت كنند تا مردم بتوانند كارآمدىِ نظام را به چشم ببينند و نسبت به آن قضاوت نمايند. نهضت خدمت‌‌رسانى به مردم يك مبارزه‌‌ى بزرگ و سنگين است؛ زيرا خدمت رساندن به عموم مردم با منافع بعضى گروههاى خاص تضاد پيدا مى‌‌كند و اين‌‌جاست كه بايد با مبارزه و همّت و عزم راسخ وارد ميدان شد.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 83

سال 83 آخرين سال دولت خدمتگزار كنونى است؛ همچنانكه مدت مسؤوليت پنج ساله‌ی اول رئيس قوه‌ی قضائيه و مجلس ششم شوراى اسلامى دوران مسؤوليت خود را به پايان مى‌برند. آنچه كه در اين سال مناسب و لازم است كه انجام بگيرد، اين است كه مسؤولان بخشهاى مختلف به مردم گزارش بدهند كه در دوران مسؤوليتى كه در حالِ پايان يافتن است يا پايان يافته، چه خدمت بزرگ و چه كار شايسته‌ای را براى مردم انجام داده‌اند. دولت خدمتگزار، قوه‌ی قضائيه و مجلس شوراى اسلامى به مردم پاسخ دهند كه آنچه را كه به عنوان شعار كار خود بر زبان آورده‌اند و همچنين آنچه را كه مطالبات عمده‌ی رهبرى در اين سالها بوده است، چگونه تحقق بخشيده‌اند. درواقع سال 83، سال پاسخگويى سه قوه به ملت ايران است.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 84

آنچه براى مردم و مسؤولان - هر دو - حايز اهميت است، عبارت است از همكارى و حفظ وحدت ملى و همبستگى عمومى ملت در قبال آنچه مسؤولان موظفند انجام دهند. ادامه‌ى اين راه از يك طرف، و همكارى مردم و مسؤولان از سوى ديگر، مىتواند ما را در پيشرفت اين راه و پيشبرد اين اهدافِ والا كمك كند. بنابراين امسال «همبستگى ملى و مشاركت عمومى» مى‌تواند شعار بزرگ ملت ايران باشد. يقيناً مشاركت عمومى مردم - چه در انتخابات و چه در مسائل گوناگونى كه اين دولت و همچنين دولت آينده در پيش‌رو دارد - و همبستگى ملى آنان خواهد توانست به پيشرفت برنامه‌ها كمك كند.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 85

در اين مقطع زمانى، ياد و نام مبارك پيامبر اعظم از هميشه زنده‌تر است؛ و اين يكى از تدابير حكمت و الطاف خفيّه‌ى الهى است. امروز امت اسلام و ملت ما بيش از هميشه به پيغمبر اعظم خود نيازمند است؛ به هدايت او، به بشارت و انذار او، به پيام و معنويت او، و به رحمتى كه او به انسان‌ها درس داد و تعليم داد. امروز درس پيغمبر اسلام براى امتش و براى همه‌ى بشريت، درسِ عالم شدن، قوى شدن، درس اخلاق و كرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت، و درس مقاومت است. پس نام امسال به طور طبيعى، نام مبارك پيامبر اعظم است. در سايه‌ى اين نام و اين ياد، ملت ما درس‌هاى پيغمبر را بايد مرور كند و آنها را به درس‌هاى زندگى و برنامه‌هاى جارى خود تبديل كند.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 86

ملت ما بايد هشيار باشد. تلاش براى سازندگى كشور و عمده‌تر و مهمتر از آن، تلاش براى اتحاد كلمه و يكپارچگى ملى و اتحاد امت اسلامى ادامه يابد. عاقلانه، هوشيارانه، خردمندانه و مدبرانه بايستى اين اتحاد را حفظ كرد و روزبه‌روز تقويت كرد. من به همين جهت به مسأله‌ى اتحاد كلمه‌ى ملتمان اهميت مى‌دهم. و به نظر من امسال، سالِ «اتحاد ملى و انسجام اسلامى» است؛ يعنى در درون ملت ما اتحاد كلمه‌ى همه‌ى آحاد ملت و قوميتهاى گوناگون و مذاهب گوناگون و اصناف گوناگون ملى؛ و در سطح بين‌المللى، انسجام ميان همه‌ى مسلمانان و روابط برادرانه‌ى ميان آحاد امت اسلامى از مذاهب گوناگون و وحدت كلمه‌ى آنها.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 87

من برای اين سال دو چيز را انتظار می‌برم... در اين سال بايد نوآوری فضای كشور را فرا بگيرد و همه خود را موظف بدانند كه كارهای نو و ابتكاری را ـ در سايه‌ی مديريت صحيح و تدبير درست ـ در فعاليت كشور وارد كنند. انتظار دوم اين است كه فعاليتهايی كه در سالهای گذشته انجام گرفته است، كارهايی كه دولت كرده است، سرمايه‌گذاریهای بزرگی كه مسئولان گوناگون و آحاد مردم در بخشهای مختلف ـ چه سرمايه‌گذاری مادی، چه سرمايه‌گذاری معنوی ـ انجام داده‌اند، اينها به شكوفايی برسد و مردم نتايج آن را در زندگی خود حس كنند. لذا من امسال را «سال نوآوری و شكوفايی» می‌نامم و انتظار دارم كه ان‌شاءالله هم در زمينه‌ی نوآوری و هم در زمينه‌ی شكوفايی، ملت ما شاهد نتايج شيرينی باشند.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 88

ما بايستى الگوى مصرف را اصلاح كنيم. ما بايستى به سمت اصلاح الگوى مصرف حركت كنيم. مسئولين كشور در درجه‌ى اول - چه قوه‌ى مقننه، چه قوه‌ى مجريه، و چه ساير مسئولين كشور؛ قوه‌ى قضائيه و غير آنها - و اشخاص و شخصيتها در رتبه‌هاى مختلف اجتماعى، و آحاد مردم ما از فقير و غنى، بايستى به اين اصل توجه كنند كه بايد الگوى مصرف را اصلاح كنند. اينجور مصرف كردن در همه‌ى زمينه‌ها - در امور ضرورى زندگى، در زيادى‌هاى زندگى  - مصرف كردن بى رويّه و بدون منطق و بدون تدبير عقلانى، به ضرر كشور و به ضرر آحاد و اشخاص ماست. من از عموم مردم و بخصوص از مسئولين درخواست ميكنم، خواهش ميكنم كه در اين زمينه فعاليت خودشان را در اين سال زياد كنند، افزايش بدهند و براى اصلاح الگوى مصرف برنامه‌ريزى كنند. لذا من اين سال را، سال «حركت مردم و مسئولين به سوى اصلاح الگوى مصرف» ميدانم.
پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 89

امسال براى اينكه ما بتوانيم آنچه را كه در اين دعاى شريف به ما تعليم داده شده است و وظيفه‌ى ماست، انجام بدهيم، براى اينكه بتوانيم بر طبق اقتضائات كشور و ظرفيتهاى كشور حركت كنيم، احتياج داريم به اينكه همت خودمان را چند برابر كنيم؛ كار را متراكم‌تر و پرتلاش‌تر كنيم. من امسال را به عنوان سال «همت مضاعف و كار مضاعف» نامگذارى ميكنم. به اميد اينكه در بخشهاى مختلف، بخشهاى اقتصادى، بخشهاى فرهنگى، بخشهاى سياسى، بخشهاى عمرانى، بخشهاى اجتماعى، در همه‌ى عرصه‌ها، مسئولين كشور به همراه مردم عزيزمان بتوانند با گامهاى بلندتر، با همت بلندتر، با كار بيشتر و متراكم‌تر، راه‌هاى نرفته‌اى را بپيمايند و به هدفهاى بزرگ خود ان‌شاءاللَّه نزديكتر شوند. ما به اين همت مضاعف نيازمنديم. كشور به اين كار مضاعف نيازمند است.


پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 90

همین تحریمهائی كه دشمنان ملت ایران زمینه‌سازی كردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال كردند، به قصد این بود كه یك ضربه‌ای بر پیشرفت كشور ما وارد كنند و آن را از این حركت شتابنده باز بدارند. البته خواسته‌ی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجه‌ای را كه انتظار داشتند، بگیرند و تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میكنند. لذا این سال جاری را كه از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه كنیم به اساسی‌ترین مسائل كشور، و محور همه‌ی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را «سال جهاد اقتصادی» نامگذاری میكنم و از مسئولان كشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخشهای دیگری كه مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم كه در عرصه‌ی اقتصادی با حركتِ جهادگونه كار كنند، مجاهدت كنند. حركت طبیعی كافی نیست؛ باید در این میدان، حركت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم.
پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 91

اگر ما توانستيم توليد داخلى را رونق ببخشيم، مسئله‌ى تورم حل خواهد شد؛ مسئله‌ى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقيقى كلمه استحكام پيدا خواهد كرد. اينجاست كه دشمن با مشاهده‌ى اين وضعيت، مأيوس و نااميد خواهد شد. وقتى دشمن مأيوس شد، تلاش دشمن، توطئه‌ى دشمن، كيد دشمن هم تمام خواهد شد.
بنابراين همه‌ى مسئولين كشور، همه‌ى دست‌اندركاران عرصه‌ى اقتصادى و همه‌ى مردم عزيزمان را دعوت ميكنم به اين كه امسال را سال رونق توليد داخلى قرار بدهند. بنابراين شعار امسال، «توليد ملى، حمايت از كار و سرمايه‌ى ايرانى» است.

پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 92

البته آنچه را که ما در سال ۹۲ در پیشِ‌ رو داریم، باز عمدتاً در دو عرصه‌ی مهم اقتصاد و سیاست است. در عرصه‌ی اقتصاد، به تولید ملی باید توجه شود؛ همچنان که در شعار سال گذشته بود. البته کارهائی هم انجام گرفت؛ منتها ترویج تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه‌ی ایرانی، یک مسئله‌ی بلند‌مدت است؛ در یک سال به سرانجام نمیرسد. خوشبختانه در نیمه‌ی دوم سال ۹۱ سیاستهای تولید ملی تصویب شد و ابلاغ شد ــ یعنی در واقع این كار ریل‌گذاری شد ــ كه بر اساس آن، مجلس و دولت میتوانند برنامه‌ریزی كنند و حركت خوبی را آغاز كنند و ان‌شاءالله با همت بلند و با پشتكار پیش بروند.

در زمینه‌ی امور سیاسی، كار بزرگ سال ۹۲، انتخابات ریاست جمهوری است؛ كه در واقع مقدرات اجرائی و سیاسی، و به یک معنا مقدرات عمومی كشور را برای چهار سال آینده برنامه‌ریزی میكند.

ان‌شاءالله مردم با حضور خودشان در این میدان هم خواهند توانست آینده‌ی نیكی را برای كشور و برای خودشان رقم بزنند. البته لازم است هم در زمینه‌ی اقتصاد، هم در زمینه‌ی سیاست، حضور مردم حضور جهادی باشد. با حماسه و با شور باید وارد شد، با همت بلند و نگاه امیدوارانه باید وارد شد، با دل پر امید و پر نشاط باید وارد میدانها شد و با حماسه‌آفرینی باید به اهداف خود رسید.

رهنمودهای مقام معظم رهبری پیرامون قرآن کریم




هرچه داریم همه از دولت قرآن داریم.
 
1. افتخار ما در مقابل همه‌ی مکاتب و نظام‌های بشری با آن «مانیفیست»های ساخته‌ی ذهنیت‌های حقیر و محدود وابسته، این است که کتاب انقلاب ما قرآن کریم مجیدی است که از وحی حکیم خبیر منشا گرفته و در اختیار عامی و عالم، بزرگ و کوچک بوده و قابل فهم و استفاده همگان است.
ما در طول مبارزات خود همواره خطوط اصلی حرکت خود را از قرآن دریافت کرده و آن را همچون شعارهای همیشگی انقلاب خود مطرح ساخته‌ایم.
تا وقتی عموم مردم با ظاهر قرآن آشنا نشوند تحقق بخشیدن به نظام قرآنی در متن جامعه آسان و ممکن نمی‌نماید و اینجاست که ارزش قاریان و حافظان قرآن و معلمان و مقریان آشکار می‌شود.
می‌دانیم که تلاوت و ترتیل و حفظ قرآن و صدر اسلام به عنوان وظایفی ارزشمند معمول بوده‌اند.
سنت تلاوت قرآن که توصیه‌ی رهبران اسلامی است، بزرگ‌ترین سهم را در گسترش فرهنگ قرآنی و آکنده شدن فضای اجتماعی به معارف این فرهنگ دارا می‌باشد قرآن را تلاوت کنند. آهنگ تلاوت قرآن را در فضا سر دهند و قرآن را نه یک بار، نه دو بار که در همه عمر بخوانند. نور قرآن را بدینوسیله در دل خود و در فضای جامعه بپراکنند.
هرچه داریم همه از دولت قرآن داریم.
_______________________________________
رهنمود های مقام معظم رهبری پیرامون قرآن کریم (12 فروردین 1362)
در مراتب وصول به دریای ژرف معنویت قرآن، تجوید و ترتیل پایه‌ای اصلی و پلکانی اولی می‌باشد قرآن را باید آموخت، خواند و عمل کرد و خواندن آن نیز باید موزون با طبیعت لطیف آن دلنشین و صحیح به گونه‌ای باشد که گویا از زبان روح الامین قرائت می‌شود. در این رابطه است که تلاش‌هایی که شما قراء و حفاظ محترم در فراگیری و یاددهی و حفظ و آموزش قرآن می‌کنید همچنین کوشش‌هایی که در جهت تشویق و تقدیر از مقام والای شما به عمل می‌آید همگی در پیشگاه خدای تعالی از جایگاهی بلند و اجری وافر برخوردارند و من اکنون با استفاده از این محفل قرآنی شریف که به ذکر و تلاوت قرآن و به حضور تالیان و قاریان و حفاظ و مقریان مفتخر است به همه ملت‌های اسلامی و به همه پیروان قرآن اعلام می‌کنم که کلید بهشت آزادی روی آوردن به قرآن و بازگرداندن آن به فضای زندگی است. از قرآن دستور بگیرید. وضع جامعه‌ی خود و تکلیفی را که در مواجهه با این وضع بر عهده‌ی شماست در قرآن بیابید، به آن عمل کنید تا قرآن نیز کلید آن بهشت دلنشین را به شما عطا کند.
هرچه داریم همه از دولت قرآن داریم
________________________________________
رهنمود های مقام معظم رهبری پیرامون قرآن کریم(12 فروردین 1363)
 
ملت‌های مسلمان محتاج به این هستند که قرآن به میان آنها برگردد و این جز با عمل به قرآن امکان پذیر نیست.
ما باید بدانیم که سیاست‌های بزرگ جهانی به قرآن به چشم یک دشمن سرسخت نگاه می‌کنند و در صدد هستند نگذارند قرآن کارگردان صحنه‌ی زندگی انسان‌ها شود و مبارزه‌ی بزرگ همه‌ی مسلمانان جهان باید برای احیای دوباره‌ی قرآن و مطرح کردن قرآن در متن زندگی انسان‌ها باشد این حق مسلمان‌هاست که این را بخواهند و برای آن مبارزه کنند.
انقلاب ما بر محور قرآن بود و طبیعی بود که ما را 180 درجه به طرف قرآن برگرداند یکی از مظاهر بازگشت ما به قرآن، اقبال مردم ما به مسائل قرآنی از قبیل تلاوت، تفسیر، تجوید و چیزهایی از این قبیل بوده و درست و به جا هم هست.
حفظ قرآن مهم است، من از نوجوان‌ها خواهش می‌کنم که قدر سنین فراگیری و حفظ را که الان در آن هستند بدانند و قرآن را حفظ کنند بنده اگر از موجودی‌های معنوی چیزی داشته باشیم که ندارم چیز، اگر می‌داشتیم حاضر بودم بدهم و حفظ قرآن را در مقابل بگیرم. حفظ قرآن یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی است. کسی که قرآن را در ذهن خود دارد همیشه با قرآن همراه است باید به خاطر این نعمت بزرگی که خدا به او داده، خدا را بسیار سپاسگزار باشد.
امروز زمینه آماده است برای نوجوانان و بچه‌های ما که قرآن را حفظ کنند. این جلسات را گرامی بدارید و این را یک پایگاه و سکوی پرشی قرار بدهید برای رسیدن به سرزمین‌های دیگر. و همانطور که گفتم این تنها یک قدم می‌باشد، قدم‌های فراوان دیگری باید در راه زنده کردن و احیای قرآن در جامعه‌ی اسلامی برداریم.
هرچه داریم همه از دولت قرآن داریم
 ________________________________________
رهنمود های مقام معظم رهبری پیرامون قرآن کریم(12 فروردین 1365)
 
مایه‌ی افتخار است که روز به روز گرایش به قرآن و اهتمام به فراگیری و عمل به قرآن در جامعه‌ی ما به صورت همه جانبه‌ای بیشتر می‌شود. مسابقه‌ی بین‌المللی قرائت قرآن کریم کمکی است برای گرایش بیشتر به قرآن و این یک جنبه‌ی سمبلیک دارد که حاکی از این است که در نظام جمهوری اسلامی مسابقه نسبت به چه اموری انجام می‌شود.
در هر جامعه‌ای که قرآن به عنوان دستور زندگی و مقررات بین مردم قرار نگیرد در آنجا قرآن به معنای واقعی مهجور است. البته وجود قرائت قرآن در میان مردم یک کشور نعمت بزرگی است ولی این کافی نیست و استعمارگران برای تحقق این وضع سرمایه گذاری‌های بسیاری کرده‌اند. ما با جرأت می‌توانیم ادعا کنیم که در هیچ جای دنیا احکام قرآن مانند نظام حکومتی ما اعتبار و ضمانت اجرایی ندارد.
هرچه داریم همه از دولت قرآن داریم
________________________________________
o رهنمود های مقام معظم رهبری پیرامون قرآن کریم(12 فروردین 1368)

یکی از کارهای دشمن تهاجم فرهنگی و توطئه‌ی خباثت آمیز بر علیه وجود مقدس پیامبر عظیم الشان اسلام است که نمونه‌ای از ان در کتاب موهن «آیات شیطانی» تجلی یافت، لذا اهتمام بیش از پیش به امر قرآن ضرورت دارد. پیروزی انقلاب اسلامی، قرآن را به ما بازگرداند و راه قرآن را به روی ما باز کرد و ما باید عقب ماندگی‌های خود را در فراگیری جامع این کتاب الهی جبران کنیم و علاوه بر متن قرآن با ترجمه‌ی آن نیز کاملا آشنا شویم.
توجه عمیق به ترجمه صحیح قرآن کریم هم یک ضرورت است و تعدد ترجمه‌های صحیح قرآن برا یجامعه مفید خواهد بود.
هرچه داریم همه از دولت قرآن داریم.
من باید از برداران عزیزی که این مراسم و تشکیلات و دعوت و مسابقات و تشویق عمومی را برای ملتمان فراهم کردند و نیز از برادران عزیزمان در حج و اوقاف که به این مساله اهتمام ورزیدند، صمیمانه تشکر کنم. این اهتمام، جای تقدیر و شکرگزاری دارد؛ اما حتی از این هم بیشتر و وسیع‌تر، باید نسبت به امر قرآن اهتمام ورزید؛ زیرا قرآن همه چیز ماست.
ما باید علاوه بر خواندن متن قرآن، ترجمه‌ی آن را هم یاد بگیریم. امروز، بحمدالله جوان‌های ما قرآن خوان هستند و خوب هم می‌خوانند. در سرتاسر کشور، ما قرای با ارزش و ممتازی داریم که وقتی در مسابقات جهانی شرکت می‌کنند، گوی سبقت را از بقیه‌ی کشورها می‌ربایند و بحمدالله از این گونه قراء کم هم نداریم.
هرچه داریم همه از دولت قرآن داریم
________________________________________
رهنمود های مقام معظم رهبری پیرامون قرآن کریم(5 بهمن 1371)
 
قرآنی شدن به این است که ملت با قرآن آمیخته بشود، به قرآن عمل کند، معرفت قرآنی را به طور کامل به دست بیاورد. ما امروز در دنیای اسلام این را کم داریم. اسم اسلام همه‌جا هست، تفاخر به اسلام همه جا هست،ُ ادعای مسلمانی همه جا هست، آنچه ما به آن نیاز داریم، ان آمیخته شدن به معارف قرآن و به عمل قرآن است، که این مسلمانی واقعی است. ما می‌خواهیم که ملت ما قرآن را بتوانند درک کنند و از آن استفاده کنند. هدف از همه‌ی این تشریفات و این مسابقه‌ها و این وقت گذرانی‌ها و این تشویق‌ها و این زحمت‌هایی که آقایان می‌کشند، هدف این است که ملت ما با قرآن آشنا بشوند. ما دوریم از قرآن، ما دوریم از قرآن. اگر یک ملتی با معرفت قرآنی آشنا بشود، بسیاری از کارها برای او آسان خواهد شد. حرکت برای او آسان خواهد شد. شما ملاحظه کنید، همین مقداری که ملت ما درهای قرآن را به روی خود باز کرد، که این به برکت انقلاب شد، ببینید چه تحولی در ملت ما به وجود آمد. ببینید چه عظمت و چه عزتی ملت ما پیدا کرد، به همین مقدار اندک حرکتی که به سمت قرآن کردیم. قرآن این جور است اگر حرکت به سمت قرآن به شکل کاملی انجام بگیرد. آن وقت این ملت همان چیزی خواهد شد که قرآن کریم خبر داده است. تاریخ را مسلمان‌ها عوض کردند به برکت قرآن.
هرچه داریم همه از دولت قرآن داریم
                                         
یکی از برکات قرآن کریم و این مسابقات همین است که بین ملت‌ها و کشورها تفاهمی در سطوح مردمی به وجود بیاید. امروز دست‌های خطرناکی تلاش می‌کنند برای جدا کردن کشورهای مسلمان از یکدیگرف این دست‌ها هرچه قوی باشند نمی‌توانند بر ملت‌ها مسلط بشوند، اما بر دولت‌ها چرا. متأسفانه دست‌های قدرت استکباری دشمنان خیلی زود بر دولت‌های بریده از ملت‌ها مسلط می‌شوند. و لذا این فرصت مغتنمی است برای کسانی که می‌خواهند اراده الهی را که فرموده است: «و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» تحقق پیدا کند و از این راه اعصممام به حبل الله را به دست بیاورند.
شما از این مسابقات و از این گردآمدن بر محور قرآن که مورد احترام و تکریم آحاد مسلمین است برای تحکیم اعصتمام به حبل الله استفاده کنید.
توصیه‌ی ما به پدر و مادرها این است که به آموزش قرآن در خانه نسبت به بچه‌ها اهمیت بدهند، بنده از پدر و مادر نوجوان‌هایی که قرآن را حافظ‌اند، یا بعضی از قرآن را حفظ‌اند صمیمانه تشکر می‌کنم و خواهش می‌کنم پدر و مادرها قرآن را به فرزندان کوچکشان یاد بدهند و در این راه اهتمام بورزند، برای درس قرآن اهمیت ویژه قائل بشوید تا این نوجوان چه دختر و چه پسر به قرآن گرایش پیدا کند، بخصوص در سن کودکی بایدق ران را حفظ کند و قرآن در سینه‌ها باشدتا در دل‌ها نفوذ کند و در محیط جامعه تحقق پیدا کند، قرآن ضامن سعات ما و ضامن بقای جمهوری اسلامی است، قرآن همه چیز ماست، خوشا به حال ملت ما اگر قرآن و عترت را با هم داشته باشند. کوشش کنید قرآن و عترت را با هم داشته باشید. خدا کند ملت‌های دیگر هم گرایش پیدا کنند به قرآن و عترت که این هر دو از هم جداشدنی نیستند.
هرچه داریم همه از دولت قرآن داریم.

رهبر معظم انقلاب:
مساجد باید مدرس تفسیر و منبر معارف اجتماعی و سیاسی باشد.
 پیام مقام معظم رهبری در نوزدهمین اجلاس سراسری نماز، در 20 مهرماه در بیرجند قرائت شد كه متن این پیام به شرح زیر است:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
پدید آوردن هویتی به نام مسجد، نخست در قبا و سپس در مدینه در شمار زیباترین و پرمغزترین ابتكارهای اسلام در آغاز تشكیل جامعه اسلامی است: خانه خدا و خانه مردم‌، خلوت انس با خدا و جلوت حشر با مردم، كانون ذكر و معراج معنوی و عرصه علم و جهاد و تدبیر دنیوی، جایگاه عبادت و پایگاه سیاست، دوگانه‌های به هم پیوسته‌ای است كه تصویر مسجد اسلامی و فاصله آن با عبادتگاه‌های زائج ادیان دیگر را نمایان می‌سازد.
در مسجد اسلامی، شور و بهجت عبادت خالص با نشاط زندگی پاك و خردمندانه و سالم، در هم می‌آمیزد و فرد و جامعه را به تراز اسلامی آن نزدیك می‌كند. مسجد، مظهر آمیختگی دنیا و آخرت و پیوستگی هر دو جامعه در دیدگاه و اندیشه مكتب اسلامی است. با این نگاه، دل‌های ما برای مسجد می‌تپد و از شوق و احساس مسئولیت، لبریز می‌گردد.
امروز در میان مساجد ما كم نیستند آنهایی كه می‌توانند نمایی از این تصویر زیبا و شوق‌انگیز را به نمایش درآورند. حضور نسل جوان پاك‌نهاد ما و حضور روحانیون و معلمان آگاه و دلسوز، مسجدهایی را به درستی كانون ذكر و عبادت و اندیشه و معرفت ساخته و یادهای عزیز و گرانبها را در دل‌های ما برانگیخته است. لیكن تا این وظیفه به تمام و كمال گذارده نشود هیچ یك از ما نباید و نمی‌توانیم خطری كه از كمبود مسجد و ضعف و نارسایی، جامعه و جوانان و خانواده‌ها و نسل‌های آینده را تهدید می‌كند، غافل بمانیم و خود را از بركات عظیمی كه مسجد تراز اسلامی به كشور و نظام و مردم هدیه می‌كند محروم سازیم.
نخستین مطلب مهم، بنای مسجد و حضور روحانی شایسته در آن است. هم‌اكنون با وجود ده‌ها هزار مسجد در كشور، جای هزاران مسجد دیگر در روستاها، شهرها، شهرك‌ها و مجتمع‌های ساختمانی خالی است. دسترسی آسان به مسجد، نیاز ضروری مومنان و جوانان و نوجوانان ما است. روحانی پرهیزگار، ‌خردمند،‌ كارشناس و دلسوز در مسجد، همچون پزشك و پرستار در بیمارستان، روحیه و مایه حیات مسجد است. امامان جماعت باید آماده‌سازی خویش برای طباطت معنوی را وظیفه حتمی خود بدانند و مراكز رسیدگی به امور مساجد و حوزه‌های علمیه در همه جا آنان را یاری دهند.
مساجد باید مدرس تفسیر و حدیث و منبر معارف اجتماعی و سیاسی و كانون موعظه و پرورش اخلاق باشد. زمزمه محبت متولیان و مدیران و امنای مساجد باید دل‌های پاك جوانان را مجذوب و مشتاق كند. حضور جوانان و روحیه‌های بسیجی باید محیط مسجد را زنده و پرنشاط و آینده‌پو و لبریز از امید سازد. میان مسجد و مراكز آموزشی در هر محل همكاری و پیوند تعریف شده و شایسته‌ای برقرار گردد. چه نیكوست دانش‌آموزان برجسته و ممتاز در هر محل، در مسجد و در برابر چشم مردم و از سوی امام جماعت، تشویق شوند. مسجد باید رابطه خود را با جوانانی كه ازدواج می‌كنند و به كسانی كه به موفقیت علمی، اجتماعی، هنری و ورزشی دست می‌یابند، با صاحب همتانی كه كمك به دیگران را وجهه همت می‌سازند، با غم دیدگانی كه غمگساری می‌جویند و حتی با نوزادانی كه متولد می‌شوند برقرار و مستحكم كند. مسجد باید در هر منطقه و محل، مأمن و مایه خیر و بركت باشد و به طریق اولی وسیله زحمت و آزار مجاوران نگردد.
پخش صداهای آزاردهنده به ویژه در شب و هنگام آسایش مردم، كاری ناروا و در مواردی خلاف شرع است. تنها صدایی كه باید از مسجد در فضا طنین بیفكند بانگ اذان با صوت خوش و دلنواز است.
عمران مساجد و پرداختن به آرایه‌های معنوی و ظاهری آن، وظیفه همگان است. و هر كسی به اندازه توان و همت باید در آن سهیم گردد. مردم، شهرداری‌ها و دستگاه‌های دولتی هر یك در آن باید سهمی ایفا كنند و روحانی دانا و مسئولیت‌پذیر و پرهیزگار می‌تواند و می‌باید محور این منظومه تلاش مقدس باشد.
از خداوند متعال توفیق همگان را مسئلت می‌كنم و برای روحانی مجاهد و خدمتگذار، جناب حجت‌الاسلام والمسمین آقای قرائتی دوام عمر و نشاط و توفیق روزافزون از خداوند می‌طلبم.

                                                                                              والسلام و علیكم و رحمه‌الله سید علی خامنه‌ای 18 مهر  89