هشت بهلول

هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد.


آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت.

ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی از خدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت:


- بهلول، چه می سازی؟

بهلول با لحنی جدی گفت:

- بهشت می سازم.


همسر هارون که می دانست بهلول شوخی می کند، گفت:

- آن را می فروشی؟!

بهلول گفت:

- می فروشم.


- قیمت آن چند دینار است؟

- صد دینار.

زبیده خاتون گفت:

- من آن را می خرم.


بهلول صد دینار را گرفت و گفت:

- این بهشت مال تو، قباله آن را بعد می نویسم و به تو می دهم.

زبیده خاتون لبخندی زد و رفت.


بهلول، سکه ها را گرفت و به طرف شهر رفت. بین راه به هر فقیری رسید یک سکه به او داد. وقتی تمام دینارها را صدقه داد، با خیال راحت به خانه برگشت.

زبیده خاتون همان شب، در خواب، وارد باغ بزرگ و زیبایی شد. در میان باغ، قصرهایی دید که با جواهرات هفت رنگ تزئین شده بود. گلهای باغ، عطر عجیبی داشتند. زیر هر درخت چند کنیز زیبا، آماده به خدمت ایستاده بودند. یکی از کنیزها، ورقی طلایی رنگ به زبیده خاتون داد و گفت:

- این قباله همان بهشتی است که از بهلول خریده ای.


وقتی زبیده از خواب بیدار شد از خوشحالی ماجرای بهشت خریدن و خوابی را که دیده بود برای هارون تعریف کرد.


صبح زود، هارون یکی از خدمتکارانش را به دنبال بهلول فرستاد. وقتی بهلول به قصر آمد، هارون به او خوش آمد گفت و با مهربانی و گرمی از او استقبال کرد. بعد صد دینار به بهلول داد و گفت:



- یکی از همان بهشت هایی را که به زبیده فروختی به من هم بفروش.


بهلول، سکه ها را به هارون پس داد و گفت:


- به تو نمی فروشم.

هارون گفت:

- اگر مبلغ بیشتری می خواهی، حاضرم بدهم.

بهلول گفت:

- اگر هزار دینار هم بدهی، نمی فروشم.

هارون ناراحت شد و پرسید:

- چرا؟

بهلول گفت:

- زبیده خاتون، آن بهشت را ندیده خرید،

 اما تو می دانی و می خواهی بخری،

 من به تو نمی فروشم!!!

کوروش کبیر و.....

 


زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت: چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود برنمی داری و همه را به سربازانت می‌بخشی؟

کورش گفت: اگر غنیمت های جنگی رانمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟! کزروس عددی را با معیار آن زمان گفت.

کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوش‌شان رسانید.

مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.

کورش رو به کزروس کرد و گفت: ثروت من اینجاست. اگر آنهارا پیش خود نگه داشته بودم، همیشه باید نگران آنها بودم. زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره‌اند مثل این می‌ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد!

 

سه چیزرا....

سه چیز را با احتیاط بردار :                       قدم ، قلم ، قسم

سه چیز را پاک نگه دار :                           جسم ، لباس ، خیال

از سه چیز خود را نگهدار :                        افسوس ، فریاد ، نفرین کردن

سه چیز را بکار بگیر :                              عقل ، همت ، صبر

اما سه چیز را آلوده نکن :                           قلب ، زبان ، چشم

و سه چیز را هیچوقت فراموش نکن :           خدا ، مرگ ، دوست


تعریف شکست از دید ادیسون!

روزي خبرنگار جواني از اديسون پرسيد: آقاي اديسون شنيدم براي اختراع لامپ تلاش هاي زيادي کرده اي، اما موفق نشده اي، چرا؟ پس از ۹۹۹ بار شکست همچنان به فعاليت خود ادامه مي دهي؟ اديسون با خونسردي جواب مي دهد:«ببخشيد آقا من ۹۹۹ بار شکست نخورده ام، بلکه ۹۹۹ روش ياد گرفته ام که لامپ چگونه ساخته نمي شود.»

قصه های انبیا و امامان معصوم (ع)   منبع : http://qesasolquran.blogfa.com

داستان زندگانی حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم‏

برای رضای خدا کمربند ایمنی‌ام را میبندم

برای رضای خدا کمربند ایمنی‌ام را میبندم

میترسم...

میترسم از روزی که در اتومبیلی نشستم، اما کمربند ایمنی خود را نبستم.

میترسم از روزی که با وجود چراغ قرمز عابرین، از خیابان رد شدم.

میترسم از روزی که می‌دیدم افرادی را که قانون را انجام نمیدهند، اما سکوت کردم.

میترسم از روز جزا، که از من بپرسند چرا در یک جامعه دینی، خلاف قانون انجام دادی و به جامعه ایده آل دینی، از لحاظ نظم و مقررات خدشه وارد کردی.

میترسم از روزی که به خاطر من و امثال من خیلی ها سوء استفاده کردند و گفتند که در جامعه دینی قانون و نظم اهمیتی ندارد.

میترسم از روزی که بفهمم به خاطر بی قانونی من و اطرافیانم، ظهور مولایم را به عقب انداخته ام.

زین پس با وضو و با نیت قربت الی الله، کمربند ایمنی ام را میبندم)(انشالله)

(فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ )

به نقل از وبلاگ باید کاری کرد http://bayadkarikard.blogfa.com/

علت مرگ یزید بن معاویه

علت مرگ یزید بن معاویه

 چند روایت در مورد مرگ یزید بن معاویه لعنت الله علیه

تصویری از محل دفن یزید
دربـاره یـزید و هلاکــت وی روایـات مخـتلفی وجـود دارد، از جملـه آنـکه یزید روزی با اصــحابش به قـصد شکار به صحــرا رفت. به اندازه دو یا ســه روز از شهر شــام دور شــد، ناگاه آهویی ظاهر شــد یزید به اصحابش گفت : خودم به تنهایی در صید این آهو اقدام می‌کنم کسی با من نیاید. آهو او را از این وادی به وادی دیگر می‌برد. نوکرانش هر چه در پی او گشتند اثری نیافتند.

یزید در صحرا به صحرانشینی برخورد کرد که از چاه آب می‌کشید. مقداری آب به یزید داد ولی بر او تعظیم و سلامی نکرد.

یزید گفت: اگر بدانی که من کیستم بیشتر مرا احترام می‌کنی! آن اعرابی گفت: ای برادر تو کیستی؟ گفت: من امیرالمومنین یزید پسر معاویه هستم. اعرابی گفت: سوگند به خدا، تو قاتل حسین بن علی(ع) هستی ای دشمن خدا و رسول خدا.

اعرابی خشمگین شد و شمشیر یزید را گرفت تا بر سر یزید بزند، اما شمشیر به سر اسب خورد، اسب در اثر شدت ضربه فرار کرد و یزید از پشت اسب آویزان شد. اسب سرعت می‌گرفت و یزید را بر زمین می‌کشید، آنقدر او را بر زمین کشید که او قطعه قطعه شد. اصحاب یزید در پی او آمدند، اثری از او نیافتند، تا این که به اسب او رسیدند فقط ساق پای یزید روی رکاب آویزان بود.

همچنین در برخی منابع این ماجرا چنین نقل شده است:  او در سال ۶۴ هجری قمری، روزی باده هزار نفر از سواره نظام لشگر خود به قصد شکار، از دمشق بیرون آمد، و خود سوار بر اسب بود، او و لشگرش به اندازه دو روز از دمشق دور شدند، در آنجا(در بیابان) آهوی زیبایی نظراو را جلب کرد ، یزید که می خواست غرور و چابکی خود را نشان دهد به همراهان گفت: هیچ کس با من نیاید، و من تنها می‌خواهم به دنبال این آهو بروم و آن را صید کنم.

او تنها سوار بر اسب به دنبال آهو حرکت کرد، آهو پا به فرار گذاشت، و همچنان در حال فرار بود، و یزید به دنبال او حرکت می‌کرد، تا به بیابان هولناک و وحشتناکی رسید، و همچنان از این دره به آن دره، به دنبال آهو می‌رفت. در وسط آن بیابان وحشت زا، آهو از نظرش ناپدید و حیوان را گم کرد، از طرفی به شدت تشنه بود و در هرچه تلاش کرد به آب دست نیافت، او همچنان در جستجوی آب بود، ناگاه مردی را دید که ظرفی آب در دست دارد، به او التماس کرد که اندکی آب به من بده اگر تو مرا بشناسی، به من احترام شایانی خواهی کرد.

او گفت تو کیستی؟

یزید گفت : من خلیفه مسلمانان یزید بن معاویه هستم.

آن مرد گفت : تو همان قاتل حسین بن علی (ع) هستی، ای دشمن خدا!

سپس به یزید حمله کرد، اسب آن‌چنان یکه خورد و رمید که یزید از ناحیه پشت اسب به طرف زمین واژگون شد و یک پایش در رکاب اسب گیر کرد، و اسب از شدت وحشت فرار کرده و در بیابان پر وحشت روی سنگ ها و خارها و پستی و بلندی‌ها همچنان فرار می‌‌کرد، در این میان سر و پیکر نحس یزید آن چنان متلاشی شد که به صورت جویده در آمد. و این گونه در حال تشنگی به جهنم واصل شد.

یزید ده نفر ندیم خصوصی داشت که هرگز از او جدا نمی‌شدند، آنها برای پیدا کردن یزید سر به بیابان گذاشتندو به جستجو پرداختند، تا اینکه اسب او را در بیابان یافتند، و دیدند یک ران قطع شده یزید در رکاب اسب آویزان باقی مانده‌است. خبر کشته شدن یزید را به لشگر دادند، صدای ضجه و گریه طرفداران یزید بلند شد، آنگاه با همان حال به دمشق مراجعه کردند.




طبق روایت دیگر، آن مرد که یزید را دنبال کرد، به او گفت:سوگند به خدا تو را می کشم ، چنان که تو حسین (ع) را کشتی، با شمشیر به دنبال یزید حرکت کرد، یزید از ترس ، با اسب خود فرار نمود، اسب از برق شمشیر آن مرد وحشت زده شد و رمید، به طوری که یزید از پشت آن واژگون شده و زیر دست و پای اسب تکه تکه گردید.

از شیخ صدوق درباره چگونگی مرگ یزید بن معاویه آمده که : یزید شب با حال مستی خوابید و صبح او را مرده یافتند، در حالیکه بدن او تغییر کرده مثل آنکه قیر مالیده شده باشد. بدن نحسش را در باب الصغیر دمشق دفن کردند.

در “الکامل فی التاریخ” درباره علت مرگ وی آمده است: سبب مرگ یزید، اصابت پارة سنگی از منجنیق به یک طرف صورت او بود، که همین امر باعث شد مدّتی مریض شود، بعد مرد.

البنه برخی گفته اند که وی به وسیله «سلمى»  دخـتـر  «حـجـر بـن عـدى کندى » و با همکارى «عبدالرحمان» برادرزاده حجر، مسموم شده و به مجازات رسیده است.

یزید بن معاویه در مجموع سه سال و نه ماه به عنوان خلافت بر مردم سلطنت کرد و در ۳۸ سالگی در سال ۶۴هجری قمری مرد.

آرشیو کامل بخش مسائل دينی و مذهبی  منبع:  http://www.pcparsi.com


 حقایق برزخ و قیامت
 معجرات الهی پس از واقع عاشورا
 مجازات روزه خواری
 آموزش استخاره با قرآن
 گناهی که انجام آن شیطان را هم آزرده می کند!!
 پاسخ به شبهاتی در مورد امام زمان (عج)
 روي پرده خانه كعبه اين آيه از قران حك شده
 نگاهی به پیوند محمد امین و خدیجه کبری
 چرا امام رضا(ع) را عالم آل محمد گویند؟
 چرا شیعیان بر مهر سجده می کنند؟
 شگفتی‌های آب از دید قرآن و علم
 نظر قرآن کریم در مورد سال 2012 و پایان جهان
 چرا خدا شیطان را آفرید؟
 لحظات پایانی زندگی امام حسین چگونه گذشت؟
 شرح کامل از وقایع ماه محرم
 کدام آیات قرآن در روز غدیر نازل گردید؟
 اعمال مخصوص روز عيد غدير
 بهترین ازدواج از دید پیامبر اسلام
 عبادات خدایی کدامند؟
 معجزه گريستن براي آخرت
 ویژگی یک دوست واقعی از دید رسول‌الله(ص)
 علت مخفی‌بودن شب قدر
 اين 4 گروه روزه شان قبول نمي شود!!!
 شرایط ثبت ازدواج دوم
 سودمندی های گرسنگى در ماه مبارک رمضان
 می خواهید بدانید بدبخت کیست؟
 وجود شیطان در زندگی
 مادر امـام زمان(علیه السلام)
 12 ترجمه از داغ ترین آیه قرآن
 ویژگی خاص «آیة‌الکرسی»
 دعا چیست؟ انسان چگونه باید دعا کند؟
 مراحل توبه حقیقی
 متن وصیتنامه امام خمینی (ره)
 مطالبی حیرت انگیز درمورد بسم الله
 چه زنانی لیاقت تقدیر را دارند؟
 چرا قبر حضرت زهرا(س) تا الان مخفی مانده است؟
 حديثي از حضرت فاطمه علیهاالسلام
 بهترین سلاح به هنگام عصبانیت
 امید بخش‌ترین آیه قرآن
 اتفاقات لحظاتی بعد از مرگ
 كلیدى براى راهگشایى
 آخر و عاقبت دروغگويي ..
 پاسخ آیت الله بهجت در مورد حضور امام زمان(عج) در جزیره برمودا
 علاقه ای به زن گرفتن ندارم راه حل چیست؟
 از "بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ" بیشتر بدانیم
 اصول عقد موقت ازدواج
 معجزات قرآن کریم
 چگونه صیغه محرمیت بخوانیم؟
 آموزش خواندن نماز آیات
 مروری بر وقایع روز تاسوعا در محرم سال 61 هجری
 آشنایی با مفاهیم 30 کنیه و القاب حضرت ابولفضل (ع)
 سخنانی از حضرت ابوالفضل(ع)
 احادیث زیبا از امام حسین (ع)
 معجزات عددی قرآن مجید
 خودسازی در قرآن
 تاکید اسلام به استفاده همسران از عطر
 چرا به امام دهم هادی گفته می شود؟
 واقعه شق القمر و علت آن
 زنان قرآنی از حوا تا مریم
 روش‌های مؤثر در جذب کودک به نماز
 امام زمان (عج) به روایتی در این روز قیام خواهد کرد
 بررسی حیات برزخی از نگاه اهل سنت
 رژیمی جهت کم کردن وزن گناهان
 حدیث تاثیر گذار امام سجاد(ع) درمورد امانتداری
 حجامت از نگاه طب اسلامی
 آیا امام حسن(ع) پنجاه مرتبه زن گرفت و طلاق داد؟
 چه موقع می‌توان روزه را خورد؟
 معجزه قرآن در نجوم
 آیا کشتن حشرات، گناه است؟
 شیطان قوی تر است یا انسان ؟
 توصیف اجساد مردگان از زبان امیر بیان در نهج البلاغه
 نمازی که قبول نخواهد شد
 احادیث آموزنده اخلاقی از امام هادی (ع)
 حکمت رؤیا دیدن چیست؟
 سخنرانی شیطان در روز قیامت
 آرامش در قبر بدون فشار
 رازهای تسبیحات حضرت زهرا (علیهاالسلام)
 خداوند را وسیله کاسبی نکنید
 گناهان با ما چه خواهند کرد؟
 نظر مراجع در رابطه با رمالی و جن ‌گيري
 آیا به قیامت اعتقاد داریم؟
 شدیدترین گناهان کدامست؟
 آیا پزشک به انسان محرم است؟
 جهنمی ها کی آزاد می شوند؟
 چرا می گویند تسبیحات اربعه؟
 چرا برخی شغلها مکروه هستند؟
 چرا زن نمیتواند مرجع تقلید شود؟
 نظریه مراجع در مورد عمل جراحی زیبایی
 احادیث با ارزش درمورد بهترین ازدواج ها
 آشنایی و خواستگاری از نگاه اسلام
 مراسم نامگذارى بر روی حضرت محمد (ص)
 چرا در قرآن ازحوریان بهشتی به عنوان پاداش مردان نام برده شده؟
 صدقه، ولی بدون ‏پول
 چه عواملی باعث قساوت قلب انسان می شود؟
 مروری بر دوران امامت امام رضا (ع)
 مضرات مشروبات الکلی از دید اسلام
 پشیمانی در ندامتگاه قیامت
 چکار کنیم که گول شیطان را نخوریم؟
 زن ذلیلی در تعریف دین به چه معناست؟
 چرا بايد گناه نکنيم؟
صفحات دیگر را حتما ببینید
123456

سخنان آشنا برای شما  منبع:  http://www.taftan793.blogfa.com

- دل تنها عضوی است که با نگاه لمس می شود.       
- دل تاری است که وقتی بشکند بهتر می نوازد.
- خدا را بخوان تا خدا تو را از خواندنی ها قرار دهد.
- غرور از فرشته شیطان ، و تواضع از خاک ، انسان می سازد.

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد


- گرفتار گناه ، اسیر هر دو عالم است.
- حقیقت رنگ کردن مردم عینکی شدن خود است   .                                           
- زنی که جواهر است از جواهرات برای خویش بت نمی سازد.
- چشم دروغگو بیشتر از معمول پلک می زند.
- مطالعه یک کتاب تجربه یک زندگیست.
- لبخند طاق نصرتی بر دروازه دل است.
- کودکان خوبند اگر خلاف کردند بزرگترها را ادب کنید.
- رابطه ای که با هوس شروع شود، با تنفر خاتمه می یابد.
- چاله شکست پر است از انسان های تندرو.
- دوست جدید دنیای جدید است.
- همه از عشق دم می زنند اما عاشقان در سکوت می میرند.
- هر کس در هنگام شکست ها نشکند پیروز است.
- همه انسان ها در شهر خیال خویش اسطوره هایی منحصر به فردند.
- زندگی ساختنی است نه گذراندنی.
- جهان بزرگتر از آن است که با کار تو خراب شود.
- غرور انهدام است مغرور نباش.
- ای انسان بمان برای ساختن و نساز برای ماندن.
- امروز فرصتی است برای جبران دیروز و ساختن فردا.
- ارزانترین و زیباترین آرایش صورت لبخند است.
- بقا از آن خداست باور ندارید از گذ شتگان بپرسید.
- کسی که هدف های بزرگ دارد بزرگ می میرد.
- در میدان عشق قاتل و مقتول محبوب یکدیگرند

حکایت پندآموز

                                                                       

روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود . علت ناراحتی اش را پرسید . شخص پاسخ داد :در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم . سلام کردم. جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت .و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم . سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟ مرد با تعجب گفت : خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است . سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچدآیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟ مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم . آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود .

سقراط پرسید : به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی ؟

مرد جواب داد : احساس دلسوزی و شفقت . و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم .

سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی .آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود ؟و آیا کسی که رفتارش نا درست است ، روانش بیمار نیست ؟اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود ؟بیماری فکری و روان نامش غفلت است.

و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد .

.و به او طبیب روح و داروی جان رساند 

انسان های اولیه     منبع:  http://mehrestannn.blogfa.com


جنگل‌های بابوا در گینه نو همچنان شاهد حضور یک قبیله انسان‌هایی است که به شکل انسان‌های اولیه زندگی می‌کنند، ساکنان اصلی جنگل در خانه‌هایی که از تنه و شاخ و برگ درختان ساخته شده، زندگی می کنند و خوردن گوشت انسان همچنان یکی از عادت‌های این قبیله است.

 قبیله آدم خوارها (+عکس)

 قبیله آدم خوارها (+عکس)

 قبیله آدم خوارها (+عکس)

  قبیله آدم خوارها (+عکس)

 قبیله آدم خوارها (+عکس)

در این ساعت حتما بخوابید


به گزارش سرویس علمی جام، عادات خواب هر فرد كه كرونوتايپ ( عادات زماني )خواب ناميده مي شود، مي تواند بر چاقي و لاغري فرد، سطح درد و حتي خطر ابتلا به سرطان تاثير بگذارد. عادات خواب شبانه اعم از دیر یا زود خوابی نه تنها بر زندگی اجتماعی تاثیر می‌گذارد، بلکه پیامدهایی برای سلامت فرد نیز به دنبال دارد.

زمان خواب شبانه حتی تاثیر زیادی در حفظ سلامتی و شادابی پوست دارد، در مواردی که زمان شروع خواب شبانه ۲ یا ۳ ساعت تغییر کند حتی اگر مدت زمان خواب کافی باشد، سلامت پوست تضمین نمی‌شود.

افرادی که از ساعت ۳ نیمه شب تا ۱۱ صبح یا ۸ شب تا ۴ صبح می‌خوابند یعنی شب‌ها دیرتر یا زودتر از ۱۱ شب خوابیده و صبح‌ها نیز ساعت ۷ صبح بیدار نمی‌شوند، دچار افتادگی و پیری زودرس پوست می‌شوند.

خوابیدن در ساعت ۱۱شب تا ۶ یا ۷ صبح، بهترین زمان برای حفظ شادابی پوست است.

اضطراب شما را می کشد

نتایج یک مطالعه نشان می‌دهد که اضطراب خطر ابتلا به سکته مغزی را در حد قابل توجهی افزایش می‌دهد. در حال حاضر اضطراب یکی از شایعترین انواع بیماری‌های روانی به شمار می‌رود و ازجمله نشانه‌های آن می‌توان به از دست دادن بی‌دلیل آرامش، سرخوردگی، فشار یا رفتارهای عصبی اشاره کرد. 


به گزارش هلث، در این مطالعه محققان روسی برای اولین بار تاثیر طولانی مدت اضطراب بر سیستم قلبی و عروقی را مورد بررسی قرار دادند.آنها در این مطالعه وضعیت سلامتی بیش از 6 هزار فرد 25 تا 74 ساله را بررسی کردند.

تا حالا دقت کردید      منبع:    http://mehrestannn.blogfa.com/

تا حالا دقت کردین

 ملتبرای عکس گرفتن ژست طبیعی بودن می گیرن

تا حالا دقت کردین

دقیقا وقتی شما میرید دستشوییتیمی که می خواین گل می زنه ؟

تا حالا دقت کردین

چه قدر واسه خودمون برنامه میذاریم ولی عمل نمیکنیم

تا حالا دقت کردین

هر چیزی که براتون اهمیتش بیشتر میشهرسیدن بهشم سخت تر میشه

تا حالا دقت کردین

وقتی دلتون میگیره هیچ کی نیست واس دلداریولی وقتی اصلااحتیاجی نیست.همه دورو ورتونن

تا حالا دقت کردین

هرکی بیشتر محبت کنهکمترمحبت میبینه

تا حالا دقت کردین

جه قدر سخته اشکتون رو از دیگران قایم کنیدو وانمود کنید هیچی نشده

تا حالا دقت کردین

خوابتون بردهبا هزار زور بعد یکی میا د1 ساعت بعدش بیدارت می کنه واسه یه کار الکی!

چه بگوییم، چه نگوییم! ( جالب و خواندنی )  

چه بگوییم، چه نگوییم! ( جالب و خواندنی )

چه بگوییم، چه نگوییم! ( جالب و خواندنی ) www.taknaz.ir

کلمه ها بر احساسها و اندیشه ها تاثیر می‌گذارند.
احساسها بر افکار وکلمه ها مؤثرند.
اندیشه‌ها بر کلمه‌ها و احساسها تاثیر می‌گذارند.

 

بگوییم :  از اینکه وقت خود را در اختیار  من گذاشتید متشکرم.
نگوییم : ببخشید که مزاحمتان شدم.

 

بگوییم : در فرصت مناسب کنار شما خواهم بود.
نگوییم : گرفتارم.

 

بگوییم : راست می‌گی؟ راستی؟
نگوییم : دروغ نگو.

 

بگوییم :  خدا  سلامتی بده.
نگوییم :  خدا بد نده.

 

بگوییم : هدیه برای شما.
نگوییم :  قابل ندارد.

 

بگوییم : با تجربه شده.
نگوییم :  شکست خورده.

 

بگوییم: قشنگ نیست.
نگوییم : زشت است.

 

بگوییم: خوب هستم.
نگوییم: بد نیست.

 

بگوییم : مناسب من نیست.
نگوییم : به درد من نمی‌خورد.

 

بگوییم : با این کار چه لذتی می‌بری؟
نگوییم : چرا اذیت می‌کنی؟

 

بگوییم : شاد و پر انرژی باشید.
نگوییم : خسته نباشید.

 

بگوییم: من.
نگوییم: اینجانب.

 

بگوییم: دوست ندارم.
نگوییم: متنفرم.

 

بگوییم: آسان نیست.
نگوییم: دشوار است.

 

بگوییم : بفرمایید.
نگوییم : در خدمت هستم.

 

بگوییم : خیلی راحت نبود.
نگوییم : جانم به لبم رسید.

 

بگوییم : مسئله را خودم حل می‌کنم.
نگوییم : مسئله ربطی به تو ندارد.


شب یلدا  منبع:   http://daneshha.akairan.com

تاریخچه شب یلدا    منبع:  http://www.mashreghnews.ir

شب یلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می‌شود.
به گزارش مشرق به نقل از همشهری، ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن می‌گیرند. این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش‌تر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود. مراسم شب یلدا (شب چله) از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده می‌شد.

واژه «یلدا» به معنای «زایش زادروز» و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند و از این رو به دهمین ماه سال دی (دی در دین زرتشتی به معنی دادار و آفریننده) می‌گفتند که ماه تولد خورشید بود.

یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می‌داد و در طول سال با سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.

آنان ملاحظه می‌کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می‌شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می‌توانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش‌اند.

مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که کوتاه‌ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب‌ها کوتاهتر می‌شوند، از همین رو آنرا شب زایش خورشید نامیده و آنرا آغاز سال قرار دادند.

بدین‌سان در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می‌شد و در اوستا، واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده می‌کند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.

در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، ص 255، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شده‌است و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده‌ است.

*در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده‌ است:

«یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب‌هاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می‌کند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می‌باشد و بعضی گفته‌اند شب یلدا یازدهم جدی است».

سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوه‌های تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار می‌شد.

روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ می‌خواندند و به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی بود.

فردوسی به استناد منابع خود، یلدا و خور روز، را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران (کیانیان که از سیستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در این زمینه از جمله گفته است:

که ما را ز دین بهی ننگ نیست به گیتی، به از دین هوشنگ نیست
همه راه داد است و آیین مهر نظر کردن اندر شمار سپهر

شب چله:

چهل روز از زمستان که آغاز آن برابر است با اول جَدی و هفتم دی ماه جلالی و بیست و دوم دسامبر فرنگی، و پایانش برابر است با شانزدهم بهمن ماه جلالی و سی ام ژانویه فرنگی که به آن چله بزرگ زمستان گویند.در ایران مرکزی چله بزرگ زمستان از آغاز زمستان که برابر است با آغاز دی ماه شروع می شود و مدت آن چهل روز است. و چله کوچک زمستان از شب دهم بهمن ماه تا پایان بهمن ماه که مدت آن بیست روز است.

چله بزرگ:

چهل روز از موسم زمستان که آغاز آن مطابق اول جَدی و هفتم دی ماه جلالی و بیست و دوم دسامبر فرانسوی و پایانش شانزدهم بهمن ماه جلالی و سی ام ژانویه فرانسوی است.

چله کوچک:

بیست روز از فصل زمستان که آغاز آن از هفدهم بهمن ماه جلالی شروع می شود و در پنجم اسفند ماه پایان می یابد. چله زمستان همان چله بزرگ است و گاه در تداول عامه کنایه از سرمای سخت باشد: چله زمستون.


گوناگون و دانستنیها  منبع:  http://zitova.ir

گوناگون و دانستنیها
نماز صبحت را خوانده ای؟ گفتم مگر اذان شده؟ از کجا میدانی که اذان شده؟ گفت من هم نمی‌ دانم، حدس می‌زنم یا وقت نماز باشد یا وقت آن گذشته باشد. ما که نه قبله را تشخیص می‌دادیم و نه وضویی داشتیم چشم بسته دو رکعت نماز با اشاره خواندیم.
تکنیک های موفقیت
وقتی صحبت از تربیت فرزند می شود، ذهن ها، مهم ترین نکته را، در نوع رفتار با فرزند می بینند. البته نوع رفتار بسیار مهم می باشد، ولی نکاتی که در صفحات ناخوانده ی برخی کتاب ها دیده می شوند، چیزهای عمیق تر و بیش تر از این را هم در خود دارند.
ویژه نامه میلاد حضرت معصومه (سلام الله علیها)
پس از 25 سال که از تولد حضرت امام رضا (ع) گذشته بود، حضرت فاطمه معصومه (س) در اوّلين روز ماه ذى قعده سال 173 هـ.ق، در شهر مدينه منوّره چشم به جهان گشود، آن حضرت به همراه امام رضا (ع) هر دو در دامان پاک يک مادر بزرگوار به نام حضرت نجمه خاتون(س) که از مهاجران مغرب بود، رشد و پرورش يافته اند.
دشمن شناسی
اگر مشاهده کنید، در سال های اخیر، یک دوره ی قرآن سوزی و اهانت به قرآن به اشکال مختلف انجام گرفت و دست آخر به چند راهپیمایی در پاکستان منتهی شد. این سیر تاریخی نشان دهنده ی قداست زدایی از مقام قرآن کریم در اذهان مسلمانان می باشد...
رذایل اخلاقی
خداوند متعال دست به خلق موجودی زد که پر بود از تضاد و تناقض، و خواست که این موجود را خلیفه ی خود بر زمین قرار دهد. تضاد موجود در این این مخلوق، به قدری شدید و مهم بود که ملائکه را به اعتراض واداشت که: «أَتجَْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِكُ الدِّمَاءَ»
پس از جنگ جهانی دوم، دو قطب قدرت دنیا (آمریکا و روسیه) بر سر برخی مسائل، دچار اختلافاتی شدند. این دو کشور رو به جنگ نظامی نیاوردند و با استفاده از تبلیغات و رسانه ها، دست به جنگی در جهت تضعیف دشمن و قدرت مند نشان دادن خود زدند. این مسأله آغازی بود در جنگ نرم...
جنگیدن برای انسان همانند نفس کشیدن او می باشد. انسان از لحظه ی جان گرفتن خود در حال جنگ بوده. این جنگ، یا با نفس بوده برای غلبه ی بر هوای نفس، یا با انسانی دیگر برای غلبه بر او.
به لطف خدا در کشوری زندگی می کنیم که این بحث تئوریک را در عمل، به احسن وجه به نمایش گذاشته. از ابتدا، که انقلاب اسلامی صورت پذیرفت، و نظام، تازه کار خود را آغاز کرد، با جنگی تمام عیار، به مدت هشت سال دست به گریبان بود و پس از آن هم درگیر آبادسازی ویرانی ها بود.
انسان ذاتا خواهان برتری می باشد. هر جا که این برتری انسان زیر سوال برود، مکر و حیله ای را برای باز پس گرفتن این برتری به کار می برد. البته این حس به نفسه نه خوب است و نه بد؛ بلکه بسته به جهت گیری آن، خوب و بد بر آن بار می شود.
رذایل اخلاقی
روزی ملائکه بر لوح دیدند: «یکی از مقربان درگاه الهی به نفرین ابدی گرفتار می شود». نگران شدند. نکند ما باشیم؟! دست به دامان حارث شدند که: «ای عزازیل، دعایمان کن که ما آن مطرود درگاه الهی نباشیم».

2 3 4 5 6 7 8 9 10 صفحه بعدی >>

خواندني هاي كوتاه   منبع:  http://nahjnews.com

خواندني هاي كوتاه

ایمان

ایمان
یاد پاکی های کودکی بخیر!

 

در مقابل تقدیر خداوند،

مثل کودکی یک ساله باش،

که وقتی او را به هوا می اندازی،

می خندد...

چون ایمان دارد که:

او را خواهی گرفت.

 

معرفی آستان مقدس امامزاده عبداللع در شهرخنجین     منبع:http://amamzadh12345.blogfa.com/

بسمی تعالی

امامزاده ای است کوچک اما زائران زیادی دارد، در بین اهالی به «امیر عبدالله» مشهور است. قدیمی‌ها خاطرات زیادی از این امامزاده دارند و شاید ارادت بیشتر! به طوری که برخی از اهالی منطقه تا حدود 50-40 سال گذشته به قصد زیارت این امامزاده، در آنجا بیتوته می‌کردند. اما عده ی قابل توجهی از نسل جدید بچه های شهرستان با این امامزداه آشنایی ندارند.

امامزاده عبدالله بن موسی الکاظم (ع) که در حدود 10 کیلومتری خنجین واقع شده، طبق شجره نامه‌ی مورد تایید اوقاف و امور خیریه فرزند بلافصل امام موسی کاظم (علیه السلام) و برادر امام رضا (علیه السلام) و حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (ع) است. اما متاسفانه به سبب کوتاهی مسوولین امر و نیز مردم منطقه به نظر میرسد آنگونه که باید این امامزاده شناسانده نشده است. حتی در جهت توسعه و رسیدگی به امور عمرانی امامزاده نیز، شاهد تاخیر فراوان و کند بودن روند آن، علی رغم قدمت و  جایگاه رفیع این امامزاده هستیم.

در هر صورت اگر به منطقه‌ی فراهان(شهر خنجین) سفر کردید، زیارت این امامزاده‌ی بزرگوار خالی از لطف نیست.

عکس هایی از امامزاده را در انتها مشاهده می‌کنید.

نمای بیرونی امامزاده عبدالله (ع)- خنجین

نمای بیرونی امامزاده عبدالله (ع)- کمیجان- فروردین 1390

شجره نامه امامزاده عبدالله (ع)- خنجین

شجره نامه امامزاده عبدالله- کمیجان

نمایی از ضریح امامزاده عبدالله (ع)- خنجین

نمایی از ضریح امامزاده عبدالله (ع)- کمیجان فروردین 1390


دانستنیهای راه هدایت  منبع:http://mzb.ir

دانستنیهای راه هدایت
توسط: admin در 17 شهریور 1389
دانستنیهای راه هدایت


نرم افزار دانستنیهای راه هدایت _ وهابیت نرم افزاری کامل که قابل اجرا در تمامی تلفن های همراه با قابلیت جاوا میباشد.

دانستنیهای روابط دختر و پسر   منبع:http://mzb.ir

دانستنیهای روابط دختر و پسر
توسط: admin در 7 تیر 1389
دانستنیهای روابط دختر و پسر


نرم افزار دانستنیهای روابط دختر و پسر نرم افزاری کامل که قابل اجرا در تمامی تلفن های همراه با قابلیت جاوا میباشد. نسخه 1

تگ‌ها: نرملینکدانلودپسرجاوامستقیمروبطدختردانستن

   تعبیر خواب منبع:http://www.parset.com

          تعبیر خواب

جستجو در تعابیر:

تعبیر قرآن خواندن

اگر در خواب بيند كه آيه رحمت مي خواند، دليل بشارت است از حق تعالي. پس شكر بايد نمود. اگر بيند آيه عذاب خواند، دليل خشم حق تعالي بود پس توبه بايد كرد. ابراهيم كرماني گويد: اگر نيمه اي از قرآن بخواند، دليل كه نيمه اي از عمر او گذشته باشد. اگر بيند حافظ قرآن شد، دليل كه علم و امانت نگه دارد. اگر بيند آواز قرآن خواندن شنيد، دليل كه دينش قوي شود. جابرمغري گويد: اگر بيند قرآن را ختم نمود، دليل است كه مرادها بيابد و بعضي گويند آخر عمر او بود. اگر بيند كه قران را بلند مي خواند، دليل كه كارش بلند شود. اگر بيند كه كدام آيه خواند. تفسير اين آيه تعبير خواب او بود. اگر بيند يك سبع قران بخواند، دليل كه از غم برهد. اگر كسي بيند قرآن مي خواند و در بيداري نتوانست خواندن، دليل كه اجلش نزديك بود. حضرت امام جعفر صادق فرمايد: قرآن خواندن درخواب بر چهار وجه است. اول: سلامتي يافتن از آفتها. دوم: توانگري. سوم: مراد دل و كام يافتن. چهارم: پرهيزكاري فرمودن از مناهي خلايق را.

گلچین 110 ضرب المثل حقوقی جهان

 ضرب المثل حقوقی عبارتند از :


1_قانون سه روز پیرتر از دنیاست (استونی)

 

2_قلم و جوهر بهترین شهودند (پرتقالی)

 

3_ قضاوت باید گوش بزرگ و دست کوچک داشته باشد (المانی)

 

4_حقیقت ، دختر زمان است  (ایتالیایی)

 

5_قانون غالبا دندان خود را نشان میدهد ولی گاز نمی گیرد (انگلیسی) 

 

6_حقیقت سنگین است ، لذا عده ای معدود حاضرند انرا حمل کنند (عبری) 

 

7_حقیقت را میتوان خم کرد ولی نمیتوان انرا شکست (ایتالیایی)

 

8_حرف حق شمشیری است برنده (فارسی) 

 

9_قاضی که بی گناهی را محکوم  سازد , وجدان خود را محکوم کرده است (سوئدی)

 

10_حقیقت غالبا در یک استخر زشت پنهان است (چینی) 

 

11_قانون چاه بی انتهاست ، هر که گرفتارش شد کارش ساخته است (چینی) 

 

12_قاضی خوب همسایه بد است (امریکائی)

 

13_قانون روی میز است و عدالت زیر میز (استونی) 

 

14_قانون مانند تار عنکبوت است ، سوسک از ان رد میشود ولی مگس گرفتار میگردد (چک)

 

15_قانون همه را می لیسد (اسکاتلندی)

 

 16_حق پشت در منتظر است و باطل در جلسه شرکت میکند (انگلیسی)

 

17_حقیقت و گل سرخ هر دو خار دارند (اسپانیائی) 

 

 18_حق شناسی بار سنگینی است (اسکاتلندی)

 

19_حق بالاتر از قانون است (روسی) 

 

20_قانونی که درباره شیر و گاو یک جور حکم کند , قانون نیست (انگلیسی)

 

 21_حقیقت در ته چاه نهفته است (فرانسوی)

 

 22_حقیقت گرزی است که فرود می اید و همه را میکشد (فرانسوی)

 

23_حق همیشه توفیق نیافته است ولی موفقیت همیشه بر حق بوده است (المانی) 

 

 24_حقیقت ، بهتر از طلاست (انگلیسی)

 

 25_حقیقت ، مهر خداست (عبری)

 

 26_حقیقت نیش می زند و دروغ درمان میکند (ایتالیایی)

 

27_حقیقت شبحی است که افراد بسیاری را از خود میترساند (المانی)

 

۲۸ـ اگر نمی خواهی سرت کلاه برود قیمت جنس را از سه مغازه بپرس (چینی)

 

۲۹ـ انکه تهمت میزند هزار بار میکشد ولی قاتل فقط یک بار میکشد (چینی)

 

۳۰ـ اگر مرد دنبال زن افتد به ازدواج گرفتار می شود ولی اگر زن به دنبال مرد افتد بدبخت و بیچاره می شود (عبری)

 

۳۱ـ از شوخی قاضی فقط خودش می خندد و همنشینش (ایتالیایی)

 

۳۲ـ بی عدالتی بها ندارد (استونی)

 

۳۳ـ بی عدالتی دایه پزشک است (المانی)

 

۳۴ـ تمام براهین دادگاهی قابل قبولند (ترانسوال)

 

۳۵ـ تخم مرغ دزد شتر مرغ دزد می شود (فارسی)

 

۳۶ـ اگر در جوانی سوزنی بدزدی در پیری پول خواهی دزدید (چینی)

 

۳۷ـ اگر وکیل دادگستری را با اردنگی پایین پله ها اندازید تا پایان عمر به شما خواهد چسبید (انگلیسی)

 

۳۸ـ تمام قوانین عادلانه نیست (اسکاتلندی)

 

۳۹ـ افتابه دزدها را به دار می اویزیم و به دزدان بزرگ درود می فرستیم (المانی)

 

۴۰ـ اگر میخواهی قاضی خوبی باشی باید به حرف های همه گوش بدهی (برزیلی) 

 

۴۱ـ جهنم و محکمه عدالت همیشه باز هستند (المانی)

 

۴۲ـ از دو کس حقیقت را مپوشان یکی پزشک و دیگری وکیل عدلیه (فرانسوی)

 

۴۳ـ ازدواج زودش اشتباه است و دیرش اشتباهی بزرگتر (فرانسوی)

 

۴۴ـ انکه میدزدد به دار اویخته نمیشود بلکه انکه گرفتار میگردد به دار اویخته میشود (چک)

 

۴۵ـ چو بد کردی مشو ایمن ز افات   که واجب شد طبیعت را مکافات (فارسی)

 

۴۶ـ حق با زور است (انگلیسی)

 

47_هر جا که جامعه باشد ، حقوق هم است (لاتینی)

 

48_ اگر میخواهی بر اسرار مردی واقف شوی ، فقط از همسایگانش سوال کن (چینی)

 

۴۹ـ انسان نباید با چکش اهنین در خانه قاضی را بزند (المانی)

 

50_تمام اختلافات از « آری » و « نه » بر میخیزد (فرانسوی)

 

۵۱ـ برای انکه پیش روی قاضی قرار نگیری پشت سر قانون راه برو (انگلیسی)

 

۵۲ـ خدا می خواست ادمیان را تنبیه کند و قضاوت را به جانشان انداخت (روسی)

 

۵۳ـ «اشتباه» می تواند حتی از یک شکاف بگذرد ولی «حقیقت» در یک دروازه گیر می کند (اتازونی)

 

54_عدالت همیشه گرسنه است (بلغارستانی)

 

55_دل انسان اهن است و قوانین کشور کوره (چینی)

 

56_دزد مرتکب فقط یک جنایت شده , و انکه مالش به سرقت رفته مرتکب صد جنایت(زیرا به دیگران تهمت دزدی می زند) (ارمنی)

 

57_شوهر قانون است برای همسرش (روسی)

 

58_دزد به دزد میزند خدا خنده اش می گیرد (فارسی)

 

59_دزد , بازار را اشفته می خواهد (فارسی)

 

60_شمشیر عدالت غلاف ندارد (فرانسوی)

 

61_صدای جلنگ جلنگ پول غالبا صدای عدالت را از بین می برد (یوگسلاوی)

 

62_دزد از خانه مفلس خجل اید بیرون (فارسی)

 

63_عدالت از انچه در قانون نوشته شده معلوم می شود (چینی)

 

64_فقط پزشکان می توانند ادم بکشند و از کیفر در امان باشند (اسلواکی)

 

65_عدالت بی عدالتی می شود وقتی که بر سر یک نفر دو ضربه وارد کنی در حالیکه مستحق فقط یک ضربه است (بلژیک)

 

66_دزد ناشی به کاهدان می زند (فارسی)

 

67_دزد راه باش ، دزد سفره مباش (اذربایجانی)

 

68_عرف و عادت مادری است که همه باید از او اطاعت کنند (برنئو)

 

69_وقتی که رفیق ، قاضی شود باید فاتحه قانون را خواند (ایتالیایی)

 

70_دزدان بزرگ افتابه دزد را به دار می اویزند (چک)

 

71_عدالت بهتر از عبادت است (عبری)

 

72_دادگستری خیلی زیاد ، غالبا ستم خیلی زیاد است (فرانسوی)

 

73_عدالت کور است و کسی را نمی بیند (انگلیسی)

 

74_دزد خوب نگهبان خوب می شود (نگروئی)

 

75_روباه نباید موقع محاکمه مرغ قاضی دادگاه باشد (چینی)

 

76_ستم بر ستم پیشه عدل است و داد (فارسی)

 

77_ عرف و عادت قانون ثانوی است (لاتینی)

 

78_عرف و عادت قوی تر از قانون است (روسی)

 

۷۹_گواه شاهد صادق در استین باشد (فارسی)

 

۸۰_مهربانی بزرگتر از قانون است (چینی)

 

۸۱_مراسم و قانون همسایه یکدیگرند (مونتونگروئی)

 

۸۲ـ وقتی رشوه از در وارد می شود عدالت از پنجره فرار می کند (ترکی)

 

۸۳ـ وصیت نامه خطرناک تر از پزشک است , بسیاری از افراد بیشتر در اثر نوشتن وصیت نامه مرده اند تا به علت بیمار بودن (اسپانیولی)

 

۸۴ـ وکلا مانند درشکه چی ها نیستند ، انها انعامشان را قبل از حرکت می گیرند (اتازونی)

 

۸۵ـ وجدان بد در ان واحد تهمت زننده ، قاضی ، شاهد و به دارزننده است (هلندی)

 

۸۶ـ هر قدر بر تعداد قوانین افزوده شود به همان نسبت عده تبهکاران رو به افزایش می گذارند (چینی)

 

۸۷ـ هر کس بر بازوی عدالت بایستد با مغز بر زمین می افتد (چینی)

 

۸۸ـ وقتی که سراغ طبیب می روی سراغ قاضی هم برو تا وصیت نامه ات را تهیه کند (المانی)

 

۸۹ـ وکیل خوب همسایه بد است (فرانسوی)

 

۹۰ـ یک جیب پر از حق احتیاج به یک جیب پر از طلا دارد (چک)

 

۹۱ـ یک قاضی و چرخ گاری باید خوب چرب شوند (المانی)

 

۹۲ـ هرکجا قدرت هست در انجا قاضی هست (روسی)

 

۹۳ـ هیچ سارقی بدتر از یک کتاب بد نیست (ایتالیایی)

 

۹۴ـ وقتی پول حرف می زند حقیقت سکوت اختیار می کند (روسی)

 

۹۵ـ وارث وارث من , وارث من است (لاتینی)

 

۹۶ـ وجدان به اندازه هزار شاهد خوب و با ارزش است (ایتالیایی)

 

۹۷ـ هرگز با مرد نیرومند کشتی مگیر و مرد پولدار را به دادگاه مکشان (لاتویا)

 

۹۸ـ هر کس پول دارد بر حق است (لتوانی)

 

۹۹ـ هیچ قاضی ایی نجات نمی یابد مگر اینکه جهنم پر شده باشد (مونتونگرویی)

 

۱۰۰ـ یک دست پر از پول قوی تر از دو دست پر از حقیقت است (سوئدی)

 

۱۰۱_مکندگان خون مردم دو گونه اند : زالوها و ماموران مالیات (فرانسوی)

 

۱۰۲_وجدان اگر زخمی شد دیگر خوب شدنی نیست (چینی)

 

۱۰۳_وقتی که متهم قاضی شود فاتحه قانون خوانده شود (چینی)

 

۱۰۴_وقتی که قاطر قاضی می میرد همه به تشعییع جنازه اش می روند ولی وقتی که خود قاضی می میرد هیچ کس به تشعییع جنازه اش نمی رود (تازی) 

 

۱۰۵ـ وجدان یگانه محکمه ایست که در ان به وکیل دادگستری احتیاجی نیست (انگلیسی)

 

۱۰۶ـ هرانچه حاکم عادل کند همه داد است (فارسی)

 

۱۰۷ـ همه برای عدالت ارزش قائلند ولی وقتی که می اید در را به رویش می بندند (سوئدی)

 

۱۰۸ـ ممکن است به حقیقت تو سری زد ولی هرگز نمیتوان خفه اش کرد (لاتینی)

 

۱۰۹ـ دیوانه جریمه می دهد و عاقل رشوه (اذربایجانی)

 

۱۱۰ـ قاضی و وکیل دو بال فرشته عدالت هستند (لاتینی)

 

 

توجه : تمام ضرب المثل های فوق از بخشی از کتاب « گلچینی از ضرب المثل های جهان » وام گرفته شده است .

نام کتاب : گلچینی از ضرب المثل های جهان ؛

مولف : دکتر سیف الله اسدی ( عضو هیات علمی دانشکده پزشکی ) ؛

ناشر : اشجع ـ مارال .

منبع وبلاگ دنیای حقوق

شعرخونه مادربزرگ امروزی



شعر خونه ی مادر بزرگه 2013

ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮔﻪ ﺍﻻﻥ ﺁﭘﺎﺭﺗﻤﺎﻧﻪ
ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮔﻪ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﻭ ﻻﺑﯽ ﺩﺍﺭﻩ
ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮔﻪ wifi ﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺩﺍﺭﻩ
ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮔﻪ ﺩﯾﺶ ﻭ LNBﺩﺍﺭﻩ
ﮐﻨﺎﺭ ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﺍﻭﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭘﺎﺭﺗﯽ ﺑﺮﭘﺎﺳﺖ/
ﭘﺎﺭﺗﯿﻬﺎﯼ ﻣﺤﻠﻪ ﭘﺮ ﺷﻮﺭ ﻭ ﺷﻮﻕ ﻭﻏﻮﻏﺎﺳﺖ


ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﺍﻻﻥ ﻣﺎﺯﺭﺍﺗﯽ ﺳﻮﺍﺭﻩ/
ﺭﻧﮓ ﻣﻮﻫﺎﺷﻢ ﻫﺮﺭﻭﺯ ﺟﻮﺭ ﻭﺍﺟﻮﺭﻭﺑﺎﺣﺎﻟﻪ ..
ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮔﻪ ﺍﻻﻥ ﺍﭘﺎﺭﺗﻤﺎﻧﻪ
ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮔﻪ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﻭﻻﺑﯽ ﺩﺍﺭﻩ
ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮔﻪ wifi ﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺩﺍﺭﻩ
ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮔﻪ ﺩﯾﺶ ﻭ LNBﺩﺍﺭﻩ
ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﺍﻻﻥ ﺳﺎﭘﻮﺭﺕ ﻣﯿﭙﻮﺷﻪ/
ﮐﻔﺶ ﮐﺎﻟﺞ ﻭ ﮐﯿﻔﺶ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭﺷﻪ
ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻫﺮﺷﺐ Gem Tv ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ/
ﺧﺮﻡ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﺳﻨﺒﻞ ﻻﻣﯿﺎﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ
ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮔﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎﺣﺎﻟﻪ
ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮔﻪ ﺣﺮﻓﺎﯼ ﺧﺎﺻﯽ ﺩﺍﺭﻩ.


بدترین وبهترین بندگان خدا

روزی حضرت موسی (ع)رو به بارگاه ملکوتی خداوند کرد و از درگاهش درخواست نمود:بار الها، می خواهم بدترین بنده ات را ببینم.

ندا آمد: صبح زود به در ورودی شهر برو. اولین کسی که از شهر خارج شد، او بدترین بنده ی من است.
حضرت موسی صبح روز بعد به در ورودی شهر رفت. پدری با فرزندش، اولین کسانی بودند که از شهر خارج شدند.

پس از بازگشت، رو به درگا خداوند کرد و ضمن تقدیم سپاس از اجابت خواسته اش، عرضه داشت: بار الها ، حال می خواهم بهترین بنده ات را ببینم.
ندا آمد: آخر شب به در ورودی شهر برو. آخرین نفری که وارد شهر شود، او بهترین بنده ی من است.
هنگامی که شب شد، حضرت موسی به در ورودی شهر رفت...
دید آخرین نفری که از در شهر وارد شد، همان پدر و فرزندش است! رو به درگاه خداوند، با تعجب و درماندگی عرضه داشت: خداوندا!چگونه ممکن است که بد ترین و بهترین بنده ات یک نفر باشد!؟

ندا آمد:
ای موسی، این بنده که صبح هنگام میخواست با فرزندش از در خارج شود، بدترین بنده ی من بود. اما... هنگامی که نگاه فرزندش به کوه های عظیم افتاد، از پدرش پرسید:بابا! بزرگ تر از این کوه ها چیست؟

پدر گفت:زمین.
فرزند پرسید: بزرگ تر از زمین چیست؟
پدر پاسخ داد: آسمان ها.
فرزند پرسید: بزرگ تر از آسمان ها چیست؟
پدر در حالی که به فرزندش نگاه می کرد، اشک از دیدگانش جاری شد و گفت:فرزندم. گناهان پدرت از آسمان ها نیز بزرگ تر است.

فرزند پرسید: پدر بزرگتر از گناهان تو چیست؟
پدر که دیگر طاقتش تمام شده بود، به ناگاه بغضش ترکید و گفت:عزیزم ، مهربانی و بخشندگی خدای بزرگ از تمام هرچه هست، بزرگتر و عظیم تر است.

 

 

چرا حصار؟

چرا حصار؟


وقتی میتوان پل ساخت چرا باید حصارساخت؟

یک سوء تفاهم کوچک بود، با هم جرو بحث کردند. پس از چند هفته سکوت

اختلاف آنها زیاد شد و از هم جدا شدند.یک روز صبح در خانه برادر بزرگ تر

به صدا درآمد. وقتی در را باز کرد، مردنجـاری را دید.نجـار گفت:« من چند

روزی است که دنبال کار می گردم، فکر کردم شاید شما کمی خرده کاری

 در خانه و مزرعه داشته باشید، آیا امکان دارد که کمکتان کنم؟برادر بزرگ تر

 جواب داد: « بله، اتفاقاً من یک مقدار کار دارم. به آن نهر دروسط مزرعه نگاه کن،

 آن همسایه در حقیقت برادر کوچک تر من است. او هفته گذشته چند نفر را

استخدام کرد تا وسط مزرعه را کندند و این نهر آب بین مزرعه ماافتاد. او حتماً

 این کار را بخاطر کینه ای که از من به دل دارد، انجام داده.»سپس به انبار

 مزرعه اشاره کرد و گفت: « در انبار مقداری الوار دارم، از تو می خواهم تا

بین مزرعه من و برادرم حصار بکشی تا دیگر او را نبینم.»نجار پذیرفت

و شروع کرد به اندازه گیری و اره کردن الوار. برادر بزرگ تر به نجار گفت:

 « من برای خرید بهشهر می روم، اگر وسیله ای نیاز داری برایت بخرم.»

نجار در حالی که به شدت مشغول کار بود، جواب داد:« نه، چیزی لازم ندارم.»

هنگام غروب وقتی کشاورز به مزرعه برگشت، چشمانش از تعجب گرد شد.

حصاری درکارنبود. نجار به جای حصار یک پل روی نهر ساخته بود.کشاورز با

 عصبانیت رو به نجار کرد و گفت: « مگر من به تو نگفته بودم برایم حصار بسازی؟»

در همین لحظه برادر کوچک تر از راه رسید و با دیدن پل فکرکرد که برادرش

دستور ساختن آن را داده، ازوی پل عبور کرد و برادر بزرگترش را در آغوش

 گرفت و از او برای کندن نهر معذرت خواست.وقتی برادر بزرگ تر برگشت،

نجار را دید که جعبه ابزارش را روی دوشش گذاشته ودر حال رفتن است.

کشاورز نزد او رفت و بعد از تشکر، از او خواست تا چند روزی مهمان او

 و برادرش باشد.

نجار گفت: «دوست دارم بمانم ولی پل های زیادی هست که باید آنها را بسازم"

جوانمرد بهشتی

جوانمرد بهشتی

بهشتیان در صف ایستاده بودند و نوبت خود را انتظار می کشیدند .

دروازه بهشت باز شد و فرشتگان پیش از هر کس جوانمرد را فرا خواندند تا وارد بهشت شود.

بهشتیان اعتراض کردند که مگر جوانمرد چه کرده که باید پیش از دیگران به بهشت برود ؟

فرشته ها گفتند نمیدانید چه کرده ، خداوند به همه فکرت داد اما او

توانست از فکرت به محبت برسد و از محبت به هیبت و از هیبت به حکمت .

اما  نیکو آن بود که او از حکمت به شفقت رسید . شما نبودید و

نمیدانید که او با شفقتش چه میکرد .

 او بود که شب و روز برای مردم دعا میکرد و می خواست بجای

مردم بمیرد تا هیچ کس طعم مرگ را نچشد.

 او بود که میخواست حساب همه مردم را از او بکشند تا در قیامت 

حسابی برای کسی نماند ، او بود که از خدا خواهش میکرد به جای

همه مجازات شود تا دوزخ از گناهکاران خالی بماند.

 حالا بهشت و نوبت اولین ، کمترین چیزیست که باید به او داد .

 جوانمرد ، اما بهشت و نوبت اولین را هم قبول نکرد

او از میان تمامی پاداشها تنها خوشنودی خداوند را

برداشت  و بهشت و نوبتش را هم به دیگران بخشید....


10سوالی که خدا از تو سوال نمی‌پرسد!!

10سوالی که خدا از تو سوال نمی‌پرسد!!

 

1- خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود

بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟


2- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباس‌هایی در کمد داشتی

بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟


3- خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود

بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفتی؟


4- خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی می‌کردی

بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟


5- خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی

بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟


6- خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود

بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگیری نمودی؟


7- خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود

     بلکه از تـو خـواهد پـرسید آیـا سـزاوار آن بــودی وآن را به


    بهترین نحو انجام دادی؟


8- خـداوند از تــو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار می‌شدی

     بلکه از تو خواهد پرسید که چندنفر را که وسیله نقلیه نداشتند

     به مقصد رساندی؟


9- خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جست و

   جوی رستگاری بپردازی بلکه با مهربانی تو را به جای دروازه های


   جهنم،به عمارت بهشتی خود خواهد برد.


10- خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مطلب را برای دوستانت نخواندی

      بلکه خواهد پرسید آیا از خواندن آن برای دیگران در وجدان خود احساس


      شرمندگی می‌کردی؟