بهداشت رواني و نقش مدرسه و معلم درايجاد بهداشت رواني دانش آموزان
بهداشت رواني و نقش مدرسه و معلم درايجاد بهداشت رواني دانش آموزان
پس از بدست آوردن اطلاعات در مورد مفهوم روان شناسي سلامت، ممكن است اين سؤال به ذهن شما خطور كند كه چگونه مي توانيم از بروز اختلالات رواني جلوگيري كنيم و يا در صورت بروز اختلال رواني اثرات آن را به حداقل برسانيم تا ميزان آسيب آن را بر فرد و جامعه كاهش دهيم.
اگر بهترين دفاع، تهاجم خوب است. بنابراين ارتقاي سلامت نيز بهترين شكل بهداشت رواني به شمار مي آيد. سازمان جهاني بهداشت، بهداشت رواني را چنين تعريف مي كند «فرآيند تواناسازي مردم براي بهبود افزايش تسلط بر سلامتشان ». ديگر متخصصان بهداشت، بهداشت رواني را به اين صورت تعريف كرده اند، علم و هنر كمك به مردم براي تغيير شيوه ي زندگيشان به منظور رسيدن به كمال مطلوب سلامتي» عنصر اساسي در هر تعريفي كه از بهداشت رواني ارائه مي شود، مفهوم پيشگيري است. كه با مفهوم آن آشنا مي شويم.
پيش گيري :
پيشگيري را مي توان از دو ديدگاه بررسي كرد :ديدگاه موقعيت مدار و ديدگاه فرد مدار در ديدگاه پيش گيري موقعيت مدار، تلاش متخصصان بهداشت و سلامت رواني متوجه كاهش علل محيطي و موقعيتي رفتار غيرعادي است و در ديدگاه پيش گيري فردمدار بر توانايي هاي فرد در مقابله با شرايطي كه امكان دارد به رفتار ناسازگار منجر گردد تأكيد مي شود.
در ديدگاه پيش گيري موقعيت مدار، در پي تغيير محيط باشيم. بطور مثال، سعي مي كنيم ميزان ناكاميهاي فرد رادر خانواده ، مدرسه و محيط كار به حداقل برسانيم و يا ميزان فشار رواني را با پائين آوردن ميزان انتظارات محيط از فرد كاهش دهيم، در پيش گيري فرد را تلاش مي كنيم تا به فرد كمك كنيم تا انواع روش هاي مقابله با ناكاميها و فشار رواني را بياموزد تا بتواند در قبال انواع گوناگون موقعيت فشار آور مقاومت كند. پيش گيري را چه با ديدگاه موقعيت مدار و چه با ديدگاه فردمدار، مي توان در سه سطح انجام داد : پيشگيري سطح اول ، پيش گيري سطح دوم، پيش گيري سطح سوم .
پيش گيري سطح اول : در پيشگيري سطح اول كاهش موارد جديد اختلال رواني در يك جامعه مورد توجه قرار دارد. به طور مثال اگر دانستيم كه بسياري از اختلالات رواني ناشي از فشار رواني و ناكاميهاي فرد در زندگي اجتماعي است مي توانيم با دادن آگاهي و آموزش، ساير افراد را در مقابل استرس و فشارهاي روزمره مقاوم نمائيم. امروزه از طريق آموزش هاي رسمي و يا از طريق آموزش غيررسمي( رسانه هاي جمعي، راديو تلويزيون ، روزنامه و مجلات) توانسته اند ميزان ابتلا به اختلالات رواني را كاهش دهند.www.zibaweb.com
پيش گيري سطح دوم : در پيش گيري سطح دوم هدف كاهش زمان و ميزان ناتوان كنندگي يك اختلال رواني است. در پيش گيري سطح دوم، هدف اوليه درمان كامل يك اختلال است. ولي هدف ثانويه مي تواند كنترل بيماري باشد. در حالي كه پيش گيري سطح اول، هدف جلوگيري از ابتلاي جمعيت سالم و عادي به اختلال رواني است . در پيش گيري سطح دوم ، درمان بر روي جمعيت مبتلا متمركز مي شود. در اين پيشگيري با اقدامات درماني مناسب، كه شامل تشخيص و اتخاذ شيوه هاي مناسب براي درمان مي شود، در قدم اول از گسترش بيماري جلوگيري كرده و در عين حال سعي براي كنترل و درمان كامل بيماري مي كنند.
پيش گيري سطح سوم : هدف پيشگيري سطح سوم كاهش آسيب هايي است كه در نتيجه اختلال حاصل شده است. بر اساس اين پيشگيري از طريق توان بخشي و ممارست هاي اجتماعي مي توان ميزان آسيب را به حداقل رساند، هر چند كه ممكن است هيچگاه بهبودي كامل حاصل نشود.
براي مثال پس از مرگ يكي از نزديكان، فشار رواني بر نزديكان ايجاد مي شود كه امكان جلوگيري از آن وجود ندارد. مشاوره يا گروه درماني بعد از اينگونه حوادث ممكن است حمايت هاي اجتماعي مناسبي را فراهم سازد كه آسيب پذيري فرد را در برابر فشار رواني كاهش دهد.
موقعيت هاي تأثيرگذار در بهداشت رواني : |
در مبحث قبلي اشاره شد كه با اقدامات پيگشيري در سطوح مختلف مي توان ميزان و شدت بيماري را تا حد قابل ملاحظه اي كاهش داد. اكنون مي خواهيم توجه خود را به سه موقعيت كه فرد در آن جا زندگي مي كند معطوف كنيم. سه مكاني كه نقش اساسي در سلامت و بيماري رواني دارند اين سه مكان خانواده ، مدرسه و اجتماع مي باشد. |
1 – خانواده : والدين به خاطر نقش هاي وراثتي و تربيتي كه براي فرزندان خود تدارك مي بينند، در بهداشت جسماني و رواني فرد اهميت بسزايي دارند. شايد مهم ترين نقش خانواده در بهداشت رواني كودك در بعد آموزشي و تربيتي باشد. خانواده هم مي تواند با ارائه الگوهاي اخلاقي و ارزشي مناسب به فرزندان نقش مثبتي در بهداشت رواني آنها ايفا مي كند و هم مي تواند با اعمال شيوه هاي نامناسب فرزند پروري از قبيل بدرفتاري با كودك و آسيب جسماني و رواني به او، سلامت رواني كودك را به مخاطره اندازد. |
روان درماني : |
عناصر روان درماني : بدليل گستردگي انواع روان درماني، شايد مشكل بتوان تعريف و احدي از «روان درماني» ارائه كرد. با اين وجود در هر نوع از روان درماني يك ارتباط كمك دهي (درمان) بين يك فرد متخصص (درمانگر) و شخصي كه نياز به كمك دارد (مراجع) بوجود مي آيد.با كمي تأمل در اين سه عنصر يعني درمان، مراجع و درمانگر شما با ماهيت گسترده ي روان درماني كه امروزه بكار مي رود آشنا خواهيد شد. |
1 – درمان : |
روان درمانگران براي اينكه بتوانند به انسان ها كمك كنند، روش هاي مختلفي از درمان را بكار مي برند. متخصصان تعداد روش هاي درماني را بيش از 400 نوع ذكر كرده اند ولي تمام آنها را مي توان در اين سه گروه طبقه بندي كرد: |
2 – مراجع : |
نظر به گستردگي و تنوع رفتاري و همچنين انواع گسترده ي اختلال هاي رواني، مراجعين براي درمان در يك طيف گسترده قرار مي گيرند. دامنه ي اختلال هاي رواني شامل اضطراب، افسردگي ، عادات رفتاري نامناسب و ناسازگاريهاي شخص و محيطي و نداشتن كنترل بر رفتار خود، عزت نفس پايين و عدم اعتماد به نفس، مسائل مربوط به ناسازگاريهاي همسران، ناسازگاريهاي با محيط آموزشي، شغلي و ساير اختلال هاي سازگاري است. درمان براي كساني است كه خود فكر مي كنند داراي مشكل هستند و يا توسط اطرافيان به عنوان كساني كه داراي مشكل هستند شناسايي مي شوند. |
3 – درمانگر : |
روان درماني يك درمان حرفه اي است كه به وسيله يك فرد متخصص كه آموزش هاي لازم را گذرانده است ارائه مي شود. روان شناسي و روان پزشكي دو حوزه مهم براي آموزش متخصصان روان درماني است. علاوه بر روان شناسان و روانپزشكان، افراد متخصص ديگري از قبيل مددكاران اجتماعي روان پزشكي، پرستاران روان پزشكي و مشاوران نيز به خدمات روان درماني كمك مي رسانند. دو گروه از روان شناسان در مقايسه با ساير متخصصان روان شناسي به خدمات روان درماني مي پردازند. روان شناسان باليني |
روان شناسان مشاوره : |
اين افراد متخصصان هستند كه در زمينه ي تشخيص و درمان اختلال هاي رواني و مسائل و مشكلات رفتاري روزمره، به افراد نيازمند به روان درماني كمك مي كنند. در حالي كه روان شناسان باليني در حوزه اختلالات رواني كمك مي كنند، روان شناسان مشاوره و حوزه ي درمان مسائل و مشكلات سازگاري و كمك و راهنمايي به افراد، فعاليت مي كنند.www.zibaweb.com |
مراكز ارائه كننده خدمات مشاوره اي و روان درماني : |
به عنوان مراجع، مي توان كانون هاي گوناگوني را براي مراجعه در نظر گرفت،مطب روانپزشك، درمانگاه ،واحد فوريت هاي روان پزشكي و روان شناسي ، بيمارستان هاي روانپزشكي ، واحدهاي مشاوره و روان شناسي . |
*****************
نقش مدرسه و معلم درايجاد بهداشت رواني دانش آموزان
اگر بهترين دفاع، تهاجمِ خوب است، بنابراين ارتقاي سلامت نيز بهترين شكل بهداشت رواني به شمار مي آيد. علم و هنر كمك به مردم براي شيوه ي زندگيشان براي رسيدن به كمال مطلوب سلامتي را بهداشت رواني مي گويند.عنصر اصلي دربهداشت رواني پيشگيري است. بدين معني كه متخصصان بهداشت رواني تلاش مي كنند كه طوري برنامه ريزي بكنند تا هيچ فردي به بيماري رواني مبتلا نگردد. با انجام اقدامات پيشگيرانه در سطوح سه گانه آن مي توان ميزان و شدت بيماري رواني را تا حد قابل ملاحظه اي كاهش داد.در عصر ما اين امر مسلّم شده است كه رفتار افراد بشر نتيجة موقعيتها و عوامل متعددي است كه مهمترين آنها خانواده، اجتماع و مدرسه است. اگر خانواده،مدرسه و اجنماع هر يك وظايف خود را به خوبي انجام دهند،شانس موفقيت كودك در زمان بلوغ و بزرگسالي افزايش خواهد يافت و بالعكس چنانچه اين سه عامل از انجام وظايف خود به طريق مناسبي قصور ورزند،سازگاري فرد در دوران جواني و بزرگسالي بسيار دشوار و گاه نيز غير ممكن خواهد شد.كودكان و نوجوانان در سنين بين 16 تا 18 سالگي به طور متوسط 12000 ساعت را در مدرسه مي گذرانند. پس از خانواده، مدارس،كانون اصلي زندگي به شمار مي رود و فعاليت هاي مدرسه اي در زندگي اين گروه سني به صورت فعاليت اصلي در مي آيد. تحقيقات نشان داده اند كه مدرسه شكل دهنده ي ساختارهاي شخصيتي و رواني دانش آموزان است. مدرسه محيطي است كه دانش آموز در آن جا شايستگي،شكست،موفقيت،محبوبيت،انزوا،طرد و … را تجربه مي كند.بهترين و مؤثر ترين فرد در هر مؤسسه تربيتي ويا مدرسه، معلم است. نقش الگويي معلم و نفوذي كه او در انضباط دادن به رفتارهاي دانش آموزان دارد، برهمگان روشن است. از آنجايي كه دانش آموزان يكي از الگوهاي مهم رفتاري خود را معلمان قرار مي دهند، اگر معلم از ويژگي الگو دهي خوبي برخوردار باشد مي تواند تأثيرات عميقي در رشد شخصيت دانش آموزان باقي بگذارد. الگوها مستبدانه يا قدرت مدارانه و يا در نقطه ي مقابل آن الگوهاي رها كننده ي معلّم، نقش مخرّبي را در شكل گيري شخصيت پرخاشگرانه ي دانش آموزان خواهد داشت. در حاليكه الگوهاي تعاملي و متعادل بين معلم و دانش آموزان كه در آن معلم به شخصيت و احتياجات اساسي دانش آموزان توجه كافي مبذول مي دارد و كارها را بر طبق استعداد و تمايلات ميان شاگردان تقسيم مي كند، نقش بهتري را در بهداشت رواني دانش آموزان ايفا خواهد كرد.اگر مدرسه و به ويژه معلم در مدرسه نتواند نقش مثبت خود را در بهداشت رواني دانش آموزان به خوبي ايفا كند،خود مدرسه به شرط فراهم بودن عوامل ديگري همچون عوامل خانگي و اجتماعي ديگر در ايجاد اختلالهاي رواني مي تواند مؤثر باشد.دشواريهاي رفتاري دانش آموزان از قبيل پرخاشگري،انزوا طلبي،ترس هاي مرضي تا حدودي ناشي از رفتارهاي نا مناسب كارگزاران تعليم و تربيت در مدرسه مي باشد. در اين گونه موارد از طريق آموزش هاي لازم ،يعني آموزش بهداشت رواني به كارگزاران تعليم و تربيت تا حدودي مي توان از بروز اين گونه اختلالها جلوگيري كرد.منابع: گروه آموزشي مشاوران آموزش و پرورش استان گلستان
1- بهداشت رواني- دكتر سعيد شاملو
2- كاربرد روانشناسي در آموزشگاه- دكتر بدري
************************************


























![[تصویر: L131738696295.jpg]](http://www.taknaz.ir/user_files/L131738696295.jpg)











































