دانلود آموزش زبان انگلیسی صوتی منبع : http://www.gamenou.ir

مجموعه فایل های صوتی کتاب Interchange را برای کاربران و زبان آموزان عزیز مرکز تخصصی آموزش زبان گام نو آماده کرده ایم که این مجموعه شامل ۴ قسمت کتاب Intro و۲و۳و۴ و با فرمت Amr می باشد امید است با دریافت فایل های صوتی این کتاب، لذت کافی آموزش را ببرید.
لازم به ذکر است که متد فوق به دلیل ترتیب و توالی موضوعات درسی و گرامری و اولویت بندی لغات و اصطلاحات ودر عین در نظر گرفتن حوصله و توان زبان آموزان از جذابیت ویژه ای برخوردار می باشد تا حدی که بیش از ۱۰ سال است که اکثر آموزشگاه های زبان ( همچنین در مرکز تخصصی آموزش زبان گام نو )علاقه ای به تغییر این متد نداشته و مدرسین زبان انگلیسی با تمایل و علاقه ویژه ای آن را تدریس می کنند –متد اینترچنج تا حدی در تربیت و تعلیم اساتید زبان و ارتقاء توانمندی آنها نیز نقش به سزایی داشته است.
توضیح مختصر :
New Interchange INTRO : معرفی خود و دیگران،سلام و احوالپرسی ، پرسیدن اسم و مشخصات دیگران / نامبردن اشیاء و پرسش و پاسخ در مورد جایگاه و محل اشیاء / صحبت کردن در مورد مکانهای جغرافیایی ،سوال و جواب در مورد زادگاه، ملیت ،زبان مادری، سن و توصیف افراد / صحبت در مورد وضعیت ظاهری و پوشش افراد ،صحبت در مورد آب و هوا و غیره
New interchange 1 : توصیف کار و مدرسه ،صحبت در مورد برنامه های کاری / صحبت در مورد قیمتها، نظر دادن در مورد مسائل- مقایسه کردن- خرید و فروش اجناس / صحبت کردن در مورد مسائل مورد علاقه ،دعوت کردن از کسی و رد کردن دعوت دیگران / تبادل اطلاعات در مورد مسائل حاضر و توصیف زندگی خانوادگی و غیره….
New interchange 2 : توصیف برنامه های خود برای تعطیلات،ارائه اطلاعات به دیگران برای مسافرت،تقاضای چیزی کردن،قبول یا رد تقاضا، شکایت ،عذر خواهی / توصیف تکنولوژی و ارائه اطلاعات پیرامون آن / توصیف تعطیلات ، فستیوالها، مراسم و وقایع خاص / توصیف مهارتها و توانایی ها،صحبت کردن در مورد مشاغل مورد علاقه و غیره…..
New interchange 3 : توصیف گذشته خود و احساس پشیمانی نسبت به آن / توصیف شرایط فرضی / توضیح دادن مسائل، نتیجه گیری، توصیف نحوه انجام یک کار یا بکارگیری یک امر / توصیف مشاغل در روزنامه ها وغیره.
آموزش مكالمه عربي به روش نصرت با درسهاي صوتي منبع : http://www.zahramoridi.com
| آموزش مكالمه عربي به روش نصرت با درسهاي صوتي | ![]() | ![]() | ![]() |
آموزش مكالمه عربي به روش نصرت با درسهاي صوتي این درسها صوتی است ولی متن آن نیز در کتابی به نام العربیة المعاصرة ( نوشته استاد محمد حیدری ) از طرف نمایندگی نهاد محترم ولی فقیه در امور حج و زیارت منتشر شده است که استفاده از آن را به شما توصیه می کنم. کتاب مکالمه عربی در حج را هم از اینجا دانلود کنید. برای دانلود هر درس روی آن کلیک کنید (نشر این مجموعه هیچ مشکل شرعی ندارد و خود سازمان حج نیز آنرا به صورت رایگان در وبسایتش ارائه می کند)
جهت دانلود كردن رساله آموزشي حضرت امام (ره )هم اينجا را دانلود كنيد. |
دانلود قرآن صوتی پایه ی چهارم منبع : http://www.yaser1391.ir
دانلود آموزش لغات پر کاربرد زبان انگلیسی به صورت صوتی منبع : http://www.sarzamindownload.com
دانلود آموزش لغات پر کاربرد زبان انگلیسی به صورت صوتی (بخش 6 از 6) - Essential 4000 English Words
(دانلود اختصاصی از سرزمین دانلود)

تقریبا همه علاقمندان به یادگیری زبان انگلیسی، با مفهوم Essential English Words آشنا هستند. این عبارت به مجموعه ای از اصطلاحات و کلمات در زبان انگلیسی گفته می شود که بسیار پرکاربرد هستند و هر زبان آموزی باید ابتدا معانی و کاربرد آنها را یاد بگیرد. یکی از کتاب های معروفی که در این زمینه منتشر شده است، کتاب 4000Essential English Words می باشد که به توضیح و آموزش 4000 لغت از پرکاربرد ترین لغات در زبان انگلیسی می پردازد. در این کتاب، هر لغت جدید با استفاده از کلمات ساده زبان انگلیسی توضیح داده می شود و گاهی نحوه استفاده از آن در جمله و همچنین لغات مشابه شرح داده می شود. این کتاب ارزشمند حاوی 6 جلد است.
اما مجموعه ای که توسط گروه زبان سایت سرزمین دانلود گردآوری شده است، شامل فایل های صوتی (MP3) این کتاب می باشد. این مجموعه در 6 قسمت آماده شده و می توانید آن را به صورت رایگان از سرزمین دانلود دریافت نمایید.
هر قسمت از این مجموعه، شامل 60 فایل صوتی (MP3) است و در هر فایل نیز 20 الی 25 کلمه آموزش داده می شود. مزیت این مجموعه این است که می توانید فایل ها را به موبایل یا MP3 Player خود انتقال داده و در مواقع بیکاری گوش کنید و آموزش ببینید. یا می توانید آنها را روی CD ذخیره کرده و در دستگاه های پخش CD استفاده کنید.
در این مطلب می توانید قسمت ششم از این مجموعه 6 قسمتی را دریافت کنید. برای مشاهده و دریافت سایر قسمت ها، به بخش آموزش زبان انگلیسی مراجعه کنید.
دانلود فایل های صوتی آموزش قرآن دوم دبستان جدید 92-91
دانلود فایل های صوتی آموزش قرآن دوم دبستان جدید 92-91
روشهای نوین تدریس در يادگيری( روش چند حسی) منبع:http://kafrashi.blogfa.com
توصیه هایی برای کلاس داری بهتر
پدید آورنده : واحد نوجوان و جوان معاونت تبلیغ و آموزشهای کاربردی ، صفحه 49
یکی از رمزهای موفقیت در هر کاری، استفاده از تجربه کسانی است که قبلا در آن کار زحماتی کشیده و نتایج خوبی گرفته اند . برای موفقیت بیشتر در کلاسداری برای کودکان و نوجوانان و جوانان نیز می توان از تجربه های دیگران استفاده کرد . آنچه در ذیل می آید حاصل تجربه کلاسداری مربیان موفق است که به صورت توصیه هایی به مربیان محترم تقدیم می گردد . معنویتمؤثرترین مربی در روح و جان کودکان و نوجوانان با معنویت ترین آنها است; پس: 1 - توکل بر خداوند و توسل به معصومین علیهم السلام بویژه حضرت فاطمه زهراعلیها السلام و حضرت مهدی علیه السلام را فراموش نکنیم . 2 - با کودکان و نوجوانان رابطه معنوی و روحی داشته باشیم; لازمه این رابطه معنوی، نگرش به آنان به عنوان بندگان خداست . 3 - با نام خدا درس را شروع کنیم و بعد از آن، حمد خدا و درود بر پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله و ائمه معصومین علیهم السلام را فراموش نکنیم . 4 - پیش از هر دوره کلاسداری - در ماه رمضان یا تابستان - دو رکعت نماز بخوانیم و از خدا بخواهیم که ما را در تدریس و هدایت مخاطبین موفق بدارد . 5 - به ارزشها و آرمانها و اصول اسلامی متعهد و مقید باشیم . 6 - حتی الامکان با وضو و طهارت وارد کلاس شویم . 7 - کار تربیتی با کودکان و نوجوانان را وظیفه شرعی بدانیم نه یک شغل معمولی و به کار خویش بعنوان یک کار معنوی ایمان و اعتقاد قلبی داشته باشیم . 8 - از احادیث صحیح و معتبری - که مباحث اخلاقی و معنوی را بیان می کنند - در تدریس خود استفاده کنیم . 9 - در صورتی که کلاس ما غیر از آموزش قرآن بود، پیش از تدریس، آیه ای از قرآن و یا حدیثی از معصومین علیهم السلام را بخوانیم . 10 - حتی الامکان با یاد ابا عبدالله الحسین علیه السلام سخنرانی خود را پایان دهیم . 11 - پس از پایان یک دوره یا ترم یا ماه رمضان و تابستان، دو رکعت نماز شکر بخوانیم . 21 - با دعا درس را به پایان برسانیم . 13 - از طریق انس با قرآن و عترت، نور معنویت را از قرآن و احادیث ائمه علیهم السلام گرفته و در قلب شاگردان بتابانیم . محبوبیتامام علی علیه السلام: «ثلاث یوجبن المحبة; حسن الخلق و حسن الرفق و التواضع; (1) سه خصلت موجب محبت می شود: خوشخویی، مهربانی و فروتنی .» محبوبیت استاد نزد کودکان و نوجوانان، اولین شرط تاثیرگذاری او بر آنان است . وجود علاقه و محبت میان استاد و شاگرد نیز تا حد زیادی به میزان رعایت عدل و انصاف از طرف مربی بستگی دارد . البته از آنجا که شاگردان، هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی و روانی با یکدیگر متفاوتند، در حل مشکلات روحی آنان نیز باید متفاوت برخورد کرد، پس: 1 - تفاوتهای فردی کودکان و نوجوانان را بشناسیم و با هر یک از آنها با توجه به شرایط روحی و جسمی، رفتاری مناسب داشته باشیم . 2 - نسبت به همه شاگردان، روحیه عفو و اغماض و ارفاق داشته باشیم و حتی الامکان عذر آنان را بپذیریم . 3 - رازدار و محرم اسرار شاگردان خود باشیم . 4 - برای کودکان، نوجوانان و جوانان، مشاور خوبی باشیم . 5 - از بکارگیری کلمه «من » در حد امکان خودداری کنیم . 6 - نام اشخاص را کمتر و در حد ضرورت ذکر کنیم . 7 - تلاش کنیم بیش از مدرس بودن مربی دلسوزی باشیم . 8 - شاگردان را هرگز به خود وابسته نکنیم . 9 - در مقابل شاگردان از زحمات اساتید خود و از فعالیت دیگران قدردانی و تشکر کنیم . 10 - هرگز رفتار غلط شاگردان را به منزله توهین به شخص خود تلقی نکنیم . 11 - زود عصبانی نشویم و بطور کلی از عصبانیت پرهیز کنیم . 12 - هرگز کودک و نوجوان متخلف را به عذرخواهی از خود مجبور نکنیم . 13 - سعی کنیم شرایط روحی شاگرد را درک کرده، و به احساسات او احترام بگذاریم . 14 - در هنگام نام بردن یا پاک کردن نام علماء و شخصیتهای اسلامی و دینی از روی تخته، احترام به آنان را فراموش نکنیم . 15 - ظرفیت روحی و استقامت در برابر مشکلات را در شاگردان تقویت کنیم . آمادگی روحیامام علی علیه السلام: «کن لینا من غیر ضعف و شدیدا من غیر عنف; (2) نرم خو باش بدون ضعف و قاطع باش بدون زور گوئی .» به تجربه ثابت شده است که انتقال پیامهای تربیتی به کودکان، نوجوانان و جوانان نیازمند انرژی و روحیه بالائی است . چنانچه استاد با روحیه خوب خود بتواند روحیه شاگردان را حفظ کرده و حتی تقویت نماید، بیشتر می تواند بر آنان تاثیر گذارد، پس: 1 - کاملا بر بحث خود مسلط باشید تا با نشاط روحی و عاطفی تدریس کنید . 2 - با خوشرویی و نرمخویی تدریس کنید و چهره بشاش داشته باشید . 3 - در هنگام کسالت و غم و اندوه، برای تدریس در کلاس حاضر نشوید . 4 - سعی کنید برای ایجاد آمادگی روحی بیشتر در مخاطبان و جذابیت درس، احساسات و عواطف را برانگیزانید . 5 - در تدریس شور داشته باشید تا بتوانید شور آفرینی کنید . اگر می خواهید چنین باشید باید به گفته های خود ایمان داشته باشید . 6 - تا می توانید هنگام تدریس جوش نزنید و حرص نخورید . 7 - ثبات روحی و عاطفی داشته باشید . 8 - در هنگام عصبانیت و یا خواب آلودگی خود و یا شاگردان، تدریس نکنید، مگر اینکه آن را بر طرف نمایید . 9 - این نکته را فراموش نکنید که حتما باید خونسرد باشید، البته طوری رفتار نکنید که شاگردان احساس کنند مورد توجه شما نیستند . 10 - مواظب باشید احساسات و عواطف کودکان و نوجوانان را جریحه دار نکنید . 11 - هنگام تدریس اضطراب و نگرانی نداشته باشید . 12 - سعی کنید در مکان درس خود فضای عاطفی به وجود آورید . 13 - مشکلات و ناهماهنگیهای محیط آموزشی خود را طوری بیان نکنید که شاگردان نسبت به کلاس و درس شما دلسرد شوند . 14 - تدریس - بخصوص در ایام تعطیلی مدارس - نیازمند تفریح است . هم برای کودکان و نوجوانان و هم برای خود، به آن توجه کنید . کیفیت آموزشامام سجادعلیه السلام: «فاذا احسنت فی تعلیم الناس . . . زادک الله من فضله; (3) اگر مردم را خوب آموزش دهی، خداوند از فضل خود بر [دانش] تو بیفزاید .» دنیای امروز آموزش، دنیای اصول، روشها و قالبهای آموزشی است . اگر مربی آموزش لازم را ندیده و از توان بالایی در این زمینه برخوردار نباشد، تدریس او حالتی خشک و خسته کننده به خود خواهد گرفت و کودکان، نوجوانان و جوانان، به آن علاقه چندانی از خود نشان نمی دهند . پس برای بالا بردن کیفیت آموزش خود و موفقیت بیشتر در آن لازم است که: 1 - در افزایش آگاهیها و محتوای علمی و درسی خود بکوشیم . 2 - از روشهای نوین تدریس آگاهی کامل داشته و توان بکارگیری آنها را در خود ایجاد کنیم . 3 - از محفوظات خوب و زیادی بهره مند باشیم تا بتوانیم در هنگام تدریس از آنها استفاده کنیم . 4 - برای هر درس مطالب نو و تازه ای داشته باشیم . 5 - از تجربیات درسی و تدریس دیگران بی بهره نمانیم . 6 - معمولا هنرمندی استاد در جلسه اول تدریس مشخص می شود، پس روی جلسه اول فکر و مطالعه بیشتری داشته باشیم و آن را دست کم نگیریم . 7 - از دسته بندی کردن مطالب - که در تفهیم مطالب نقش زیادی دارد - و داشتن ابتکار و خلاقیت در ارائه آنها غافل نمانیم . 8 - داشتن مطالعه همیشگی و نوشتن رئوس مطالب بر روی یک کاغذ به صورت دسته بندی شده و تدریس از روی آن را فراموش نکنیم . 9 - داشتن جزوه و متن درسی و برقرار نمودن ارتباط بین درسها و نکات تربیتی را از یاد نبریم . 10 - به کیفیت مطالب و تنوع آنها در هنگام تدریس توجه کنیم . 11 - سعی کنیم شاگردان ما در رابطه با درس فعالیت عملی داشته باشند . 12 - از محسوسات بیشتر از معقولات استفاده کنیم مگر در موارد نیاز و ضروری . 13 - تلاش کنیم از علوم مورد نیاز و مرتبط با درس خود بهره مند باشیم . 14 - در هنگام تدریس از موضوع درس و بحث خارج نشویم و خلاصه و جمع بندی و نتیجه درس را در آخر کلاس بیان کنیم . 15 - سعی کنیم اشکالات تدریس خود را رفع کنیم . 16 - بیش از ظرفیت و توانایی خود تدریس نکنیم که بیماریهای روحی و جسمی در پی دارد . اخلاققرآن کریم می فرماید: «فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک » (4) ; به سبب رحمت خداست که با آنها نرم خوی و مهربان گشتی و اگر تند خو و سخت دل بودی، از گرد تو پراکنده می شدند .» رفتار استاد برای کودکان، نوجوانان و بخصوص جوانان الگوی عملی است . استاد در عمل نمودن به گفته های خود، نحوه برخورد با دیگران، سخن گفتن و حتی طرز نشستن، راه رفتن و پوشیدن لباس می تواند برای شاگردان خود الگو باشد . پس سعی کنیم: 1 - برنامه هایی جهت خودسازی اخلاقی و تربیتی خود داشته باشیم . ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش 2 - در برخورد با کودکان، نوجوانان و جوانان، اخلاق اسلامی را رعایت کنیم . 3 - هنگام برخورد با شاگردان خود، به آنان سلام کنیم . 4 - در همه مراحل صبور بوده و سعه صدر داشته باشیم . 5 - خوش رو، خوش اخلاق، نرمخو، دارای اخلاص، تقوی و تواضع باشیم و از غرور بپرهیزیم . 6 - سعی کنیم در عمل کردن به اخلاق نیکو، سیر صعودی داشته باشیم که این بهترین ابزار برای جلب شاگردان سالهای قبل است . 7 - از فضل فروشی، خود بزرگ بینی، خود کم بینی و آزرده شدن از نقد و ایراد دیگران بشدت پرهیز کنیم . 8 - اشتباهات خود را توجیه نکنیم و ضمن اعتراف به آنها در رفع آنها بکوشیم . 9 - از تعصب بی جا اجتناب ورزیده و شهامت در گفتن کلمه «نمی دانم » را در خود تقویت کنیم . 10 - اگر در جلسه درس متوجه اشتباه خود شدیم، تا کودکان و نوجوانان متفرق نشده اند، آن اشتباه را برطرف کنیم . 11 - از یکدندگی، لجبازی، جدال و ستیزه جوئی بشدت پرهیز کنیم و با هیچ کدام از شاگردان کینه و خصومتی نداشته باشیم . 12 - از عیب جویی، تهمت زدن و توهین به شاگردان بپرهیزیم و ضمن مؤدبانه صدا کردن آنها، از پرخاشگری و انتقام جوئی پرهیز کنیم . 13 - به وعده هایی که در کلاس می دهیم وفا کنیم، بخصوص اگر وعده هدیه و جایزه باشد . 14 - به کودکان و نوجوانان طعنه نزنیم، زیرا آنها افراد حساسی هستند و ممکن است سخت آزرده شوند . وقار مربیامام علی علیه السلام: «وقار الحلم زینة العلم; (5) متانت بردباری زیور دانش است .» از آنجا که رفتار مربی نشانگر شخصیت اوست و کودکان و نوجوانان دائما تحت تاثیر رفتارهای باطنی و ظاهری مربیان می باشند، شایسته است: 1 - طوری رفتار کنید که شاگردان احساس مسئولیت کنند . 2 - چیزی را به طرف شاگردان پرتاب نکنید . 3 - ابزار، وسایل و چیزهای دیگر را با خشونت از شاگردان نگیرید . 4 - داشتن «تیک » و عادات نامطلوب مانند بازی کردن با دکمه لباس یا موی سر و صورت زیبنده یک مربی نیست، سعی کنید آنها را از خود دور کنید . 5 - آراستگی ظاهر را رعایت کنید و اموری از قبیل شانه کردن موها، تمیز بودن لباسها، پاره نبودن لباسها و جورابها، واکس زدن کفشها و نظیف بودن بدن را فراموش نکنید . 6 - از بوی خوش - در صورتی که مفسده ای ایجاد نکند - استفاده کنید . 7 - یقه و دکمه های خود را پیش از تدریس در آینه ببینید . 8 - با چیزهایی که ممکن است تمرکز حواس دانش آموزان را از بین ببرد بازی نکنید; مانند بازی با گچ، تخته، خودکار، تسبیح، عمامه، عینک، بینی، گوش و . . . 9 - اگر گچ یا ماژیک از دست شما روی زمین افتاد، آن را بردارید . 10 - در صورت امکان، گاهی برای اشراف بیشتر بر کلاس و تنوع در حرکات، چند قدمی در بین شاگردان راه بروید . 11 - شاگردان را زیاد به خاطر تنبیه پای تخته سیاه نگه ندارید . 12 - اگر جراحت یا بیماری ظاهری دارید، در ابتدای درس درباره آن توضیح دهید تا ذهن شاگردان را در طول تدریس به خود مشغول نکند . 13 - برخی از شاگردان دارای نقص بدنی یا روانی هستند، از این رو حال آنان را رعایت کنید . 14 - ضمن جلوگیری از سوء استفاده شاگردان برای بیرون رفتن از کلاس اجازه دهید . تواضعپیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: «من تواضع لله رفعه الله و من تکبر وضعه الله; (6) هر کس برای خدا فروتنی کند، خداوند او را بالا می برد و هر کس تکبر کند، خداوند او را پست گرداند .» بزرگی و عظمت مربی ثمره تواضع و خلوص اوست، از اینرو: 1 - هرگز کودکان و نوجوانان را خدمت کار خود ندانید . 2 - طوری سخت گیری نکنید که مجبور شوید آن را کاهش دهید . 3 - به شاگردان خود اجازه سخن گفتن و سؤال کردن بدهید . 4 - سخن شاگردان خود را بی مورد قطع نکنید . 5 - انتظار نداشته باشید که شاگردان از شما اطاعت کورکورانه داشته باشند . 6 - با کودکان و نوجوانان برخوردی متواضعانه و مناسب داشته باشید . 7 - تجربیات تدریسی خود را در اختیار دوستان خود قرار دهید . 8 - اوقات استراحت و زنگ تفریح دانش آموزان را نگیرید . 9 - تا آنجا که امکان دارد شاگردان را از کلاس محروم نکنید . 10 - کودکان و نوجوانان را طوری هدایت کنید که خودشان اعمال و کردارشان را کنترل نمایند . 11 - بیش از اندازه در کار شاگردان دخالت نکنید . 12 - به حرف شاگردان خود گوش دهید و حتی به تذکرات آنان توجه کنید . 13 - برای کودکان و نوجوانان کلمه «ساکت » ، «هیس » و مانند آن را زیاد بکار نبرید . 14 - از شاگردان خود نخواهید که همواره سکوت باشند و هیچ حرفی نزنند و هیچ حرکتی از خود نشان ندهند . رعایت شخصیت شاگردانرسول اکرم صلی الله علیه وآله: «لیس منا من لم یرحم صغیرنا و لم یوقر کبیرنا; (7) کسیکه به کوکان ما رحم نکند و بزرگسالان ما را احترام نگذارد از ما نیست .» یکی از اصول تربیتی اسلام احترام به شخصیت و کرامت انسانی افراد است . پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله به همه مؤمنین اعم از کودکان و بزرگسالان، زنان و مردان و روستائیان و غیر آنان، شخصیت می داد و به آنها احترام می گذاشت، پس: 1 - رعایت حقوق دیگران بویژه معلمان و مدرسان دیگر فراموش نشود . 2 - به شخصیت افراد احترام گذاشته و از تحقیر آنان پرهیز شود . 3 - بین کودکان و نوجوانان رقابت مثبت و سالم ایجاد شود . 4 - به همه شاگردان بطور یکسان نگاه شود . این قاعده فقط در موارد ضروری قابل استثناء است . 5 - از تمسخر و دادن لقب زشت به شاگردان پرهیز شود . 6 - شاگردان را بموقع تشویق و بین آنان تبعیض اعمال نگردد . 7 - از گفتن کلمات و جملات رکیک و خارج از ادب و نزاکت پرهیز کنیم . 8 - در صورت امکان از نمره یا امتیاز شاگرد کم نکنیم . نکات ویژهامروزه دنیای کفر و استکبار جهانی بودجه زیادی برای بد جلوه دادن دین در ذهن کودکان و نوجوانان هزینه می کند و بطور مرموز با نوشتن کتاب، مقاله و فیلم و نمایشنامه با نام دین، دین را می کوبد . مربی باید بداند چگونه می تواند جوانی را که بین دو راهی مانده و می خواهد اسلام را بشناسد و با سرچشمه زلال اسلام رابطه برقرار کند، جذب نماید . پس: 1 - سعی کنید برای تدریس، شروع خوب، گیرا و جذابی داشته باشید . 2 - در تدریس خود به این آمار توجه داشته باشید که گفته اند: 75% یادگیری از طریق چشم و 13% از طریق گوش و 12% از طریق بقیه حواس انجام می گیرد . 3 - گاهی می توانیم با صلوات یا طرح سؤال یا لحظاتی سکوت به کلاس تمرکز بدهیم، این روش از چند بار گچ روی تخته یا میز زدن بهتر است . 4 - برای پاسخگویی به سؤالات، جوابهای قانع کننده ای داشته باشید و پاسخ سؤالات را با کلماتی مانند «ظاهرا» ، «فکر می کنم » ، «تقریبا» و «احتیاطا» ندهید . 5 - هرگز مطالب مشکوک و ظنی را بصورت قطعی بیان نکنید و درباره مطالبی که نسبت به آن آگاهی ندارید، سخنی نگویید . 6 - برگه یادداشت رئوس مطالب را همیشه در جای خاصی مانند کیف یا جیب و یا لای دفتر و کتاب قرار دهید . 7 - حتما پس از پایان یافتن درس لحظاتی درنگ و تامل کنید، شاید شاگردان سؤال و یا کاری داشته باشند . 8 - اگر سؤالی مطرح می کنید در نهایت آن را بی جواب نگذارید . 9 - در موارد اختیاری، موضوع درس را براساس نیاز و علاقه شاگردان انتخاب کنید . 10 - در هنگام سؤال کردن، از جاهای مختلف کلاس درس را بپرسید و این کار را از یک جای بخصوص انجام ندهید . 11 - مدرک و ماخد مطالب را صحیح و دقیق ذکر کنید . 12 - اگر جواب سؤالی را به بعد موکول می کنید آن را یادداشت نمایید و جوابش را در جلسات بعد بدهید . 13 - گاهی یک مکث کوتاه و نگاه به اطراف کلاس جهت جلب توجه شاگردان ضروری است . شیوه استفاده از تختهقال علی علیه السلام: «کتاب المرء معیار فضله و مسبار نبله; (8) نوشتار هر کس معیار فرزانگی و میزان فرهیختگی اوست .» در استفاده از تخته، هنگام تدریس، باید نکاتی را مورد توجه قرار داد . بایسته است نکات زیر مورد توجه قرار گیرد . 1 - سعی کنید در تدریس از «تخته سیاه » یا «وایت برد» استفاده کنید تا شاگردان درس را بهتر بفهمند . 2 - ابزار و امکانات تدریس مانند: گچ، ماژیک، تخته پاک کن و . . . را پیش از درس فراهم آورید . 3 - فقط مطالب مهم و ضروری را روی تخته بنویسید و سعی کنید مطالب نوشته شده روی تخته را کمتر پاک کنید . 4 - از قسمت بالا و سمت راست تخته شروع به نوشتن کنید، منظم بنویسید و از تمام تخته استفاده کنید . 5 - بسم الله در ابتدای هر کار، رمز عشق به خدا، توکل بر او، استمداد از او و وابستگی به اوست، پس هنگام استفاده از تخته، نوشتن «بسم الله الرحمن الرحیم » را فراموش نکنید . 6 - هنگام نوشتن روی تخته، جلوی مطالب نایستید . 7 - وقتی روی تخته مطلبی می نویسید، هم زمان آن را بخوانید تا همه بشنوند . 8 - موقع نوشتن روی تخته، به شاگردان پشت نکنید، بلکه نیم رخ بایستید و بنویسید . 9 - سعی کنید هنگام نوشتن، لباسها و سر و صورت خود را گچی و یا رنگی نکنید . 10 - تخته را از بالا به پایین پاک کنید و با انگشت و دست و مانند آن پاک نکنید . 11 - اگر شاگردان شما مطالب روی تخته را در دفترهای خود نوشته اند، در پایان درس تخته را پاک کنید تا برای استاد بعدی آماده باشد . بیان و شیوه انتقال مطالبیکی از نکات بسیار مهم در کلاسداری، نحوه بیان مطالب و شیوه انتقال آن به مخاطبان است . به کارگیری نکات زیر، مربیان محترم را در انتقال بهتر مطالب یاری خواهد داد . 1 - استفاده از کلمات و جملات زیبا را فراموش نکنید; مثلا به جای «کور» کلمه «نابینا» و یا «روشندل » را به کار برید . 2 - کلمات و جملات را رسا و روان بیان کنید و در حد مقدور صدا و لهجه خاص و محلی نداشته باشید . 3 - از خطی زیبا و یا حداقل خط خوانا همراه با بیانی صحیح و زیبا برخوردار باشید . 4 - مختصر و مفید بگوئید و گفتار خود را به شهوت کلام معروف نکنید . 5 - تکیه کلام مانند به اصطلاح، به قول معروف، عرض کنم به حضور شما و . . . نداشته باشید . 6 - طوری تدریس کنید که شاگردان با استعداد بپسندند و شاگردان کم استعداد بفهمند . 7 - طوری سخن بگویید و تدریس کنید که کودکان و نوجوانان به وجد آیند و در آنان نشاط ایجاد شود . 8 - گاهی مطالب خود را در قالبهای هنری; مانند طراحی و . . . تدریس کنید . 9 - متناسب و هماهنگ با موضوع، سر و دست خود را حرکت دهید و حالت آن موضوع را به خود بگیرید . 10 - سعی کنید مطالب را هنگام تدریس بیشتر و بهتر مجسم کنید . 11 - اگر صدای شما گرفته است، در رفع آن بکوشید . استفاده از قرص گیاهی آلتادین پیشنهاد می شود . 12 - درس را پیش از تدریس تمرین کنید . برای این کار می توانید از فرصت طی مسیر از منزل تا محل درس استفاده کنید . 13 - در صورتی که خستگی را در چهره شاگردان خود احساس کردید، در کلاسهای اختیاری از ادامه تدریس خودداری ورزید . 14 - در انتقال مطالب ذوق و سلیقه داشته باشید و شناسائی ذوق و سلیقه و استعداد کودکان و نوجوانان را فراموش نکنید . حفظ تعادلدر اسلام به میانه روی و اعتدال بسیار سفارش شده است . یکی از مواردی که باید در آن میانه روی و اعتدال رعایت شود، مسئله محبت و توجه به شاگردان در کلاس است . پس به موارد زیر توجه کنید: 1 - در کلاسداری با کودکان و نوجوانان، نه آنقدر محبت کنید که شاگردان لوس و خودخواه تربیت شوند و نه آن قدر بی مهری کنید که از اطراف شما بگریزند . 2 - بیش از اندازه از شاگرد تمجید و تعریف نکنید، زیرا ممکن است موجب غرور او و یا حسادت شاگردان دیگر شود . 3 - گاهی می توانید با نگاه کردن به شاگرد ناراحتی خود را نشان دهید و نیازی به تنبیه بیشتر نیست . 4 - گاهی برای تشویق شاگردان، هدایا و جوایزی را در نظر بگیرید، البته تشویق باید متناسب و به اندازه باشد . 5 - اقتدار مربی در کلاس مهمتر از سکوت شاگردان است . 6 - در موارد لزوم قاطعیت داشته باشید . 7 - استعدادها و تواناییهای مثبت شاگردان را جلو شاگردان دیگر مطرح کنید و برای از بین بردن رفتارهای ناپسند آنها تلاش کنید . 8 - رفتار غلط شاگردان ممکن است معلول بیماریهای بدنی باشد، پس به این نکته توجه داشته باشید . 9 - پیش از تنبیه، علل کردارهای منفی شاگردان را بررسی کنید . 10 - به شاگردان ضعیف اعتماد به نفس ببخشید و آنان را به درس خواندن ترغیب کنید . 11 - پیش از آغاز تدریس، با پرسش از مسئولین مربوطه، شناختی اجمالی از وضعیت و موقعیت و سطح معلومات شاگردان بدست آورید . نظم و رعایت زماناما علی علیه السلام: «اوصیکما و جمیع ولدی واهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم; (9) شما و همه فرزندان و کسانم و هر که را نوشته ام به او رسد به تقوای الهی و نظم داشتن در کارتان سفارش می کنم .» از نظر روان شناسی گفته اند که یک شاگرد در حدود 20 تا 25 دقیقه می تواند روی یک موضوع خاص تمرکز کافی داشته باشد . پس: 1 - در غیر موارد ضروری بیش از 40 دقیقه تدریس نکنید . 2 - درس خود را با توجه به تعداد جلسات و زمان پیش بینی شده زمان بندی کنید تا در پایان دوره کم یا زیاد نیاورید . 3 - برای در نظر داشتن وقت، به همراه خود ساعت داشته باشید . 4 - وقتی خودتان در اواخر درس اعلام می کنید که وقت درس تمام شده است، دیگر آن را ادامه ندهید، مگر اینکه با مشورت و موافقت خود شاگردان باشد . 5 - سعی کنید ساعت تدریس را تغییر ندهید . 6 - از تدریس در ایامی که تمایل کمتری در شاگردان برای درس وجود دارد، جز در موارد ضروری خودداری کنید . 7 - بی نظمی استاد، شاگردان را نیز بی نظم می کند . به این نکته کاملا توجه کنید . 8 - وقت کلاس را به مطالب بیهوده و کم فایده نگذرانید و از وقت بیشترین استفاده را ببرید . 9 - سعی کنید هم خودتان منضبط باشید و هم در کلاس انضباط برقرار کنید . مکان تدریسامام حسن علیه السلام: «من ادام الاختلاف الی المسجد اصاب احدی ثمان: آیة محکمة و اخا مستفادا و علما مستطرفا; . . . (10) ; کسیکه به مسجد رفت و آمد داشته باشد به یکی از نعمتهای هشتگانه دسترسی پیدا خواهد کرد . الف - نشانه های استوار و محکم [در امور دینی خود] ; ب - دوستان سودمند; ج - معلومات و دانش تازه و شگفت انگیز; . . . .» فضای تدریس یکی از مهمترین اموری است که مربی باید در هنگام تدریس به آن توجه داشته باشد، پس: 1 - تا آنجا که ممکن است از فضای معنوی مسجد جهت مکان تدریس استفاده کنیم . 2 - عوامل عدم تمرکز حواس مثل پوسترهای جذاب را به کلاس راه ندهیم . 3 - محل کلاس در جایی انتخاب شود که مورد سوء استفاده عده ای خاص قرار نگیرد . 4 - در صورت امکان سعی شود شاگردان خودشان جای خود را در کلاس تعیین کنند . 5 - تلاش شود بین محیط درس، محیط خانه و اجتماع ارتباط برقرار گردد . 6 - در صورت امکان، مکان تدریس نزدیک به محل سکونت شاگردان انتخاب شود . 7 - مساحت کلاس متناسب با تعداد افراد شرکت کننده باشد; نه کمتر و نه بیشتر . 8 - مکان تدریس (کلاس) دارای نور و روشنایی مناسب باشد; نه کم، نه زیاد و آزار دهنده . 9 - کلاس در جایی آرام برگزار شود و از شلوغی، محل تجمع افراد، محل تفریح مردم و جاهای پر سر و صدا دور باشد . 10 - اگر بیرون از کلاس اتفاقی افتاد در صورت امکان آن را با درس و مطالب خود ارتباط دهید تا ذهن شاگردان را به خود مشغول نکند . 11 - در صورت امکان، شاگردان پشت به درب کلاس باشند; زیرا اگر درب در مقابل دانش آموزان باشد، با ورود هر فرد به کلاس تمرکز دانش آموزان از بین می رود . 12 - مکان تدریس دارای «تخته گچی » و یا «وایت برد» باشد . 13 - در ابتدای شروع کلاس، به کسانی که دیر به کلاس می آیند، بطور غیرمستقیم تذکر داده شود . 14 - ناهماهنگیهای موجود بین خود و مسئولین مسجد در مورد محل اجرای کلاس را طوری برای کودکان و نوجوانان مطرح نکنید که باعث دلسردی آنان شود . خصوصیات فردیامام علی علیه السلام: «لاتفعل ما یضع قدرک; (11) کاری که مقام تو را پست می گرداند انجام نده .» خصوصیات فردی مربی به ویژه در موارد حساسی مثل کلاس مورد نظر مخاطبان می باشد، پس: 1 - سعی کنید شخصیت علمی و اجتماعی خود را پیش شاگردان سبک نکنید . 2 - در موارد لزوم با برخی از دانش آموزان در مورد خصوصیات فردی خود صحبت خصوصی داشته باشید . 3 - مواظب باشید که کودکان و نوجوانان، شما را دست نیندازند و بازیچه آنان قرار نگیرید . 4 - وقتی کاری را از شاگردان می خواهید آن را پیگیری کنید تا حتما انجام شود . 5 - نام خانوادگی خود را به شاگردان بگویید . 6 - توجه کنید مقررات خشک و افراطی را در کلاس وضع نکنید . 7 - تدریس نیازمند تقویت جسمانی است، آن را فراموش نکنید و بین هر دو جلسه تدریس چیزی بخورید و یا بنوشید تا به خاطر ضعف دچار مشکل نشوید . 8 - در برخوردها و عکس العملها انعطاف داشته باشید . 9 - نسبت به کوششها و فعالیتهای شاگردان بی توجه و بی تفاوت نباشید . 10 - تلاش کنید تا در غیر موارد ضروری درس خود را با استاد دیگری عوض نکنید و در بین درس استاد عوض نشود . 11 - در تدریس از گروه گرایی و خطبازی خودداری کنید . 12 - کودکان و نوجوانان رفتار مربی را زیر ذره بین قرار می دهند . مواظب باشید کردار و رفتار منفی از خود نشان ندهید . 13 - کاری کنید که شاگردان خصوصیات مثبت شما را در خود به وجود آورند . خصوصیات اجتماعیامام علی علیه السلام: «لاتقسروا اولادکم علی ادابکم فانهم مخلوقون لزمان غیر زمانکم; (12) آداب و رسوم خودتان را بر فرزندانتان تحمیل نکنید; زیرا آنان برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند .» تجربیات آموزشی و تحقیقات روانشناختی نشان می دهد که یادگیری به صورت دسته جمعی و غیرانفرادی معمولا سهل تر و بهتر صورت می پذیرد . بدین جهت و نیز به دلائل دیگری، برای آموزش افراد، آنها را در یک مکان جمع کرده و آموزش می دهند . آموزش در یک اجتماع مستلزم رعایت نکاتی است که در ذیل به بعضی از نکات قابل توجه برای مربیان اشاره می شود . 1 - از خصوصیات اجتماعی و خانوادگی شاگردان بی اطلاع نباشید . 2 - اگر تعیین و بیان مقررات و قوانین ضروری باشد، این کار را با همکاری شاگردان انجام دهید . 3 - تلاش کنید با مدیر، سرپرست، مسئول، معاون و همکاران دیگر در محیط آموزشی هماهنگی داشته باشید . 4 - مقررات محیط آموزشی را رعایت کنید و به آنها احترام بگذارید . 5 - کارها و فعالیتهای مربوط به کلاس را بین شاگردان تقسیم کنید و به آنان مسئولیت دهید . 6 - شاگردان را جز در موارد ضروری، آن هم به مدت کم، از خود طرد نکنید . 7 - در بعضی از موارد، شاگردان از مربی خود تقلید می کنند، پس آهسته آهسته به تقلید آنان جهت دهید . 8 - شاگردان را در کلاس نه آزاد آزاد بگذارید و نه آنان را کاملا محدود کنید . 9 - تنبیه و محروم نمودن تمام افراد به خاطر رفتار بد یک فرد یا یک گروه کوچک کار عاقلانه ای نیست . 10 - پشت سر دیگران سخنی نگویید تا پشت سر شما سخنها نگویند . 11 - آداب اجتماعی را در برخوردها رعایت کنید . شاگردانامام سجادعلیه السلام: «حق الصغیر رحمته فی تعلیمه و العفو عنه و الستر علیه والرفق به والمعونة له; (13) حق کودک، مهربانی به او در آموزش و گذشت از خطای وی و عیب پوشی و همراهی و یاری اوست .» شاگردان شما امانتهای الهی هستند که برای پرورش و شکوفائی استعدادهایشان در اختیار شما گذاشته شده اند، از اینرو: 1 - شاگردان را به راه و کاری که در پیش دارند متوجه سازید . 2 - در شاگردان خود شناخت، بینش، پشتکار، صبر و حوصله را زمینه سازی کنید و آن را افزایش دهید . 3 - همیشه رغبت و ذوق شاگردان را زنده نگه دارید . 4 - درس را مرحله به مرحله و موضوع به موضوع تدریس کنید . 5 - سعی کنید مصادیق و نمونه هایی که در درس مطرح می کنید، برای شاگردان قابل مشاهده و درک باشد . 6 - مطلبی را که کودکان و نوجوانان با سعی و تلاش خود بدست می آورند از آن خود می دانند و با علاقه و بدون مقاومت آن را می پذیرند . پس سعی کنید آنها را در فراگیری دانش، به پژوهش وادارید . 7 - سن و معلومات و شرایط فردی شاگردان را در نظر داشته باشید . 8 - اگر از شاگردان سؤالی می کنید، تا آنجا که امکان دارد اجازه دهید خود شاگردان جواب بدهند . 9 - به شاگردان فرصت کافی برای پاسخ دادن به سؤالات بدهید . 10 - سؤال خود را طوری طرح کنید که فکر شاگردان را به کار اندازد و آنها را در حل مسئله کمک کند، نه اینکه فقط نادانی آنها را ظاهر سازد . 11 - در پاسخ به سؤالات نوبت شاگردان را رعایت کنید . 12 - در هنگام سؤال کردن، درس را از جاهای مختلف و افراد متفاوت کلاس بپرسید نه از افراد خاص و مکان معینی در کلاس . 13 - زمینه سؤال کردن را در کودکان و نوجوانان فراهم آورید و آنان را امر به سکوت نکنید . 14 - گاهی شاگردان سؤال شاگرد دیگر را متوجه نمی شوند، پیش از پاسخ گفتن به آن سؤال، یکبار دیگر خودتان آن را تکرار کنید . پی نوشت ها: 1) غرر الحکم، ص 255 . 2) غرر الحکم، ص 444 . 3) رساله حقوق امام سجادعلیه السلام . 4) آل عمران/159 . 5) غرر الحکم/10073 . 6) بحارالانوار، ج 16، ص 265 . 7) همان، ج 72، ص 137 . 8) معجم الفاظ غرر الحکم، ص 960 . 9) نهج البلاغه، نامه 47 . 10) بحار الانوار، ج 75، ص 108 . 11) غرر الحکم، ص 619 . 12) تحف العقول، ص 263 . 13) همان، ص 270 . |
اصول وفنون کلاس داری موفق
بسم الله الرحمن الرحیم
قبل از رسیدن به اصل موضوع مقداری از ارزش (خصوصیات) معلم ذکر گردد. معلم سبب نزدیک برای حیات روحانی متعلم و افاضه صورت انسانیت حقیقی به اوست , همچنانکه پدر سبب حیات جسمانی و صورت انسانیت ظاهری اوست, پس معلم پدر روحانی متعلم است , و بقدری که روح بر جسم شرافت دارد . معلم از پدر شریفتر است , و بنا بر این محبت معلم باید کمتر از محبت حقیقی (خدا) و بیشتر از محبت پدر باشد , و در حدیث آمده پدران تو سه دسته اند : یکی آن (که) تو را تولید کرده کرده , و کسی که تو را دانش آموخته , و آن که دخترش را به همسری تو داده , و بهترین این سه پدر آنست که تو را تعلیم کرده . از ذولقرنین پرسیدند : پدرت را دوستر داری یا معلمت را ؟ گفت : معلمم را , زیرا سبب حیات باقی من است , و پدرم سبب حیات فانی و حضرت امیر المومنین (علیه السلام ) فرمودند : مَن عَلَمَنی حَرفا فَقَد صَیَرَنی عَتدا یعنی : هر که حرفی به من آموخت مرا بنده خود کرد ( نقل از علم اخلاق اسلامی تالیف علامه مهدی نراقی .ره . ج 3 ص
1- تدریس باید برای رضای خداوند و قرب الی الله باشد تا هم اثر بخشی داشته باشد و هم مانده گار.
2- در همه امورمان محتاج عنایت ائمه (سلام الله علیه) می باشیم . پس اول هر تدریس باید یک توسل (هرچند مختصر) داشته باشیم . ، مثلا خواندن دسته جمعی دعای فرج ،
3- استفاده از لوازم کمک آموزشی (بستگی به نوع کلاس و امکانات موجود) مثل : تخته ، فیلم، اسلاید، اپک ، کامپیوتر ، کتاب ، ...
4- متربیان متوجه شوند که مربی آنها را دوست دارد . (اگر معلم دارای صفات اخلاقی و انسانی باشد محبوبیت پیدا میکند)
5- مربی نباید از خود نقطه ضعف نشان بدهد ولی اگر جائی اشتباه کرد اقرار نماید .
6- مربی باید قاطع ، پیگیرو جدی باشد .
7- مربی باید کاملا بر درس مسلط باشد (مطالعه زیاد داشته باشد ) و همچنین علم و روش درس دادن با متدهای روز را دارا باشد .
8- مربی باید با اخبار روز آشنا باشد .
9- برای تفهیم مطالب از امثال ، نکته ها ، داستانها ، ... استفاده شود .
10- در هنگام درس تنوع باشد . مثلا: شوخی ، صلوات فرستادن ، راه رفتن ، نشستن ، تغییر لحن صدا، پرسشهای گوناگون از بین مطالب گفته شده ، ...
11- شروع درس با طرح چند سئوال (ا ز موضوع درسی که میخواهد گفته شود) باشد و اهمیت درس از جنبه های گوناگون ، مثلا از نظر کاربردی گفته شود .
12- در اول از مطالب مهم و سخت و خشک گفته شود . ( چون آمادگی جسمی و ذهنی مربی و متربی زیاد است)
13- افراد مخل در کلاس را بها بدهیم مثلا مسئولیت دادن ، القاب پر معنی ، یا ...( با این روش هم خلع و کمبودی که آن افراد دارند پر میگردد و هم از شر شیطنت آنها راحت شده وهم ... )
14- اگر حادثه غیر مترقبه در بین تدریس اتفاق افتد و کلاس از(به اصطلاح) دست برود (مثلا کسی عطسه کند یا پارازیت بیندازد یا... و کل کلاس معطوف آن شود) در این موقع اگر سخت گیری شود وضع بدتر میگردد . پس اول یا کمی مکث مینمائیم یا لبخندی زده یا به طریقی با آن وضعیت همراهی نموده و بعد کنترل کلاس را بعهده میگیریم . ( روش ماهیگیری)
15- در آخر درس یا بین درس خلاصه ای از مطالب گفته شده ، تکرار گردد . و یا خلاصه درس را عمداً اشتباه بگوید تا متعلمان صحیح آن را بگویند و یا از بین درس گفته شده سئوال مطرح نماید .
که این سئوال طرح کردن خواصی دارد از جمله آنها : الف – افراد ممتاز شناخته میگردند (توسط معلم و متعلم) ب- افرادی که درس را گوش نکرده بودند و یا متوجه نشده بودند ، درس برای آنها دوباره مرور میگردد. ج- این کار خود یک تنوع است. د- حس رقابت در بین متعلمان را برمی انگیزد که گوش کنند و جواب بدهند ر- معلم روحیه بیشتری میگیرد ز- و ...
16- معلم باید قاطع ، پیگیر، جدی ، ... باشد.
17- مکان جلسه باید جائی ساکت و بی تردد باشد . ( چیزی نباشد که فراگیر معطوف به آن شود) بهداشت روانی کلاس
18- تشویق وانذارخوب است . ولی بجا وبه موقع و به اندازه . (که اگراین موارد رعایت نگردد نتیجه معکوس میدهد) در ضمن تشویقها و انذارها شکلهای مختلف دارند (و فقط مادی نیست)
شرایط تشویق : 1- متناسب با کار باشد 2- به موقع باشد 3- بیشتر مبتتنی بر ارزشها باشد تا بر اشخاص 4- هماهنگ با معیارهای عقیدتی ، اخلاقی ، و شرایط فرهنگی باشد 6- تنها برای خدا باشد 7- عامل رشد باشد نه وسیله انحطاط(باعث غرور و غفلت و یا خاموش شدن فعالیت و نظم و ایجاد تنبلی شود) 8- نباید باعث تحقیر و توهین دیگران شود 9- نباید دارای هزینه فراوان باشد زیرا اولاً محور شخصیت و افتخار را از مسائل معنوی به مادی می کشاند ثانیاً آیا توان تشویق رتبه بالاتر از آنرا داریم یا دیگران آیا توان چنین تشویقهای پر خرجی می توانن انجام دهند 10- باید بر اساس ضوابط باشد نه روابط 11- تشویق باید هم در بین دیگران باشد و هم خصوصی 12- عادلانه باشد
شرایط تنبیه : 1- به منظور آگاهی و رشد باشد نه انتقام گیری 2- متناسب با تخلف باشد 3- اصلاح کننده باشد نه مخرب 4- به موقع باشد 5- به گونه ای باشد که شخص مجرم متوجه شود که مستحق تنبیه است نه به وی ظلم شده 6- دارای مراتب باشد (تذکر ، اخطار ، احضار ، تعلیق ، اخراج ، ... ) 7- وسیله ای برای طرد یا حذف دیگران نباشد 8- با توجه به جمیع معیارهای اعتقادی ، اخلاقی ، و لحاظ مقتضیات جامعه صورت پذیرد 9- همراه با قاطعیت باشد 10- اگر در حضور دیگران نباشد اثرش بیشتر است ولی بعضی مواقع باید در حضور دیگران باشد 11- تنبیه نه در باره خود شخص باشد بلکه در ارتباط با خطای شخص باشد .
19- تماس با خانواده متربیان بسیار مؤثر است و معلم باید از تمام دانش آموزان آدرس کامل و شماره تلفن تماس داشته باشد . ( به منظورتفقد و یا تذکرو غیره و یا اگر بتواند در مواقع مختلف مثلا تبریک گفتن اعیاد با دانش آموزتماس تلفنی داشته باشد، برای معلم موفقیت زیادی در بر دارد)
20- دادن تکلیف یکی از روشهای تفهیم درس است که باید با شیوه های مختلف اجرا گردد ( مثلا تحقیق یا شاگردی ، شاگرد دیگر را درس بدهد یا فراگیر به جای معلم درس بدهد یا ... ) و کلاً یکی از کارهای مربی به تفکر واداشتن است .
21- گفتن کلمه آزمون (و یا کلمات دیگر) به جای کلمه امتحان خیلی بهتر است چون کلمه امتحان استرس آور است .
22- آزمون گرفتن باید از طرف مربی باشد وتصحیح و اعلام نتایج آن از طرف برگزار کننده گان کلاس باشد . چون ارزش معلم و محبوبیت او و اثر بخشی حرفهای او با تصحیح و اعلام نتایج کمرنگ میگردد و ... ( در این زمان«معمولاً» معلم و استاد تا نمره دروس را اعلام نکرده در بین دانش آموزان ودانش جویان دارای احترام ظاهری است.)
23- هدف از آزمون باید رشد و کسب علم و یادآوری اطلاعات گذشته باشد نه چیز دیگری . ( در ضمن آزمونهای میان دوره ای بسیا ر برای تفهیم مطالب خوب است .)
24- مقایسه دو فراگیر با یکدیگر در کلاس خیلی تاثیر بدی دارد ( منظور اعلام مقایسه است) چون اعلام مقایسه بین دونفر اصطکاک و دشمنی بوجود می آورد و ...
25- شاگرد خوب را نباید زیاد از او در جمع تعریف نمائیم و او را به رخ دیگران بکشیم . چون حس حسادت دیگران را بر علیه او تحریک مینمائیم واو را ناخودآگاه به زحمت می اندازیم . ( البته به راههای مختلف باید او را تشویق نمائیم مثلا در تنهائی و یا بین والدین او و یا بین دیگر مربیان ) « لم یشکر مخلوق لم یشکر خالق»
26- تدریس برای هر سنی احتیاج به شیوه های خاص برای همان مقطع است . مخصوصاً سن بزرگسالان
27- کار عملی در کلاس و گردشهای علمی و مشاهده عینی تاثیر بسیار برای فهم مساتل می باشد.
28- برای بعضی از دروس معرفی الگو و نمونه ضرورت دارد.
29- مناظره و بحث واستدلال (به روش صحیح و عقلائی وبدور از جدل) انجام گیرد.
30- معلم باید عمل به علم داشته باشد تا درس او اثر بخشی داشته باشد .
31- داشتن سعه صدر وسعه صبر و تواضع و فروتنی برای یک مربی یک امر واجب است .
32- از جمله سجایای اخلاقی عفو و بخشش و دعوت به نیکی است که مربی باید دارا باشد.
33- نظم معلم خود یک الگو برای متربیان میباشد ( نظم در حضور و غیاب – درسها و ....)
34- معلم باید انتظارات مادی نداشته باشد . ومنظور این نیست که حقوق نگیرد بلکه هدف از تدریس پول و مسائل مادی نباشد .
35- تبادل نظر و گرفتن نظرات متربیان برای پیشبرد اهداف ومحبوب شدن معلم بسیار مؤثر است .
36- معلم برای اینکه موارد تدریس را فراموش نکند در برگه کوچکی ، نکته گفتنی درس را بنویسد و در کلاس از آن استفاده کند.
37- مربی باید پس از پایان درس کمی در کلاس درنگ کند تا اگر کسی سئوالی داشت به او دسترسی داشته باشد.
38- برای هر کلاس باید یک نماینده انتخاب شود که رابط معلم و دانش آموز باشد و این رابط باید شرایطش را دارا باشد و از طرف معلم دارای اختیارات تامه نباشد. ( معلم باید توسط افرادی نظارت غیر مستقیم بر کلاس داشته باشد)
فنون کلاس داری وتدریس
روش های تدریس ،فنون کلاسداری و بررسی نحوه تدریس موفق در کلاس.....
در این نوشته، روشهای کلاسداری را از دیدگاه برخی از معلمین موفق مینگریم، لذا نمونه کارهای موفق، با توجه به عوامل مختلف رفتاری، مورد بررسی قرار داده شده است. این نمونهها از لا به لای نظریات دانشآموزان دبیرستانی که طبیعتاً سالها تجربه در شناخت انواع تدریسهای موفق دارند، همچنین معلمین که آموزش این عزیزان را به عهده دارند و با استفاده از مجموعه مطالبی که از دیدگاه روانشناسی انتخاب شده، همراه گردیده است.
هدف اصلی در تدریس
یعنی آنکه سعی کنیم روش درست زندگی کردن و انسان بودن را به دانش آموزان بیاموزیم تایک شهروند مؤثر و مفید برای جامعه به بار آیدو از خود، خاطر خوبی در ذهن دانشآموزانمان به جا بگذاریم.
فصل اول مواردی که ما معلین باید به آن توجه کنیم:
استفاده از روشهای فعال یاددهی مبتنی بر IT:
معلمین گرامی باید به شناسایی و ارتقای مهارتهای خود در کاربرد فناوریهای نوین نظیر ICT و IT در آموزش بپردازند. به این ترتیب نه تنها میتوانند از راهبردهای گوناگون در آموزش استفاده کنند، بلکه امکان پاسخگویی به نیازها و تفاوتهای فردی، یاد گیرنده را فراهم میسازند و با استفاده از جذابیتهای فناوریهای در جهت ایجاد انگیزه، کلاس موفقتری را خواهند داشت و شور و نشاط بیشتری در کلاس ایجاد میکنند.
از ICT به عنوان ابزاری برای پشتیبانی از اهداف تدریس باید استفاده کنیم و دانشآموزان را به همکاری با یکدیگر به هنگام کار با این ابزار تشویق کنیم، تا ضمن دستیابی به یادگیری مستقل و فعال، تقویت کار مشارکتی را پرورش دهیم و باعث تقویت تواناییهای دانش پژوهان در جمعآوری و پردازش اطلاعات و نوشتن گزارشها باشیم.
بررسی نحوه تدریس:
بهترین روش تدریس را چگونه میتوان ارائه داد؟
دانشآموزان دبیرستانی معمولاً تجربه چندین ساله در شناخت کلیه رفتارهای معلمشان دارند و کوچکترین رفتار معلم را ناخودآگاه زیر ذرهبین تجزیه و تحلیل خود قرار میدهند و شاید نتوانند آنچه حس میکنند بیان کنند ولی به هر حال با نگاه یا رفتارشان به یکدیگر یا به معلم گوشزد میکنند. با دانشآموزان که صحبت میکردم اولین نکته در کلاسداری ازنظر آنها، این بود که معلم باید بتواند تسلط کامل خود را بر موضوع و کلاس نشان دهد. معلم باید احاطه به کلیه موارد بحث داشته باشد و قدرت ارائه آنها را نشان دهد. بسیاری از همکاران جهت موفق بودن، لزوم داشتن طرح درس مناسب و فراگیر، خواه به صورت مکتوب یا ذهنی را قائل بودند. آنان معقتد بودند وجود طرح درس مناسب باعث تسلط کامل معلم بر موضوع مربوط میشود تا بدون اتلاف وقت موارد درسی را به طور کامل پیاده کند.
اهمیت ایجاد انگیزه در جلسه اول:
اگر معلم بتواند در جلسه اول اهمیت فراگیری علم را به کلاس تزریق کند جلسات بعدی به مراتب بسیار بهتر و ارزندهتر میشوند و کلاس از معلم محوری به سوی شاگرد محوری حرکت کره و تبدیل به کلاسی پویا و ارزنده میگردد.
شاگردان معمولاً دوست دارند معلم قبل از شروع درس جدید، خلاصهای از مطالب گذشته را اشاره کند و معتقدند این کار باعث ایجاد آرامش در فراگیری مطالب جدید میگردد. عموماً خود همکاران نیز به این مورد آگاهند و به لزوم انجام این کار معتقدند. هر چند این اشاره بسیار کوتاه و گذرا باشد، ولی این احساس اطمینان روحی را که مطالب قبلی تماماً مرور و وارد ذهن ما شده و اکنون آماده پذیرش جدید هستیم، را میدهد. و این خیلی فرق میکند با معلمی که به نظر دانشآموزان از یک نقطه گنگ شروع به حرکت میکند. در این موارد بسیاری از بچهها چون اطمینان به دانستن مطالب سابق ندارند و در ذهن خود اتصال مطالب جدید به قدیم را نمییابند، لذا بیشتر به گذر وقت میاندیشند، تا آنچه معلم بیان میکند.
روش موفق تدریس از دیدگاه دانشآموزان
اکثریت دانشآموزان، کلاس معلم محوری را که در آن سخنران مطلق معلم باشد قبول ندارند. ناسازگاری در چنین کلاسهایی به صور مختلفی بروز میکند .
در صحبت با شاگردان پایههای مختلف اکثریت آنان روی حل تمرین اضافی تأکید دارند. میگویند اگر معلم مطالب گفته شده را به صورت تمرین یا سؤال اضافی به ما بدهد، تا ما نیز چند لحظهای که او سکوت کرده، بتوانیم روی گفتههای وی فکر کنیم و خود را بیازمائیم که تا چه حد مطالب را فرا گرفتهایم، آنگاه با آرامش بیشتری دیگر مطالب را پیگری میکنیم. بچهها اغلب معتقدند درس باید توأم با مثالهای دلنشین و مسائل روزمره باشد، بیان قصهوار مطالب میتواند در کلاس ایجاد علاقه به گوش دادن کند. بیان قصهوار همان موردی است که قرآن در بسیاری مواقع جهت جذابیت و مؤثر بودن آموزش خاصی استفاه نموده است. در غیر این صورت کلاس خشک و خستهکننده میشود.
نحوه فعال نگاهداشتن کلاس توسط معلم:
چگونه میتوان کلاس پویا و پر تحرک داشت؟
جهت فعال نگهداری کلاس باید مرتباً از بچهها کار کشید. معلمینی که تمام مدت سخنران مطلق هستند معمولاً مواجه با کلاسی خوابآلود و بیتحرک میشوند. خیلی ساده میتوان جلوی این کار را گرفت همانطوری که از زبان خود بچهها شنیدیم باید آنها را وادار به فعالیت کرد با جملات سادهای نظیر: «خوب تا حال چه گفتیم»، «فکر میکنید بعد چه میشود»، «کی میتونه بگه»، «کی میتونه سریعتر به جواب برسه»، «میخواهم ببینم سرعت عمل کی بیشتره»، «تصور کنید در این شرایط هستید چه میکنید» نظیر این پرسشها میتواند باعث ایجاد کلاسی کاملاً فعال باشد چنین سؤالاتی با ایجاد حس کنجکاوی بچهها را وادار به تفکر بیشتر روی موضوع مینماید به خصوص اگر محاسن مطالب یا کاربردهای آنها در زندگی را بدانند در واقع ایجاد انگیزه برای فهم بهتر مطالب را کردهایم و این باعث میشود مطالب بهتر جا بیفتند و باور یادگیری و اعتماد به نفس و تسلط روی موارد درس داده شده ایجاد میگردد. زیرا در این موارد نتیجه آن چیزی نیست که معلم بیان کرده باشد بلکه بچه تصور میکند نتیجه همان چیزی است که خود به آن رسیده است.
نکته مهم دیگر که اکثریت نظریهها روی آن تأکید داشتند، عدم تکرار بیش از حد مطلب است معلمینی که مطلب سادهای را بارها تکرار میکنند، باعث خستگی و بیحوصلگی کلاس میگردند. روانشناسان معتقدند بیشترین گیرایی در یک سخنرانی حدود بیست دقیقه اول میباشد و معلمینی که تا ثانیههای آخر کلاس موارد بسیار بسیار مهم را میگویند بهتر است به حد کشش طبیعی کلاس نیز توجه داشته باشند.
برخی همکاران نظریه جالبی در این مورد دارند آنها میگویند سعی میکنیم وقت خود را طوری تنظیم کنیم که فشار کاری در اوایل وقت شروع کلاس بیشتر از اواخر باشد و در دقایق آخر به بچهها وقت آزاد میدهیم تا اگر اشکال یا سؤالی هنوز برایشان باقی مانده با خیال راحت آن را بپرسند یا اینکه بتوانند مطالب تدریس شده را مرور کنند.
علل لزوم پرسش درس از دیدگاه بچهها و معلمین
در مورد درس پرسی، معمولاً همکاران و شاگردان اتفاقنظر دارند که اگر این کار انجام نشود عملاً کارآیی کلاس پائین میآید. شاگردان میگویند اگر بهترین معلم را هم داشته باشیم ولی مرتباً درس را از ما نخواهد کار یادگیری بسیار مشکلتر است. البته هدف اصلی معلمین علاوه بر اندازهگیری میزان برآیند یادیگری کلاس و وادار ساختن بچهها به تلاش جهت استمرار امر یادگیری، آن است که درس به صورت شفاهی و با بیان خود دانشآموزان نیز تکرار شود تا هیچگونه ابهامی باقی نماند. کلاً ایجاد سؤال باعث تحریک حس کنجکاوی و حرکت بیشتر برای یافتن پاسخ میشود. معلم میتواند تمامی مطالب مهم جلسه قبل را به صورت سؤالهای عمومی در کلاس مطرح کند، تا کلیه مطالب مرور شوند و کلاس آمادهی پذیرش درس جدید گردد.
فصل دوم بررسی موارد تربیتی در امر تدریس
بررسی لحن ادای مطالب از دیدگاه بچهها و معلمین:
نکته مهمی که مطرح است لحن صدای معلم است. در این مورد که معلم نباید یکنواخت صبحت کند، تقریباً همه اتفاقنظر دارند. معلم باید در ضمن صحبت با تغییر لحن صدا، بلندی یا کوتاهی صدا، ایجاد مکث و سکوت، از یکنواختی صدا پرهیز نماید. نکته دیگر مسئله صدای بلند در تدریس میباشد شاگردان معتقدند برخی معلمین که عادت دارند خیلی بلند تدریس کنند، آرامش کلاس را به هم میزنند و توجه ما را به درس کاهش میدهند. ما بعد از کلاس عموماً دچار گیجی، سر درد، خرد شدن اعصاب، عدم فهم کافی، ناراحتی گوش میشنویم. در این باب روانشناسان جمله جالبی دارند آنها میگویند «صدای بلند را میشنویم ولی صدای آهسته را گوش می دهیم».
نحوه برخورد معلم با دانشآموز (بعد عاطفی)
در صحبتهای بسیاری که با دانشآموزان شده است بیشترین اهمیت آنان روی همین مورد بود. شاید این موضوع تأیید کننده نقش مهم ایجاد علاقه در جلب توجه دانشآموزان به درس میباشد. بحث روی نحوه برخورد و چگونگی اخلاقیات معلم بیشترین موردی بود که دانشآموزان پایههای مختلف به آن میپرداختند. بچهها میگویند ما نیاز داریم که به ما اعتماد به نفس داده شود و برای ما ارزش قائل شوند. تجربه نشان میدهد معمولاً معلمینی که چند سال تدریس با یک کلاس خاصی را به عهده دارند، شناخت بیشتری روی بچهها پیدا کردهاند. این معلمان معمولاً شاگردان را به نام صدا میکنند و چون به خصوصیات بچهها آگاهند، پس موفقتر از حالتی هستند که بخواهند به عنوان تازه وارد و غریبه وارد کلاس شوند، و با نگاه ناآشنا به چهرهها بنگرند، لذا این خود نمایانگر اهمیت شناخت روحیه دانشآموزان در فهماندن درس میباشد.
بررسی بهترین روشهای تشویق و تنبیه
یکی از روانشناسان میگوید به هر کس اظهار اطمینان کنید سعی خواهد کرد که خود را لایق آن سازد. شاگرد بسیار ضعیفی را به محیط مدرسه جدیدش آوردند در جلسه اول معرفی او را به عنوان شاگرد زرنگ نشان دادند، و پیرامون این معرفی هم روحیه خودش و هم برخورد کلاس با وی تغییر کرد و بعد از مدتی این شاگرد ناموفق سابق، تبدیل به فرد موفقی شد و سعی کرد لایق وضعیت خوب پیش آمده باشد.
رئیس شرکتی میگفت: اداره کردن مردمان راحتتر است، اگر شما را محترم بشمارند و شما هم نسبت به استعداد و لیاقت آنان ابراز قدردانی و اطمینانخاطر نمائید. خلاصه اگر مایلید یکی از خصلتها را در وجود شخصی تقویت کنید و استعداد او را به فعلیت رسانید طوری برخورد کنید که گویی این خصلت بالفعل از صفات ارزنده و ملکات غالبه اوست. خود بچهها در بررسی روشهای تشویق و تنبیه موفق معتقدند: معلمی که روحیه آنها را درک کند، با صحبتهای موردی با افراد کلاس و نشان دادن اهمیت به شخصیت بچه و تقویت اعتماد به نفس، باعث ایجاد علاقه در آنها میگردد. میگویند در این صورت با کوشش بیشتری سعی میکنیم رضایت او را به دست آورده و لایق اعتماد وی باشیم لذا چنین معلمی بهترین تشویق را در مورد ما به کار بسته است. به قول فردوسی:
کسی کش ستایش نیاید به کار تو او را به گیتی به مردم مدار
در مورد بهترین روش تنبیه تعدادی از همکاران متأسفانه اعتقاد به برخورد تند در اولین جلسه دارند از قبیل پاره کردن دفتر، اخراج از کلاس، ایستادن کنار سطل آشغال، استفاده از خطکش و... گروهی از همکاران نیز به عنوان حربه آخر از چنین روشی استفاده میکنند. مصداق حدیثی که میفرماید:
«در صورتی که پیشنهاد ما مؤثر نیفتاد، البته باید به زبان شمشیر قضاوت کرد. عرب میگوید آخرین وسیله معالجه داغ کردن است».
نظر شاگردان در مورد بهترین روش تنبیه چیست:
بچهها میگویند بهترین روش تنبیه کم توجهی معلم به ما میباشد. وقتی تمرین نگاه میکند با دفتر ما کاری ندارد، سر کلاس درس اصلاً نگاهی به ما نمیاندازد. ورقه امتحانی ما را نمیگیرد و برای درس پرسی صدایمان نمیزند. در آن صورت عذابآورترین لحظات را میگذرانیم. برخی دیگر میگفتند بدترین نوع تنبیه معلم همان چهره ناراحت وی است که گاهی توأم با جملاتی نظیر اینها میشود «از تو توقع نداشتم»، «خیلی بیشتر از اینها انتظار داشتم»، «نا امیدم کردی».
نحوه تشویق موفق از دیدگاه روانشناسان:
گروهی از روانشناسان معتقدند تمجید باید واقعی باشد و آگاهانه و دقیق به کار رود و فقط هنگامی که بچه کار موفقیتآمیزی انجام داده از آن استفاده کنیم.
در مورد تشویق کردن دانشآموزان باید در نظر داشته باشیم که تشویقهای ما باید صمیمانه و صادقانه و واقعی باشد. چون انسان ذاتاً از تملق و چاپلوسی منزجر است، لذا باید عادلانه از کوچکترین پیشرفت آنها تمجید نمائیم زیرا بهترین طریق تغییر احوال و روحیه انسانها همین روش است.
با جملاتی نظیر: «ترا جوانی هوشمند و لایق کارهای بزرگ یافتهام» یا «میدانم که آینده تو روشن است»
متأسفانه گروهی از معلمین کم تجربه معمولاً در برخورد با نقاط ضعف شاگردان به شدت عصبانی میشوند و شماتت، یعنی راحتترین کار را انجام میدهند نظیر: «تو هیچی نمیشی» «بیاستعداد هیچی نفهم» «مهمانی آمدی» و... با وی برخورد شدیدی دارند و ناخودآگاه باعث فلج فکری بچه میشوند. شاید در این لحظات فراموش میکنند، اگر معلمی عصبانیت خود را بروز دهد در واقع شکست خود را امضاء کرده است. یک معلم عصبانی در واقع نشان میدهد قدرت خودداری ندارم و از کوره در میروم، من قدرت کنترل خود را ندارم در حالی که قویترین مردمان آنانند که خشم خود را فرونشانند لذا چنین معلمی در واقع به ضعف خود اعتراف کرده است.
نحوه تشویق و تنبیه و برخورد با زیردستان از دیدگاه نهجالبلاغه:
راجع به تشویق و تنبیه و نحوه بروز احساسات میفرماید: «علاوه بر این باید دانست که افراط در مهربانی رعیت را مغرور میکند و به کبر و نخوتش سوق میدهد، تا درجهای که کار را به جاهای باریک بکشاند «ای پسر حارث در عملیات کارکنان حکومت خود نیک بازرسی و دقت کن. آنکه با فداکاری انجام وظیفه مینماید، باید قولاً و عملاً تشویق شود. حتی کوچکترین اقدام ستودهاش را هم نباید نایده انگاشت و در مقابل بدکاران نیز لازم است، مطابق مقررات اسلام، انتقامکشی و کیفرجویی». ای مالک مبادا که در حکومت تو خادم و خائن یکسان باشند. زیرا خادمی که در ازای خدمت خود مزد و رحمت نبیند، دلسرد و بیقید گردد و خائنی که جزای خیانت خود را حد کمال نیابد، کردار زشت خویش را با جرأت بیشتری تکرار کند» «هرگز مگو من مأمورم و معذور، هرگز مگو که به من دستور دادهاند و باید کورکورانه اطاعت کنم، هرگز طمع مدار که تو را کورکورانه اطاعت کنند» «هرگز به پشتیبانی مقام سروری، خود را بر دیگران تحمیل مکن» اگر چنین گویی و چنان کنی آیینه قلبت زنگآلود و تاریک میشود، «مالکا، انصاف و عدل سرلوحه برنامه حکومت است» «اگر چنین نکنی و همگان را با نظر مساوی ننگری، بر بندگان خدای ظلم کردی و خداوند توانا را به دشمنی خود برانگیختهای» «مالکا هر قدر که خود را قادر و فعال میبینی بیاد آر خداوند از تو فعالتر و قادرتر است» در خاتمه این قسمت جمله منتخبی که میتواند مصداق راه حل اکثر مسائل انسانها باشد، را پیش میکشیم، آنجا که میفرماید:
«یاد خدا خاطر را روشن کند و چراغ خرد را برافروزد و اشتغال هوس و غضب را فرو نشاند»
نحوه برخورد با شاگردان ناسازگار:
مهمترین موردی که معمولاً در اداره نظم و انضباط کلاس با آن مواجه هستیم همین مشکل نحوه برخورد با بچههای ناسازگار است. برخی دبیران به عنوان اولین قدم در مواجه با اینان از روش بیرون کردن شاگرد استفاده میکنند. در حالی که معلم در لحظهای که شاگرد را بیرون میفرستد در واقع اعلام میکند که من تحمل مبارزه با تو را ندارم یا به بیان کوتاهتر آنکه میگوید «در مقابل تو من با زندهام». خود دانشآموزان کلاس نیز این روش را نشانه ضعف معلم خود میدانند آنها به طور ناخودآگاه، احساس دلسوزی برای چنین شاگردی که در جمع تنبیه شده را دارند. که باز این به نفع معلم نیست. پس چه باید کرد.
به قول شاعر:
به شیرین زبانی و لطف و خوشی توانی که پیلی به موئی کشی
معمولاً ملایمت و خوشزبانی خیلی بیشتر از غضب و درشتی در خلق نافذ میافتد به قولی قطرهای عسل بیشتر از خرواری زهر مگس را جلب میکند پس اگر میخواهید کسی را با خود هم عقیده کنید به ملایمت سخن آغاز کنید و بکوشید طوری صحبت کنید که طرف مقابل را مکرر به بله، بله گفتن وادار کنید و طوری حرکت کنید که هرگز کلمه نه را به زبان نیاورد، در این صورت طرف مقابل را برای پذیرفتن رأی و پیشنهاد خود، حاضر و آماده کردهایم. باید به صورت اشاره افکار خود را در طرف مقابل القاء کنیم و بگذاریم به میل خود به نتایجی که ما میخواهیم برسد. در واقع میگذاریم او فکر کند که بر حسب تصور خودش رفتار کرده است.تعدادی از همکاران معتقدند که با عوض کردن جای شاگرد ناسازگار و قرار دادن وی در موقعیت بهتر میتوانند موفق باشند.آنان معتقدند بعد از این کار، باید به نحوی در آنها حس مسئولیت ایجاد کنیم به همراه تلفین این جمله: «میدانم از عهده آن بر میآیی» کمکش کنیم تا بتواند خود را در جمع کلاس مطرح کند این نیاز طبیعی خود را به نحو مطلوبتری ارضاء نماید و مسئولیتهایی از قبیل رهبری یک گروه کوچک علمی، یا ساخت وسیله کمک آموزشی، یا نقد و بررسی یک فیلم آموزشی، تصحیح برخی تکالیف را به وی واگذار کنیم. باید به شاگردان نوجوان خود توضیح دهیم که برای ساختن امروز دشمنانی وجود دارند که باید آنها را شناسایی کنیم و در واقع بستری برای آینده بهتر فراهم نمائیم. برخی کارها میتوانند اثرات بدی در زندگی ما و بهرهوری آینده کشور داشته باشند. در این باره باید دید دشمنان یک دانشآموز چه چیزهایی هستند و چگونه آینده وی را تباه میکنند باید با شناخت دشمنان امروز و نابودی آنها بگذاریم فردایی زیبا انتظار ما را بکشد.
فصل سوم «روشهای جلب توجه دانشآموزان»
شناسایی عوامل تباهسازی آینده
با شناسایی عوامل تباهسازی آینده یعنی دشمنانی که قبلاً صحبتش را داشتیم میتوان در مبارزه با آنها موفق بود:
1) دانشآموزی که در مقابل درس و معلم خود احساس تعهد نمیکند و با همکلاسهایش ناسازگار است فرد مفیدی برای جامعه آینده نخواهد بود و آینده بدی در انتظار دارد.
2) کسانی که نسبت به انجام وظایف خود کوشش نمیکنند در کار و شغل آینده خود نیز احساس مسئولیت نخواهند داشت.
3) اگر از دوره کودکی و نوجوانی به مراقبت و نگهداری وسایل خود عادت نکنیم و نظم و انضباط نداشته باشیم در اداره زندگی همیشه مشکل خواهیم داشت و فردی ناتوان و بیعرضه خواهیم بود علاوه بر این منظم بودن باعث صرفهجویی زیادی در وقت ما خواهد شد.
4) اگر از حالا با نشاط و روحیه شاد با دوستان خود بازی و تفریح نکنیم در آینده نیز فردی عبوس و غمگین خواهیم بود.
بررسی نقش روحیه معلم در امر کلاسداری:
روانشناسان میگویند: اگر میخواهید محبوب باشید همواره تبسم بر لب داشته باشید. چینی ها مثلی دارند که میگوید:
«مردی که تبسم کردن نمیداند، نباید وارد دکانی شود» و جمله جالب دیگری در این زمینه است که میگوید: «تبسم به هیچ کار نمیآید مگر وقتی عطا شود و سود آن در دادن آن است.»
دانشآموزان معمولاً معتقدند تحمل کلاسهایی با معلمین عبوس، بسیار خسته کننده و زجرآور است. نشاط توأم با لبخند معلم باعث جذابیت کلاس میشود حضرت علی (ع) میفرماید:
«با خوش خویی و گشادهرویی میتوان دامان مردم را به دست آرود با مردم چنان آمیزش و رفتار کند که اگر در آن حال مردید بر جدایی شما بگریند و اگر زنده ماندید خواهان معاشرت با شما باشند»
از یکی از مشاهیر جهان پرسیدند: رمز موفقیت تو در جلب محبت مردم چیست؟
وی گفت:
«من هرگز از کسی عیبجویی و انتقاد نخواهم کرد تا میتوانم نیکی هر کس را اظهار خواهم نمود، هر احمقی از عهده عیبجویی و تهمتزنی و شکایت بر میآید. عظمت مردان بزرگ از طرز رفتارشان با مردمان خرد آشکار میشود».
لذا به جای متهم کردن دانشآموزان به تنبلی و بیاستعدادی سعی کنیم آنها را بشناسیم و علت رفتارشان را ریشهیابی کنیم. خود بچه ها میگویند ما حوصله شنیدن کلمات تکراری و همیشگی، نظیر، تنبل، بیاستعداد، درس نخوان، بیفکر، را دیگر نداریم. در قرآن نیز آیات مختلفی در مورد عادت زشت عیبجویی و تهمتزنی داریم.
لذا معلمینی که گمان دارند با گفتن این کلمات وضعیت کلاس تغییر مثبت مییابد، باید در این مورد بیشتر فکر کنند و از تجربیان خود درس بگیرند، زیرا تجربه یکی از بهترین اساتید ما است.
نیاز به انجام کار گروهی در شاگردان:
. کار گروهی عامل آمادهسازی بچهها برای نیل به پیروزی است. معلم باید شاگردان را در ضمن درس، برای داشتن روحیه همکاری کمک کند. بسیاری از معلمین معتقدند هنگامی که کارها را بین دانشپژوهان تقسیم میکنیم، باعث میشویم خود آنها برای پیشرفت کارها نقشه بکشند و این امر موجب ایجاد قدرت و سرعت توأم با نشاط در شاگردان میگردد. لذا کلاس ایدهآلی خواهیم داشت که در آن همه در حال تلاش هستند.
چگونه شاگردان را وادار به درس خواندن کنیم:
ایجاد میل و انگیزه جزء مهمترین و مؤثرترین روشها میباشد. با ایجاد دلخوشی و اعتماد به نفس، رغبت به انجام کار بیشتر میگردد.
نیاز به جلب توجه در دانشآموزان:
معلم با توجه به این نیاز شدید، باید برخورد مناسبی با این گروه سنی داشته باشد. یکی از همکاران با تجربه، راز توفیق خود را، چنین بیان میکرد:من در اولین جلسه، امتحان سادهای از بچهها به صورت کتبی میگیرم، تا هم سطح فعلی کلاس را بدانم و هم در حین کار، همینطور که قدم میزنم، نامهای آنها را به خاطر بسپارم. نام هر کس برای خود، مهمترین کلمه میباشد.
معلم با توجه به این مسأله نیاز به جلب توجه، با شاگردانش زودتر صمیمی میشود و هنگامی که آنها را با نام کاملشان صدا میکند، دانشآموزان متوجه نمیشوند، که برای معلم اهمیت دارند و احساس بزرگی مینمایند.
بررسی نحوه ارتباط صحیح با دانشآموزان
اگر شاگردی به کلی بر خطا رود چه کنیم:
اگر به شاگردی برخورد کردیم که به کلی بر خطا میرود در نظر داشته باشیم که خود وی چنین تصوری راجع به خودش ندارد. لذا هرگز نباید او را محکوم کرد. بلکه باید در صدد باشیم که کنه اندیشه او را دریابیم که این شیوه مردمان حکیم و آزاده میباشد. صمیمانه باید بکوشیم نقطهنظر طرف مقابل خود را دریابیم، آنگاه میتوانیم آنها را اصلاح کنیم، بدون آنکه موجب خشم آنان گردیم. با این روش میتوانیم مخاطب را مشتاق شنیدن گفتار خودمان نمائیم.
پرهیز از مباحثه در کلاس:
همواره از بحث کردن اجتناب کنید و به خاطر داشته باشید در هیچ مباحثهای کسی به معنی تام برنده نیست. معلمین با تجربه همیشه جلوی ایجاد مناقشه و مباحثه در کلاس را میگیرند، از مباحثه چنان بگریزید که از مار زندگی یا زلزله هولناک می گریزید به قول شاعر:
هر که را مغلوب کردی در سخن گشت راسخ تر در آراء کهن
راه متقاعد کردن، بحث کردن نیست و این دو امر ابداً ارتباطی با هم ندارند راه نفوذ در افکار مردم، بحث کردن نیست ممکن است با مشاجره و مباحثه بتوانیم به اصطلاح سخن طرف مقابل را در دهانش بکوبیم اما چنین غلبهای بیفایده است. زیرا که هرگز موافقت صمیمانه طرف را نمیتوانیم به دست آوریم. باید توجه داشت که هرگز جاهلی را به قوه منطق نمیتوان متقاعد کرد. سوء تفاهم را نیز با مباحثه و مشاجره نمیتوان برطرف نمود، بلکه تدبیر و مهارت و سیاست و خوی صلح جویانه لازم است. شخص باید این قدرت را داشته باشد که خود را به جای حریف فرض کند. لذا معلمین باتجربه به عنوان بهترین وسیله غلبه در مشاجره و مباحثه، احتراز از ورود در چنین مباحثی میکنند و اگر میبینند، شاگرد عقیده، کاملاً مخالفی دارد به منظور اصلاح او در همان ابتدا حرفش را به دهانش نمیکوبند تا بیشتر دچار ناراحتی یا خشم یا نا امیدی شود. بروز حالت خشم یا دفاع از حرف خود، شاگرد را از شنیدن نظریه درست باز میدارد. پس در حالی که عقاید او را محترم میشماریم سعی میکنیم خود شاگرد بتواند به اشتباه خویش پی ببرد و آن را اصلاح کند.
چگونه از بچهها انتقاد کنیم که منفور نشویم:
اگر ضرورت دارد از شاگرد انتقادی بنمائیم، از کجا شروع کنیم. اگر مستقمیاً عیب را بگوئیم او به شدت ناراحت میگردد. شاگردی خط بسیار بدی داشت به وی گفتم تو مطالب را خوب فهمیدهای ولی متأسفانه چون خوانده نمیشوند نمیتوانم نمره خوبی بدهم با آنکه عیب کارش گفته شد و خردهگیری نامطبوعی بود ولی چون بعد از تمجید مزایا و هنرهای او بود چندان گران برایش نیامد. روش عمل مانند کار سلمانی است وی قبل از آنکه تیغ را به کار اندازد، زمینه صورت را صابون کاری میکند. و این عین رفتاری است که دانشآموز خطاکار به آن نیازمند است. پس قبل از شروع انتقاد حتماً باید از روی صدق و صفا بعضی امور مربوط به او را که واقعاً قابل تمجید باشند بستائید و از تحسین مضایقه نکنید.
برای تبدیل رفتارهای اشخاص به نحوی که منجر به خشم و خصومت نشود باید خطاها را به طور غیر مستقیم به آنها خاطر نشان کرد.
در کلاس مشغول تدریس قسمت مهمی از کتاب بودم. پوست پفک بزرگی روی کف کلاس افتاده بود. در حین صبحت خودم آن را برداشتم و در حالی که همه کلاس در آن سکوت خاص با تعجب و شرمندگی نگاهم میکردند آن را در سطل آشغال گذاشتم. در چهرههای آنها خجالت و ندامت کاملاً هویدا بود. شاید اگر مستقیماً توبیخ میکردم فوراً در صدد دفاع بر میآمدند. با انواع دلایل مختلف، که گناه را گردن همه، الا خودشان بیاندازند ولی به این شکل که گذشت. دیگر تا آخر سال چنین صحنههایی در کلاس ندیدم.
نکتهای که باید همواره در برخورد با شاگردان مد نظر داشته باشیم
هیچ کس تحکم را دوست ندارد، سعی کنیم از کلماتی نظیر «چنین کن یا چنان مکن» استفاده نکنیم، بلکه صحبت را با کلماتی نظیر: پیشنهاد میکنم، ممکن است دوباره بررسی کنیم، تصور میکنی درست باشد، در مورد صحت آن چه به نظرت میرسد، شروع کنیم. هرگز فشار و تسلط معلم بر شاگرد نباید محسوس باشد. بهتر است به شاگردان مجالی برای ابتکار و اظهار سلیقه شخصی بدهیم. لذا برای اصلاح شاگردان بدون آنکه آنان را به خشم آوریم و رنجیده خاطر کنیم باید مواظب باشیم که حکم مستقیم و صریح ندهیم. بلکه پند و دستور را به صورت پرسش ادا کنیم تا فرمان ما به صورت تصور فکری خودشان جلوه کند.
شاگردان را به حفظ حیثیت خویش یاری دهیم:
معلمی که در حضور دیگران شاگرد را ملامت میکند یعنی خودخواهی وی را ندیده گرفته و حیثیت شاگرد را له میکند و ابداً در فکر نیست که این عمل چه تأثیر ناگواری روی خود شاگرد و همچنین کلاس دارد و چگونه تولید واکنش میکند. در صورتی که اگر کمی اندیشه کنیم این کار هیچ ضرورتی ندارد با کمی فکر میتوانیم کلمات شایستهای بیابیم و صمیمانه بکوشیم که خود را در میان نبینیم یعنی تابع هوای نفس خود نشویم و درد دیگران را تشخیص دهیم آنگاه معلوم خواهد شد که به جای ضربتهای سختی که لازم شمردیم چه رفتارهای ملایمی امکان داشت. لذا باید خودخواهی شاگردان را رعایت کنیم و آنان را به حفظ حیثیت خویش یاری دهیم. و با گفتن کلماتی نظیر «من به تو اعتماد دارم» «میدانم که میتوانی از عهده برآیی»، کوششهایی که شاگرد انجام داده را عادلانه قضاوت و حقشناسی کنیم. پس باید جداً از ملامت و ستیزه بپرهیزیم و آنان را در بهبود احوال و اصلاح اوضاع درسیشان که منظور اساسی ماست پیش برانیم. لذا برای تغییر احوال شاگردان باید از کوشش آنها عادلانه قدردانی نموده و کوچکترین پیشرفت آنها را تمجید کنیم. شاگردان معمولاً اگر مورد اظهار اطمینان معلم قرار گیرند سعی میکنند خود را لایق سازند و در واقع باید سعی کنیم شاگردان را وادار کنیم که خود را لایق نام نیکی سازند. اگر با شاگرد ناسازگاری سر و کار یافتید و خواستید او را به خیر و صلاح هدایت کنید، چنین وانمود کنید که به وی اطمینان دارید البته در نظر داشته باشیم که انسان همانقدر که از تحسین و تمجید و احترام صادقانه نرم و رام میشود، همان قدر از تملق و چاپلوسی و تزویر میگریزد و منزجر میشود.با او مانند انسانی محترم و شرافتمند رفتار کنید، تا وی فریفته اطمینان ما شود و کوشش نماید واقعاً شایسته و لایق آن باشد. نه آنکه مرتباً بگوئیم تو کودنی، احمقی، بیاستعددی، بیلیاقتی و... همین کلمات کافی است که شوق پیشرفت و عشق و کمال را در او بکشد. اما اگر طور دیگری عمل کنیم وسایل تشویق را در برابرش میگسترانیم و کار را در نظرش آسان جلوه میدهیم. معمولاً قبل از شروع تدریس اگر از جملاتی نظیر درس این جلسه بسیار ساده است یا درس امروز را خیلی زود یاد میگیرید. استفاده کنیم آنها با آرامش بیشتری به درس گوش میدهند باید وا نمود کنیم که به استعداد یادگیری آنها اطمینان داریم بسیاری از شاگردان بیتوجه به درس با این روش ساده مداوا شدهاند. به آنها اگر بگوئیم «خودت از استعدادی که در باطن داری بیخبری» او تمام تلاش خود را میکند تا خود را در حدی که باید باشد، برساند. معلمی که بتواند روح اطمینان در قالب شاگردش بدمد و به وی اعتما دبه نفس دهد، جسارت و قدرت و قوت قلب برای نیل به هدف در شاگردش تزریق کند، میتواند شاگرد را از نو بسازد. شاید اکثر همکاران در سالها تجربه تدریس خود از این قبیل دانشآموزان داشته باشند که با این روش کاملاً زیر و رو شدهاند. لذا اگر خواستیم احوال شاگردی را تغییر دهیم: باید به او شهامت حرکت داده و اصلاح خطا را در نظرش آسان کنیم و انجام کار را در چشمش سهل و ساده نمایش دهیم. باید طوری رفتار کنیم. که بچهها از انجام تقاضای ما راضی و خشنود باشند و با خوشحالی و رضایت کار محول شده را بپذیرند. کلاسی داشتم که میدانستم ناسازگارترین بچه آن کیست وی را فرا خواندم مسئولیت کنترل و نظم گروهی را به وی سپردم بعد از مدتی او نه تنها بسیار خوب و مسئولیت خود را انجام میداد بلکه میدیدم از لحاظ درسی نیز پیشرفت زیادی حاصل کرده است.
اکنون به عنوان جمعبندی مطالب داریم:
دستورات هشت گانه اصلاح بچهها بدون آنکه باعث عصبانیت و آزردگی آنها شویم:
1) ابتدا از روی صدق و صفا نکات مثبت آنها را بستائید.
2) خطاها و عیبها را بطور غیرمستقیم خاطر نشان کنید.
3) پیش از انتقاد و عیبجویی به بعضی از خطاهای خود معترف شوید.
4) حکم مستقیم مدهید مطلب را تلقین کنید و به صورت پرسش ادا نمائید.
5) خودخواهی او را مراعات کنید بگذارید حیثیت خود را نگهدارد.
6) کوششهای او را عادلانه قدردانی کنید کمترین پیشرفت او را صمیمانه بستائید.
7) او را وا دارید که خود را شایسته نام و شهرت نیکی کند.
8) کاری که میخواهید به بچهها تحمیل کنید، آسان جلوه دهید و چنان رفتار کنید که با خوشحالی آن را انجام دهند.
به خاطر داشته باشیم، مهارت در کلاسداری بسته به این نیست که شاگردان از هر جهت کامل عیار باشند بلکه در این است که خود کامل عیار باشیم و سپس در صدد تبدیل آنه در جهت مناسب باشیم. با دوری کردن از انتقاد و ملامت و نکتهگیری میتوان موفق بود. همواره در نظر داشته باشیم که دو بار از راه زندگی گذر نخواهیم کرد پس هر سعادتی و هر خیر ی که باید به انسانها برسانیم در همین ایام معدود عمر است . زیرا که عمر دوباره ندادهاند کسی را پس به خاطر داشته باشیم در کلاسداری موفق، همواره از تابلو سرزنش ممنوع استفاده میکنیم و اقدام کنیم تا راهحل مناسب را پیدا کنیم. روانشناسی میگفت: تبسم و نفس عمیق و خواب کافی باعث میشود شخص کاملاً بر خود مسلط باشد و وابسته به رفتارهای دیگران نباشد. و مطلقاً از بحث کردن اجتناب بورزید. در نظر داشته باشیم شکست یعنی تجربه و سعی کنیم هیچگاه عذرتراشی نکنیم. به این ترتیب، کلاس را با روحیه خوبی اداره خواهیم کرد.
مدیریت رفتار با دانش آموز در کلاس درس
مدیریت رفتار با دانش آموز درکلاس
درس ، معلم مهربان یا خشن؟!
اساس و بنیان مدیریت رفتار موثر، داشتن روابط مثبت با دانش آموزان است. ارتباط مثبت
پیوند محکمی بین شما و دانش آموزانتان بر قرار می کندبدون این پیوند ، توان شما
برای تحت تاثیر قرار دادن و هدایت کردن آنها ضعیف خواهد بود .
با رعایت نکات زیر می توانید روابط تان را با دانش آموزان تقویت کنید:
• وقتی دانش آموزان وارد کلاس می شوند با آنها احوالپرسی کنید.
• برای تک تک آنها اهمیت قائل باشید و به تک تک آنها توجه کنید.
• به نظر هایشان با دقت گوش بدهید.
• به آنها مسئولیت بدهید.
• حتی موقعی که دارید رفتار نامناسبشان را تصحیح می کنید به شأن و شخصیت آنها
احترام بگذارید.
• و دست آخر اینکه: «همانقدر که فکر میکنید سزاوارید دانش آموزان به شما احترام
بگذارند به آنها احترام بگذارید»..
«موفقیت شما در شغل معلمی آنقدر که به روابط مثبت ، مهربانانه و اعتماد آمیز با
دانش آموزان وابسته است به هیچ مهارت ، ایده ،ابزار یا دستور العملی بستگی ندارد».
( پروفسور اریک جنسن)
معلمان کارآمد:
معلمانی که می توانند به خوبی بر رفتار دانش آموزان مدیریت کنند همگی این خصوصیات
را دارند:
• از مهارتها و ابزارهای گسترده ای استفاده می کنند.
• افکار واقع گرانه دارند . www.zibaweb.com
• بر احساسات خود مسلطند .احساسات متعادل داشتن به معنی بی تفاوت بودن نیست. شور و
شوق داشتن وبا انرژی و علاقه کار کردن از ضروریات معلمی است. اما نباید در ابراز
آنها زیاده روی کنید.
زیاده روی در هر احساسی روی توانایی فرد در داشتن تفکر منطقی و معقول اثر می گذارد
تنبیه:
مهمترین نکته ای که باید یاد آور شد این است که تنبیه موجب تغییر رفتار نمی شود.
• تنبیه موثر شما فقط مدت زمان محدودی وقوع رفتار نامناسب را به تعویق میاندازد.
• شدت تنبیه نیست که انجام رفتار نامناسب را محدود می کند بلکه قطعیت آن است. یعنی
دانش آموز مطمئن باشد که شما قطعا او را تنبیه می کنید.
• تنبیهات کلاسی در صورتی موثر خواهند بود که از ضعیف به شدید استفاده شوند. مثال
1. اخطار دادن به دانش آموز
2. تغییر دادن جای او
3. نگه داشتن او پس از پایان کلاس به مدت 5 دقیقه
4. اطلاع دادن به والدین
5. اخراج از کلاس
6. و دست آخر اینکه:«موقع تنبیه باید همیشه طوری عمل کنیدکه دانش آموز متوجه شود
این کار شما در واقع انتخابی است که خود او کرده و نتیجه منطقی عمل خودش بوده
است.))
پاداش:
مهمترین نکته ای که باید یادآور شد این است که پاداش موجب تغییر رفتار می شود.
• موثرترین شکل پاداش استفاده از بازخوردهای عاطفی مثبت است مثل لبخند زدن ، تشکر
کردن ، آرزوی موفقیت کردن
• وقتی جایزه می دهید هرگز نباید آن را پس بگیرید اگر پس از دریافت جایزه رفتار
نادرستی از دانش آموز سر زد باید از تنبیه مناسب آن رفتار استفاده کنید.
• پاداش باید عادلانه باشد.
جای دانش آموزان در کلاس:
• همیشه برنامه مشخصی برای تعیین کردن جای دانش آموزان در کلاس داشته باشید.
• وقتی دانش آموزان قبول کنند که طبق برنامه شما سر کلاس بنشینند درواقع پذیرفته
اند که دستور کار کلاس را شما تعیین می کنید.
• دانش آموزان مشکل ساز را در همه کلاس پخش نکنید .
• اگر بخواهید دانش آموزان را به صورت گروهی دور هم بنشانید باید برای انها حد و
مرز تعیین کنید و اجازه ندهید پا را فراتر از سطح معینی از رفتار اجتماعی بگذارند.
• هر چند وقت یک بار برنامه نشستن آنها را تغییر دهید.
• دقت کنید دانش آموزانی که قدرت تمرکز کمتری دارند نزدیک شما بنشینند و از جاهایی
که موجب حواس پرتی آنها می شود مثل پنجره ها دور باشند.
جای معلم در کلاس:
جای شما در کلاس می تواند تاثیر زیادی در کارآیی شما داشته باشد.
• هنگام تدریس تمام مدت جلو کلاس نباشید. اگر مدام جلو کلاس بایستید سایر نقاط کلاس
به منطقه تحت کنترل دانش آموزان تبدیل می شود.
• در تمام کلاس حرکت کنید تا نظارت خود را بر تمام قسمتهای کلاس اعمال کنید.
• وقتی در جلو کلاس قرار می گیرید در یکی از گوشه های کلاس بایستید.
• وقتی می خواهید رفتار دانش آموزی را اصلاح کنید برای صحبت ابتدا به او نزدیک شوید
هرگز سعی نکنید از دور این کار را بکنید.
• و دست آخر اینکه: «هرگز به حریم فردی دانش آموزان تجاوز نکنید اگر بیش از حد به
آنها نزدیک شوید احتمال اینکه گفتگویی آرام در باره یک نکته انضباطی به برخوردی خشن
و شدید تبدیل شود به طور چشمگیری افزایش پیدا می کند».www.zibaweb.com
شروع و پایان خوبی داشته باشید:
نحوه شروع و تمام کردن درس بخش مهمی از مدیریت موثر رفتار را تشکیل می دهد زیرا با
این کار جو و فضای درس همان روز و روز بعد رااز قبل مشحص می کنید.
• وقتی وارد کلاس می شوید با لبخند به دانش آموزان سلام کنید فعالیتهای آن روز
کلاستان را از قبل لیست کنید تا در زمانهای مناسب دانش آموزان بتوانند آن را انجام
دهند. با این کار یک فضای مثبت اجتماعی و کاری ایجاد می کنید.
• در آخر درس چنانچه کلاس مطلوبی داشته اید به دانش آموزان بگویید از هم صحبتی و
درس دادن به آنها لذت برده اید به فعالیتهای موفقیت آمیز آن روز تاکید کنید و به
مواردی که پیشرفت خوبی نداشته اند نپردازید
• و دست آخر اینکه:«وقتی دانش آموزان از کلاس بیرون می روند به هر کدام جمله مثبتی
بگویید حتی یک لبخند ، و خدا حافظ هم بی تاثیر نیست».
فضایی از رفتار خوب و پسندیده ایجاد کنید:
• رفتار مودبانه هزینه ای ندارد اما مانند چسب اجتماعی خوبی است که روز به روز
افراد بیشتری را به هم پیوند می دهد .
• با رفتار خودتان همان رفتار اجتماعی مناسبی را که از دانش آموزان توقع دارید به
نمایش بگذارید .
• با ملایمت رفتار دانش آموزانی که ادب را فراموش می کنند تصحیح کنید .
• و دست آخر اینکه : «اگر مجبورید صحبتتان را با دانش آموزی قطع کنید تا رفتار
نامناسب دانش آموز دیگری را تصحیح کنید حتما از او عذر خواهی کنید».
سرمایه گذاری کنید تا سود ببرید:
یکی از اصول اولیه روابط انسانی می گوید :همان چیزی را که می خواهید بگیرید بهتر
است اول آن را بدهید.
• اگر به آنها احترام بگذارید به احتمال زیاد به شما احترام خواهند گذاشت.
• اگر تصمیم بگیرید با رفتاری آرام و منطقی نسبت به رفتار آنها عکس العمل نشان
بدهید احتمال اینکه با آانها رو در رو بشوید ضعیف است.
• اگر بپذیریم که دانش آموزان انسان هستند ونه (ماشینهای یادگیری) احتمال اینکه
روابط کاری بهتری با آنها برقرار کنید بیشتر می شود.
• اگر رویکردی قاطع و در عین حال عادلانه در مورد انضباط داشته باشید احتمال اینکه
دانش آموزان مطابق انتظارات شما رفتار کنند بسیار بیشتر می شود.
• و دست آخر اینکه : اگر وقتی حضور و غیاب میکنید با لبخند و یک صبح بخیر دوستانه
ورود دانش آموزان را به کلاس خوش آمد بگویید احتمال اینکه به جای غرغر های معمول
پاسخ دوستانه ای بشنوید بسیار بیشتر می شود.
اصول مدیریت رفتار با دانش آموز
1. برای بروز رفتارهای خوب برنامه ریزی کنید
برنامه ریزی برای ایجاد زمینه هایی که دانش آموزان بتوانند رفتارهای خوب از خود
نشان بدهند دو عامل مهم پیشگیری و کاهش رفتار نامناسب را در حالت تعادل نگه می
دارد.
به جای اینکه روی اشتباه دانش آموز تمرکز کنید اورا به سوی انتخاب رفتار مطلوب
هدایت کنید.
2. رفتار و رفتار کننده را از هم جدا کنید
هنگام روبرو شدن با رفتار نامناسب همیشه باید این نکته را برای دانش آموز روشن کنید
که انتقاد شما متوجه خود رفتار است و نه کسی که رفتار از او سر زده است.به یاد
داشته باشیم اشتباهی که دانش آموز می کند با شخصیت او یکی نیست و اگر به او بر چسب
دانش آموز بد بزنیم اغلب باعث میشود که او از خودش تصویر ذهنی ضعیفی بسازد
3. از زبان انتخاب استفاده کنید .
بر اساس اصولی عادلانه به دانش آموزان اجازه بدهید از بین رفتارهایشان انتخاب
کنند.به آنها کمک کنید تا انتخاب مناسبی داشته باشند
بگذارید آنها نتیجه رفتاری را که انتخاب کرده اند ببینند(پاداش ویا تنبیه )
.استفاده از جمله هایی که به دانش آموزان کمک کند تا بین رفتارهایشان انتخاب کنند
ممکن است در ابتدا به نظرتان عجیب و نامناسب برسد اما باید مدام آنها را به کار
ببرید تا در اثر تکرار این عبارت ها جزیی از گفتارتان شود و به طور طبیعی آنها را
به کار ببرید.
به تفاوت چشمگیر بین این دو جمله توجه کنید:
رضا اگه بخوای همین طور حرف بزنی باید بری تنها گوشه کلاس بشینی.
رضا اگه تصمیم بگیری وقتی که من درس می دهم همین طور حرف بزنی یعنی تصمیم گرفته ای
بروی تنها گوشه کلاس بشینی حالا از تو می خواهم درست تصمیم بگیری. متشکرم.
معنی جمله اول این است :اگه کاری را که من می گویم نکنی مجبورت می کنم .این جمله یک
تهدید مستقیم است. اما معنی جمله دوم این است که خودت مسئول اعمالت هستی و از تو می
خواهم رفتار درست را انتخاب کنی
4. فضایی سرشار از اعتماد و حمایت ایجاد کنید.
اعتماد پایه واساس کلیه روابطی است که در آن حمایت متقابل وجود دارد.
www.zibaweb.com
برای رسیدن به
این هدف از شیوه های بسیاری می توانید استفاده کنید مثلا:
• در موردمیزان صمیمیت با آنها حد و مرز های روشنی را مشخص کنید و همیشه به آنها
پایبند باشید.
• در نحوه بر خورد و میزان انتظارات خود از دانش آموزان ثبات قدم داشته باشید.
• به تعهدات خودتان نسبت به آنها عمل کنید از تک تک آنها در کلاس حمایت کنید در
یادگیری به آنها کمک کنیدو.....
• به تک تک آنها توجه کنید.
5 . الگوی همان رفتاری باشید که از دانش آموز انتظار دارید
دانش آموزان در حال کسب آن مجموعه از مهارت های اجتماعی هستند که به کمک آنها
بتوانند انتخابهای رفتاری درستی داشته باشند به همین خاطر نیاز دارند که از رفتار
شما الگو بگیرند. نیازی نیست که شما یک الگوی عالی رفتاری باشید و هیچ اشتباهی
نکنید. .یک انسان معمولی که خطا می کند و به خاطر آنها عذر خواهی می کند الگوی
بسیار خوبی است.
6 .مسائل مهم را پی گیری کنید
مشخص کردن مسائل مهم باعث می شود تا از تیز بینی بیمارگونه دور باشید ونخواهید
اشتباهات دانش آموزان را زیر ذره بین بگذارید وبا آنها برخورد کنید زیرا در این
صورت به سرعت خسته می شوید و فضایی بسیار پر تنش را در کلاس درس حاکم می کنید
7. دوباره ارتباط برقرار کنید و رابطه را تصحیح کنید
فقط در صورتی می توانید روی رفتار دانش آموزان تاثیر مثبت بگذارید که با آنها
ارتباط داشته باشید. وقتی به دلیل انتخاب نامناسب رفتار دانش آموز ضروری است او را
تنبیه کنید نوعی احساس تنفر از شما در او به وجود می آید و رابطه شما را دچار تنش
میکند. باید مراقب باشید تا در اولین فرصت ممکن بعد از تصحیح رفتار دانش آموز
دوباره با او رابطه مثبت بر قرار کنید .
به یاد داشته باشید که : «با این کار مستقیما رفتار خوب را به دانش آموز نشان
میدهید».
برنامه انضباطی ده مرحله ای
مرحله اول:وقتی دانش آموزان کار خوبی می کنند آنها را تشویق کنید.
مرحله دوم :از الگو سازی مثبت استفاده کنید.
مرحله سوم :از روش نزدیک شدن به دانش اموز استفاده کنید مثلا:متوجه می شوید یکی از
دانش آموزان به کلاس بی توجه است بنابراین در کلاس قدم می زنید و به تدریج به او
نزدیک می شوید و در حالی که به سراغ او می روید از دانش آموزانی
مشغول کار کلاسی هستند تعریف میکنید . این کار شما باعث میشود آن دانش آموز به کار
کلاسی برگردد.به محض اینکه این کار را کرد به او توجه کرده و از او تعریف کنید.
مرحله چهارم : برای تصحیح رفتار دانش آموزان از آنها سوال کنید.
مرحله پنجم : توصیه های خود را به صورت خصوصی بگویید.
مرحله ششم : اول گفته دانش آموز را تایید کنید بعد اورا به مسیر درست هدایت کنید .
مرحله هفتم : به روشنی قوانین کلاس را به دانش آموزان یاد آوری کنید. در یادآوری
این قوانین از عبارت قوانین ما استفاده کنید.
مرحله هشتم : انتخاب روشنی پیش پای دانش آموز بگذارید.
مرحله نهم : طبق توافق نسبت به رفتار نا شایست دانش آموز واکنش نشان بدهید .
مرحله دهم : از شیوه های اخراج از کلاس استفاده کنید.
ملاحظات مربوط به اخراج دانش آموز از کلاس
• مسلما اخراج از کلاس جدی ترین عملی است که بر اساس شرایط کلاس انجام می دهید باید
این کار را با احتیاط انجام داد در غیر این صورت تاثیر چندانی نخواهد داشت. تنها
موقعیتی که از شیوه های دیگر استفاده نمی شود و مستقیما شیوه اخراج اجرا می شود
وقتی است که رفتار یک دانش آموز سلامت همکلاسی هایش را به خطر می اندازد در چنین
موردی استفاده از این روش هرگز نشانه ضعف شما نیست بلکه جزئی از برنامه انضباطی شما
می باشد.و باید همیشه نکاتی را در این مورد در نظر گرفت.بهترین کار این است که از
طریق بحث و گفتگو با تمام معلمان و مسئولین مدرسه به پرسشهای زیر پاسخ داد و روشهای
مورد توافق را به کار گرفت.
• چه نوع رفتارهایی اخراج دانش آموز را از کلاس ضروری می کند .آنها را لیست کنید؟
• به هنگام اخراج از چه نوع جمله های باید استفاده کرد؟
• چطور باید دانش آموز را از کلاس بیرون کرد؟
• و دست آخر اینکه : «اگر دانش آموز از کلاس بیرون نرفت چه باید کرد و از چه کسی
میتوان کمک گرفت»؟
• دانش آموز پس از اخراج باید کجا برود؟
• نقش کسی که او را پس از اخراج تحویل می گیرد چیست؟
• چه نکاتی باید در پرونده دانش آموز درج شود؟
• به چه کسی باید اخراج دانش آموز را اطلاع داد؟
• و دست آخر اینکه :« اگر مجبور شوید دانش آموزی را مرتب از کلاس بیرون کنید چه
باید کرد»؟
اخراج از کلاس اولین پیامد بد رفتاری دانش آموز است. بنابر این نقش معلم پس از
اخراج دانش آموز به عنوان کسی که مجری این کار بوده است بسیار حیاتی است.پس از
اخراج باید در اولین فرصت با دانش آموز حرف بزنید و
• در مورد اینکه اگر این رفتار بار دیگر تکرار شد چه تصمیم بهتری می شود گرفت با هم
صحبت کنید.
• به او نشان بدهید که از او هیچ دلخوری ندارید و جلسه بعد همه چیز مثل روز اول
خواهد بود.
• برای جبران کلاسی که از دست داده بر نامه ریزی کنید
.
• هر رفتار بهتری که او می تواند در چنین مواقعی داشته باشد به او یاد بدهید .
• ارتباط عادی را با او از سر بگیرید و اگر دلخوری یا ناراحتی پیش آمده آن را رفع
کنید .
این نکته نیز بسیار مهم است که اخراج دانش آموز را به والدین او ناظم و مدیر مدرسه
هم اطلاع دهید .
مجهز کردن جعبه ابزارمدیریت رفتار دانش آموزان مانند جعبه ابزار است به این معنا که
همیشه به یاد داشته باشید برای اداره کلاس در هر موردی همیشه یک راه حل یا یک شیوه
ثابت وجود ندارد.این جمله را با خودتان تکرار کنید :وقتی یک روش جواب نمی دهد آن را
کنار بگذار و از روش دیگری استفاده کن مثل استفاده از جعبه ابزار.معلمان کارآمد قبل
از دست بردن در جعبه ابزارشان ابتدا ویژگی ها و شرایط کلاس را
می سنجند و بر اساس آن مناسبترین مهارت یا شیوه عمل را انتخاب می کنند .که به نمونه
هایی از آن اشاره می شود:
• به هنگام توصیه به دانش آموزان به جای (لطفا) در اول جمله از واژه (ممنونم )در
پایان جمله استفاده کنید.مثال:
رضا (مکث )خودکارت را روی میز بذار وبه من نگاه کن .ممنونم..
وقتی در آخر جمله از واژه (متشکرم ) استفاده می کنید در واقع می گویید ( آنقدر
مطمئنم در خواستم را انجام می دهی که از قبل ،از تو تشکر می کنم.)
• پس از اینکه دستور شفاهی قاطع خود را که با (ممنونم ) تمام شده صادر کردید لازم
است دیگر گفتگوی انضباطی را ادامه ندهید و در عوض کارهای زیر را انجام دهید : دیگر
به دانش آموز نگاه نکنید ، از او دور شوید وبه سایر دانش آموزان بپر دازید، به سراغ
دانش آموزانی بروید که کارشان را خوب انجام می دهند و وقت تان را صرف آنها کنید.
• این روش شما که جزء ابزارهای جعبه ابزار مدیریت شماست به معنی نادیده گرفتن رفتار
نامناسب نیست بلکه به این معنی است که تصمیم می گیرید:
1- کدام رفتارهای دانش آاموزان را می شود نادیده گرفت و برای چه مدت ؟
2- در چه مواقعی باید آنها را نادیده گرفت؟ (اغلب وقتی همه کلاس متوجه این موضوع می
شوند مناسب است.)
• گاهی اوقات وقتی مدام از دانش آموزان بدرفتاری می بینیم وسوسه می شویم عصبانیت و
سر خوردگی خود را با سخنرانی کردن خالی کنیم اما باید جلوی این نوع وسوسه ها را
بگیریم و خیلی مختصر و مفید حرفمان را بزنیم زیرا دستورهای کوتاه وصریح باعث می شود
که دانش آموزان روی موضوع اصلی تمرکز کنند و مشکل را به راحتی تشخیص دهند و بتوانند
مشکل را حل کنند. www.zibaweb.com
• با بد رفتاری دانش آموزان مانند اشتباهی که به راحتی قابل اصلاح است برخورد کنید
.راه موثر و مسالمت آمیزی که برای این کار وجود دارد این است که به آنها توضیحی
کوتاه در باره مشکل بدهید بدون اینکه کسی را مقصر بدانید و سر زنش کنید.
• در صحبت با دانش آموزان به جای فعلهای منفی از فعل های مثبت استفاده کنید.همیشه
به جای اینکه به دانش آموز بگویید چه کاری را نکند به او بگویید چه کاری را بکند.
(مثال ) احتمال موثر بودن جمله ( رضا از تو می خواهم بگیری بشینی. متشکرم. )به
مراتب بیشتر از جمله ( رضا لطفا توی کلاس راه نرو..)
• از دادن اخطارهای مکرر خودداری کنید زیرا با این کار دانش آموزان را تشویق می
کنید که پا را از حد خود فراتر بگذارند. مسلما این نوع اخطارها کار ساز نیست: (رضا
! این سومین اخطار نهاییه که دارم به تو می دهم! )
• اگر خطر اینکه دانش آموز با رفتار نامناسبش به خودش یا دیگران صدمه ای وارد کند
وجود ندارد اصراری به دنبال کردن فوری توصیه تان نداشته باشید. اگر به دانش آموز
فرصت کوتاهی برای این کار بدهید احتمال اینکه بین شما واو بر خوردی پیش بیاید را
کاهش می دهید و در عین حال به او اجازه می دهید که در حضور هم کلاسیهایش وجهه خود
را حفظ کند.
• وقتی دانش آموزی می گوید :مگه زوره ! یا ( نمی تونی به من زور بگی ! ) بسیاری از
معلمان احساس ناتوانی می کنند و تسلیم ندای درونشان می شوند که می گوید : من نمی
تونم؟ حالا نشونت می دهم . مسلما پاسخ دادن به این ندای درونی هیچ سودی ندارد و فقط
باعث درگیری و برخورد بین معلم و دانش آموز لجوج می شود .واقعیت این است که شما نمی
توانید دانش آموزان را وادار به انجام کاری کنید. اما از این واقعیت می توانیم به
نفع خودمان استفاده کنیم . به این ترتیب که :«ابتدا گفته آنها را تایید کنیم و بعد
بگوییم که انتظار داریم رفتار درستی را که ما توصیه می کنیم انتخاب کنند».
• بعضی دانش آموزان خیلی زود می فهمند که می توان با رفتارهای نامناسب توجه کامل
شما را به خودشان جلب کنند. برخی دیگر اگر پس از صحبت در باره رفتار نامناسبشان
همچنان آنها را زیر ذره بین بگذارید احساس می کنند مورد تهدید قرار گرفته اند. در
هر صورت موثر ترین شیوه این است که توجه تان را هر چه سریع تر از رفتار نامطلوب
دانش آموز به چیز دیگری معطوف کنید.
• برای اینکه دانش آموز بتواند رفتارش را متوقف کند و در باره رفتار دیگری فکر و
سپس عمل کند به زمان نیاز دارد . اگر برای انجام این فرایند به او فرصت لازم را
بدهید احتمال اینکه به توصیه تان عمل کند و رفتار مطلوب را انتخاب کند افزایش
می دهید.www.zibaweb.com
• یکی از عوامل موثر در مدیریت رفتار استفاده از سوالاتی است که بتواند توجه دانش
آموز را جلب کند. این پرسشها باعث
می شود که دانش آموز بدون آنکه احساس گناه کند مسئو لیت رفتارش را به عهده بگیرد.
به ندرت پیش می آید که دانش آموز به (( چرا ))های شما جواب های با ارزشی بدهند.
بهتر است توجه دانش آموزان را با ((چه))پرسیدن به درس برگردانید. مثال: معلم : رضا
!می بینم از سر جات بلند شدی . داری چه کار می کنی؟ رضا : هیچی. معلم : الان باید
چه کار کنی ؟ رضا: نمی دونم . معلم : باید تمرین شماره دو کتاب را حل کنی تصمیم
بگیر ، این تمرین را حل کنی . ممنونم.
خلاصه مطلب
داشتن رفتار مناسب را مهمترین وظیفه خود بدانید و آن را در راس امور قرار دهید .
برای دانش آموزان فعالیتهای روز مره روشن تعیین کنید و از این عمل برای مدیریت
بهتر کلاس درس استفاده کنید.
به دانش آموزان به طور فعال مسئو لیت هایشان را آموزش دهید.
حتی وقتی رفتار دانش آموزی مناسب نیست رفتارتان طوری باشد که حقوق اساسی خودتان و
او را حفظ کنید.
به دانش آموز مرتبا باز خورد رفتار مناسبش را بدهید. برای این کار رفتار او را با
استفاده از واژه های مثبت توصیف کنید.
به دانش آموزان یاد بدهید که به دستورها و توصیه هایتان توجه کنند.
آگاهانه از حرکات و اشاره هایی استفاده کنید که اقتدار و اعتماد به نفس شما را
نشان می دهد.
از روشهای مسالمت آمیز استفاده کنید.
انتخاب های رفتاری روشنی در اختیار آنها قرار دهید تا برای تسلط روی رفتارشان
تشویق شوند.
از تمر کز بیش از حد روی رفتارهای نامناسبی که از دانش آموزان سر می زند خود داری
کنید.
از عزت نفس دانش آموزان حمایت و محافظت کنید.
رفتار نامناسب را از رفتار کننده جدا کنید .
به دانش آموزان فرصت بدهید تا بر رفتارشان مسلط شوند و بتوانند به توصیه های شما
پاسخ مناسب بدهند.
با قاطعیت موضوعات مهم را پیگیری کنید ولی نه با بی رحمی .
مدام روابط کاری تان را با دانش آموزان هر چه بیشتر مستحکم کنید.
موقع عصبانیت قضاوت نکنید . قبل از آرام کردن دیگران خودتان را آرام کنید.
**********************************
مرتبط:_پیشنهاداتی به معلمان برای تقویت عزت نفس دانش آموزان در کلاس درس ،و مختصری در مورد تشویق و تنبیه
مرتبط:کارنامه سبب افسردگی دانش آموزان می شود!
روشهای تدریس وکلاسداری
روش های تدریس ،فنون كلاسداري و بررسي نحوه تدريس موفق در کلاس
در اين نوشته، روشهاي كلاسداري را از ديدگاه برخي از معلمين موفق و يا شاگردان دبيرستاني مينگريم، لذا نمونه كارهاي موفق، با توجه به عوامل مختلف رفتاري، مورد بررسي قرار داده شده است. اين نمونهها از لا به لاي نظريات دانشآموزان دبيرستاني كه طبيعتاً سالها تجربه در شناخت انواع تدريسهاي موفق دارند، همچنين معلمين كه آموزش اين عزيزان را به عهده دارند و با استفاده از مجموعه مطالبي كه از ديدگاه روانشناسي انتخاب شده، همراه گرديده است.
به اميد آنكه از لا به لاي اين بحثها بتوانيم بهترين روش ايجاد انگيزه، يا نحوه ارتباط صحيح با دانشآموزان و يا روشهاي بالا بردن بهرهوري در كلاس و افزایش موفقیت دانش آموزان و معلمان را بيابيم.
هدف اصلي در تدريس
هميشه بايد در نظر داشته باشيم كه هدف اصلي در تدريس چيست؟
آيا فقط آموزش مبحث خاصي ميباشد، يا آنكه در ضمن آموزش بايد سعي كنيم، دانشآموز را به عنوان يك شهروند مؤثر و مفيد براي جامعه به بار آوريم.
يعني در نهايت روش درست زندگي كردن و انسان بودن را به او بياموزيم و از خود، خاطر خوبي در ذهن دانشآموزانمان به جا بگذاريم.
خاطرهاي از روز معلم:
ساليان تدريس در گذرند و خاطراتي در ما باقي ميگذارند، خاطراتي كه همواره بوي تازگي خود را زير غبار زمان از دست نميدهند. چه خوب است لذت داشتن چنين خاطراتي را با هم قسمت كنيم. مانند خاطرهاي كه بوي مهرباني آن را هنوز احساس ميكنم.
از راهروي طويلي كه به دفتر دبيرستان منتهي ميشد، گذشتم. مثل هر روز ازدحام روپوش سورمهايها، پچپچهاي خاص زنگ تفريح، هل دادن، خنديدن، خود شيرينيهاي برخي شاگردان را ميديدم ولي اين بار وارد جمع هيچ گروهي نشدم و دستهاي گچي خود را بر شانه هيچ كدام نزدم! تكه پرانيها و شليك خندهها اين بار رد و بدل نشد. نگراني خاصي به دلم چنگ ميزد. چهره مغرور يكي از بچههاي سوم رياضي جلوي نظرم ميآمد: مريم، دختري بلند قامت و سفيدرو با چشماني كه انگار در عمقشان اندوهي غريب خفته بود. به قول خودم سه سال بزرگش كرده بودم ولي امروز ديدم كه چقدر بايد بزرگتر از سنش باشد!
مادرش اول صبح گوشه دفتر منتظرم بود. صورتش را در چادري پوشانده بود. بوي آشناي فقر و نداري به همراه عطر دوستداشتني مادري مهربان همراه شده بود.
در حالي كه اشكي بر چهره چروكيدهاش ميغلتيد، گفت: خانم مبادا دخترم بفهمد پيش شما آمدم. مريم خيلي شما را دوست دارد و ميخواست هديهاي براي روز معلم به شما بدهد. امروز صبح از باغچه گل ياس چيدم كه بياورد ولي او نگران بود كه در مقابل ديگران شرمنده ميشود و...دستهاي زبر و زحمت كش آن مادر را بين دستهايم گرفتم. زن كه جرأت بيشتري يافته بود از شوهرش كه آجركشي ميكرده و الآن به علت ديسك كمر زمينگيري شده حرف زد. از پسرش كه دوره راهنمايي است و با آنكه انگشتش لاي دستگاه پرس رفته، ميگويد غصه نخور مادر بدتر از اينها زيادند، صحبت كرد. از خودش گفت كه ناچار است در خانههاي مردم كار كند و زندگي را بچرخاند.
در حالي كه آرامش ميكردم، از ثروتهاي بزرگي كه خداوند به او داده حرف زدم. اين كه ميتواند بچههاي به اين خوبي داشته باشد، اين كه با همه مشكلات يكديگر را دوست دارند و به هم كمك ميكنند و...
موقع خداحافظي انگار سبك شده بود. لبخند ميزد و دعا مي كرد ولي انگار غصههايش را در قلب من ريخته بود.
مريم فقط مغرورترين شاگردم نبود، او بسيار تيز و حساس بود. من بايد احتياط ميكردم، تا هيچ ردي از دلسوزي را در چشمهايم نبيند و شرمنده نشود. اگر شخصيتش در جمع همكلاسيها ميشكست، ديگر چيزي برايش نميماند كه من بتوانم معلمش باشم.
به دفتر دبيرستان رسيدم. مزه چاي تلخ با دلهره خاصي آغشته شده بود و صحبتهاي همكاران توأم با خزيدن عقربههاي زنگ تفريح ميشدند تا زمان رسيدن به زنگ دوم را بسازند. فكر كردم چه ساده ميشد اگر معملي فقط در گفتن معادلات شيمي، فرمولها، حل مسائل و... خلاصه ميشد. ولي مگر ممكن است! خدايا كمكم كن.
به در كلاس سوم رياضي رسيدم يادم افتاد اولين باري كه وارد كلاس شدم فكر كردم در كاملاً باز است، ولي وقتي پشت دستم به عنوان در زدن محكم به ديوار خورد تازه فهميدم كلاس بيدر است آن وقت همگي به جاي سلام خنديده بوديم اين خاطره لبخندي روي لبهايم نشاند روي تختهي كلاس با خط زيبايي شادباش روز معلم را نوشته بودند صداي قدمهاي مريم را از ته قلبم ميشنيدم كه آرامآرام، نزديكم ميشد دسته گل ياسي كه هيچ روباني اطرافش نبود را به سويم دراز كرد با خوشحالي گلها را بوئيدم گفتم از كجا دانستي كه من عاشق بوي اين گلها هستم، پاي تخته رفتم، انگار گچ و گلها با همكاري هم درس ميدادند.
آن روز كلاس درس شيمي پر از عطر گلهاي ياس بود. بهترين تشويقها بايد واقعي باشند و من واقعاً از گرفتن چنين هديهاي از چنين شخصيتي خوشحال بودم و شور شوق خود را نشان ميدادم.
هنگامي كه از كلاس سوم رياضي خارج ميشدم لحظهاي نگاهم به مريم خورد.
اولين باري بود كه ديدم چشمهايش ميخنديدند.
فصل اول مواردي كه ما معلين بايد به آن توجه كنيم:
استفاده از روشهاي فعال ياددهي مبتني بر IT:
معلمين گرامي بايد به شناسايي و ارتقاي مهارتهاي خود در كاربرد فناوريهاي نوين نظير ICT و IT در آموزش بپردازند. به اين ترتيب نه تنها ميتوانند از راهبردهاي گوناگون در آموزش استفاده كنند، بلكه امكان پاسخگويي به نيازها و تفاوتهاي فردي، ياد گيرنده را فراهم ميسازند و با استفاده از جذابيتهاي فناوريهاي در جهت ايجاد انگيزه، كلاس موفقتري را خواهند داشت و شور و نشاط بيشتري در كلاس ايجاد ميكنند.
شاگردان نيز در هنگام كار با ICT، اغلب در غالب گروهي مشاركت ميكنند و تجربهي اين گونه كارها به تقويت و رشد مهارتهاي فردي و اجتماعي، ميافزايد.
هر دانشآموز با هر ميزان از توانايي ميتواند از اين فناروي برخوردار باشد و از فرآيند يادگيري غنيتري برخوردار گردد. ما معلمين بايد سعي كنيم با ياري خداوند گنج دورني دانشآموزان و استعدادهاي نهفته آنها را نمايان كنيم. يعني يادگيري براي عمل كردن، يادگيري براي زندگي در كنار هم و با هم بودن را پرورش دهيم.
از ICT به عنوان ابزاري براي پشتيباني از اهداف تدريس بايد استفاده كنيم و دانشآموزان را به همكاري با يكديگر به هنگام كار با اين ابزار تشويق كنيم، تا ضمن دستيابي به يادگيري مستقل و فعال، تقويت كار مشاركتي را پرورش دهيم و باعث تقويت تواناييهاي دانش پژوهان در جمعآوري و پردازش اطلاعات و نوشتن گزارشها باشيم.
بررسي نحوه تدريس:
بهترين روش تدريس را چگونه ميتوان ارائه داد؟
اين سؤالي است كه تمامي همكاران به هنگام تدريس به آن ميانديشند. در گروهي از همكاران كم تجربه گاهي اين سؤال به همراه اضطرابي خاص ظاهر ميشود و اگر به نحوي اين اضطراب را به هنگام تدريس بروز دهيم يعني «اولين پله شكست».
دانشآموزان دبيرستاني معمولاً تجربه چندين ساله در شناخت كليه رفتارهاي معلمشان دارند و كوچكترين رفتار معلم را ناخودآگاه زير ذرهبين تجزيه و تحليل خود قرار ميدهند و شايد نتوانند آنچه حس ميكنند بيان كنند ولي به هر حال با نگاه يا رفتارشان به يكديگر يا به معلم گوشزد ميكنند. با دانشآموزان كه صحبت ميكردم اولين نكتهاي كه در كلاسداري مدنظر داشتند، اين بود كه معلم بايد بتواند تسلط كامل خود را بر موضوع و كلاس نشان دهد. همكاران نيز با بيان خود همين مطلب را ميرسانند. معلم بايد احاطه به كليه موارد بحث داشته باشد و قدرت ارائه آنها را نشان دهد. بسياري از همكاران جهت موفق بودن، لزوم داشتن طرح درس مناسب و فراگير، خواه به صورت مكتوب يا ذهني را قائل بودند. آنان معقتد بودند وجود طرح درس مناسب باعث تسلط كامل معلم بر موضوع مربوط ميشود تا بدون اتلاف وقت موارد درسي را به طور كامل پياده كند.
جلسه اول تدريس:
به عقيده تعداد زيادي از همكاران و دانشآموزان مهمترين جلسه در طول سال همان جلسه اول است.
اولين برخورد معلم با دانشآموز چگونه بايد باشد؟
عدهاي از معلمين موفق جهاني معتقدند اولين برخورد بايد به نحوي باشد كه دانشآموز حس كند در يك برنامهريزي كاملاً منظمي قرار گرفته است. كليه قوانين كلاس در طي سال، در همين جلسه بايد مشخص گردد. صحبتهاي مهمي از قبيل نحوه تدريس يا روش صحيح مطالعه يا نحوه برنامهريزي روزانه و همچنين اهميت انضباط در همين جلسه مطرح گردد. در مورد انتخاب نوع انضباط، اينكه از نوع انضباط مقتدرانه، بروني و مستبدانه، يا انضباط دموكراتيك، دورني با احساس مسئوليت و اينكه كداميك مؤثرترند. قضاوت و ارزيابي به عهده خود شماست. همچنين معلمين موفق دنيا در جلسه اول نسبت به استفاده كمتر از برنامههاي تلوزيوني تأكيد دارند. آنها ميگويند برنامههاي تلوزيوني باعث كاهش فعاليت بدني و عموماً اتلاف وقت بچهها ميشوند. كارشناسان نيز بحث مفصلي در اين مورد دارند كه بررسي و قضاوت آنها به عهده خود شماست.
اهميت ايجاد انگيزه در جلسه اول:
اگر معلم بتواند در جلسه اول اهميت فراگيري علم را به كلاس تزريق كند جلسات بعدي به مراتب بسيار بهتر و ارزندهتر ميشوند و كلاس از معلم محوري به سوي شاگرد محوري حركت كره و تبديل به كلاسي پويا و ارزنده ميگردد.www.zibaweb.com
در مورد علم و اهميت آن از بيانات لطيف حضرت علي (ع) ميتوانيم سود ببريم آنجا كه در ستايش دانش ميفرمايند: هر ظرفي تنگ ميگردد (پر ميشود) به آنچه درون آن ميگذارند مگر علم و دانش (سينه دل) كه چون علم در آن راه يافت فراخ ميگردد و گنجايش دارد براي پذيرفتن علم ديگر، اين دلها ظرفهاي علوم و اسرارند و بهترين آن دلها، نگهدارندهترين آنهاست (كه سپرده شده را خوب نگهدارد و به يايد دارد) پس هوشيار باش و از من نگاهدار و به ياد داشته باش آنچه به تو ميگويم: اي كميل: علم بهتر از مال است. زيرا علم ترا از گرفتاريهاي دنيا و آخرت نگاه دارد و تو مال را از تباه شدن نگاه ميداري، مال را بخشيدن كم ميگرداند ولي علم در اثر بخشيدن و ياد دادن به ديگران فزوني مييابد.
دو خورنده هستند كه سير نميشوند، خواهان علم كه هر چه بر او كشف و هويدا شود باز مجهول ديگري را ميخواهد معلوم كند و خواهان دنيا كه آنچه از كالاي دنيا بيابد باز ميخواهد كالاي ديگري به دست آورد.www.zibaweb.com
نحوه شروع تدريس:
شاگردان معمولاً دوست دارند معلم قبل از شروع درس جديد، خلاصهاي از مطالب گذشته را اشاره كند و معتقدند اين كار باعث ايجاد آرامش در فراگيري مطالب جديد ميگردد. عموماً خود همكاران نيز به اين مورد آگاهند و به لزوم انجام اين كار معتقدند. هر چند اين اشاره بسيار كوتاه و گذرا باشد، ولي اين احساس اطمينان روحي را كه مطالب قبلي تماماً مرور و وارد ذهن ما شده و اكنون آماده پذيرش جديد هستيم، را ميدهد. و اين خيلي فرق ميكند با معلمي كه به نظر دانشآموزان از يك نقطه گنگ شروع به حركت ميكند. در اين موارد بسياري از بچهها چون اطمينان به دانستن مطالب سابق ندارند و در ذهن خود اتصال مطالب جديد به قديم را نمييابند، لذا بيشتر به گذر وقت ميانديشند، تا آنچه معلم بيان ميكند.
روش موفق تدريس از ديدگاه دانشآموزان
اكثريت دانشآموزان، كلاس معلم محوري را كه در آن سخنران مطلق معلم باشد قبول ندارند. ناسازگاري در چنين كلاسهايي به صور مختلفي بروز ميكند كه بعداً روي آن، صحبت خواهيم كرد.
در صحبتهاي زيادي كه با شاگردان پايههاي مختلف داشتهام اكثريت آنان روي حل تمرين اضافي تأكيد دارند. ميگويند اگر معلم مطالب گفته شده را به صورت تمرين يا سؤال اضافي به ما بدهد، تا ما نيز چند لحظهاي كه او سكوت كرده، بتوانيم روي گفتههاي وي فكر كنيم و خود را بيازمائيم كه تا چه حد مطالب را فرا گرفتهايم، آنگاه با آرامش بيشتري ديگر مطالب را پيگري ميكنيم. بچهها اغلب معتقدند درس بايد توأم با مثالهاي دلنشين و مسائل روزمره باشد، بيان قصهوار مطالب ميتواند در كلاس ايجاد علاقه به گوش دادن كند. بيان قصهوار همان موردي است كه قرآن در بسياري مواقع جهت جذابيت و مؤثر بودن آموزش خاصي استفاه نموده است. در غير اين صورت كلاس خشك و خستهكننده ميشود. من هم گاهي براي بيان مطلبي آن را در قالب داستاني ارائه ميدهم و عملاً ميبينم دقت بچهها بيشتر ميشود و مطالب را بهتر ياد ميگيرند.
نحوه فعال نگاهداشتن كلاس توسط معلم:
چگونه ميتوان كلاس پويا و پر تحرك داشت؟
جهت فعال نگهداري كلاس بايد مرتباً از بچهها كار كشيد. معلميني كه تمام مدت سخنران مطلق هستند معمولاً مواجه با كلاسي خوابآلود و بيتحرك ميشوند. خيلي ساده ميتوان جلوي اين كار را گرفت همانطوري كه از زبان خود بچهها شنيديم بايد آنها را وادار به فعاليت كرد با جملات سادهاي نظير: «خوب تا حال چه گفتيم»، «فكر ميكنيد بعد چه ميشود»، «كي ميتونه بگه»، «كي ميتونه سريعتر به جواب برسه»، «ميخواهم ببينم سرعت عمل كي بيشتره»، «تصور كنيد در اين شرايط هستيد چه ميكنيد» نظير اين پرسشها ميتواند باعث ايجاد كلاسي كاملاً فعال باشد چنين سؤالاتي با ايجاد حس كنجكاوي بچهها را وادار به تفكر بيشتر روي موضوع مينمايد به خصوص اگر محاسن مطالب يا كاربردهاي آنها در زندگي را بدانند در واقع ايجاد انگيزه براي فهم بهتر مطالب را كردهايم و اين باعث ميشود مطالب بهتر جا بيفتند و باور يادگيري و اعتماد به نفس و تسلط روي موارد درس داده شده ايجاد ميگردد. زيرا در اين موارد نتيجه آن چيزي نيست كه معلم بيان كرده باشد بلكه بچه تصور ميكند نتيجه همان چيزي است كه خود به آن رسيده است.
نكته مهم ديگر كه اكثريت نظريهها روي آن تأكيد داشتند، عدم تكرار بيش از حد مطلب است معلميني كه مطلب سادهاي را بارها تكرار ميكنند، باعث خستگي و بيحوصلگي كلاس ميگردند. روانشناسان معتقدند بيشترين گيرايي در يك سخنراني حدود بيست دقيقه اول ميباشد و معلميني كه تا ثانيههاي آخر كلاس موارد بسيار بسيار مهم را ميگويند بهتر است به حد كشش طبيعي كلاس نيز توجه داشته باشند.
برخي همكاران نظريه جالبي در اين مورد دارند آنها ميگويند سعي ميكنيم وقت خود را طوري تنظيم كنيم كه فشار كاري در اوايل وقت شروع كلاس بيشتر از اواخر باشد و در دقايق آخر به بچهها وقت آزاد ميدهيم تا اگر اشكال يا سؤالي هنوز برايشان باقي مانده با خيال راحت آن را بپرسند يا اينكه بتوانند مطالب تدريس شده را مرور كنند.
علل لزوم پرسش درس از ديدگاه بچهها و معلمين
در مورد درس پرسي، معمولاً همكاران و شاگردان اتفاقنظر دارند كه اگر اين كار انجام نشود عملاً كارآيي كلاس پائين ميآيد. شاگردان ميگويند اگر بهترين معلم را هم داشته باشيم ولي مرتباً درس را از ما نخواهد كار يادگيري بسيار مشكلتر است. البته هدف اصلي معلمين علاوه بر اندازهگيري ميزان برآيند ياديگري كلاس و وادار ساختن بچهها به تلاش جهت استمرار امر يادگيري، آن است كه درس به صورت شفاهي و با بيان خود دانشآموزان نيز تكرار شود تا هيچگونه ابهامي باقي نماند. كلاً ايجاد سؤال باعث تحريك حس كنجكاوي و حركت بيشتر براي يافتن پاسخ ميشود. معلم ميتواند تمامي مطالب مهم جلسه قبل را به صورت سؤالهاي عمومي در كلاس مطرح كند، تا كليه مطالب مرور شوند و كلاس آمادهي پذيرش درس جديد گردد.
فصل دوم بررسي موارد تربيتي در امر تدريس
بررسي لحن اداي مطالب از ديدگاه بچهها و معلمين:
نكته مهمي كه مطرح است لحن صداي معلم است. در اين مورد كه معلم نبايد يكنواخت صبحت كند، تقريباً همه اتفاقنظر دارند. معلم بايد در ضمن صحبت با تغيير لحن صدا، بلندي يا كوتاهي صدا، ايجاد مكث و سكوت، از يكنواختي صدا پرهيز نمايد. نكته ديگر مسئله صداي بلند در تدريس ميباشد شاگردان معتقدند برخي معلمين كه عادت دارند خيلي بلند تدريس كنند، آرامش كلاس را به هم ميزنند و توجه ما را به درس كاهش ميدهند. ما بعد از كلاس عموماً دچار گيجي، سر درد، خرد شدن اعصاب، عدم فهم كافي، ناراحتي گوش ميشنويم. در اين باب روانشناسان جمله جالبي دارند آنها ميگويند «صداي بلند را ميشنويم ولي صداي آهسته را گوش مي دهيم».
نحوه انتقال مطالب از ديدگاه قرآن
در تكميل توضيحات قبلي، از بهترين كتاب يعني قرآن كمك ميگيريم. خدائي كه ما را ساخته خود به طبيعت ما آگاهتر است. پس چه بهتر كه ارزندهترين طريقه آموزش را از قرآن بياموزيم.
در قرآن بسياري از آموزشها در قالب قصه بيان شده كه اين خود، گرايش ذاتي انسانها را به داستان نشان ميدهد. قصههايي كه از جاي جاي آن، مطالب وافري جهت ارزشهاي متعالي انساني ميبينيم. در قرآن قبل از آنكه انجام كار را از انسان بخواهد، خود آن را انجام ميدهد. آنجا كه ميفرمايد:
«خدا و ملائكش بر پيامبر درود ميفرستند. پس اي كساني كه ايمان آوردهايد شما هم بر او درود بفرستيد».
معمولاً در لحن صحبت قرآن به دنبال خواستن اجراي امري، زمينهاي كه ايجاد رابطه عاطفي براي شنونده نيز بنمايد، زمينه ايجاد رابطه عاطفي و علاقه به گوش دادن و محبت كردن را ملاحظه مي كنيم: آيا خدا تو را يتمي نيافت كه در پناه خود جاي داد او از شر دشمنانت نگهدري كرد و ترا در بيابان مكه ره گم كره (حيران) يافت (در طفوليت كه حليمه دايهات آورد تا به جدّت عبدالمطلب سپارد در راه مكه گم شدي، حليمه و عبدالمطلب سخت پريشان شدند و خدا زود آنها را به تو راهنمايي كرد و باز ترا فقير (الي ا...) يافت و (به دولت نبوت) توانگر كرد (و نعمت رسالت عطا نمود) پس (به شكرانه آن) تو هم يتيم را هرگز ميازار و فقير و گداي سائل از درت بزجر مران (بلكه به احسان يا به زيان خوش برگردان).
مثال ديگر را با آيه بيست و يكم سوره بقره شروع ميكنيم آنجا كه ميفرمايد: «اي مردم بپرستيد پرورشدهنده خود را تا پارسا و منزه شويد. يعني در حين امر به انجام كار، ايجاد رابطه عاطفي با پرورنده خود را ميبينيم و به دنبال آن دليل انجام كار (بپرسيد تا پارسا و منزه شويد) آورده ميشود.
لذا در خيلي موارد ملاحظه ميكنيم در حين آموزش خاصي، محاسن يا علل انجام كار خواسته شده نيز، ذكر شده كه باعث ايجاد انگيزه در جهت انجام كار ميشود.
نحوه برخورد معلم با دانشآموز (بعد عاطفي)
در صحبتهاي بسياري كه با دانشآموزان داشتهام بيشترين اهميت آنان روي همين مورد بود. شايد اين موضوع تأييد كننده نقش مهم ايجاد علاقه در جلب توجه دانشآموزان به درس ميباشد. بحث روي نحوه برخورد و چگونگي اخلاقيات معلم بيشترين موردي بود كه دانشآموزان پايههاي مختلف به آن ميپرداختند. بچهها ميگويند ما نياز داريم كه به ما اعتماد به نفس داده شود و براي ما ارزش قائل شوند. تجربه نشان ميدهد معمولاً معلميني كه چند سال تدريس با يك كلاس خاصي را به عهده دارند، شناخت بيشتري روي بچهها پيدا كردهاند. اين معلمان معمولاً شاگردان را به نام صدا ميكنند و چون به خصوصيات بچهها آگاهند، پس موفقتر از حالتي هستند كه بخواهند به عنوان تازه وارد و غريبه وارد كلاس شوند، و با نگاه ناآشنا به چهرهها بنگرند، لذا اين خود نمايانگر اهميت شناخت روحيه دانشآموزان در فهماندن درس ميباشد.
بررسي بهترين روشهاي تشويق و تنبيه
يكي از روانشناسان ميگويد به هر كس اظهار اطمينان كنيد سعي خواهد كرد كه خود را لايق آن سازد. يادم ميآيد شاگرد بسيار ضعيفي را به محيط مدرسه جديدش آوردند در جلسه اول معرفي او را به عنوان شاگرد زرنگ نشان دادند، و پيرامون اين معرفي هم روحيه خودش و هم برخورد كلاس با وي تغيير كرد و بعد از مدتي اين شاگرد ناموفق سابق، تبديل به فرد موفقي شد و سعي كرد لايق وضعيت خوب پيش آمده باشد.
رئيس شركتي ميگفت: اداره كردن مردمان راحتتر است، اگر شما را محترم بشمارند و شما هم نسبت به استعداد و لياقت آنان ابراز قدرداني و اطمينانخاطر نمائيد. خلاصه اگر مايليد يكي از خصلتها را در وجود شخصي تقويت كنيد و استعداد او را به فعليت رسانيد طوري برخورد كنيد كه گويي اين خصلت بالفعل از صفات ارزنده و ملكات غالبه اوست. خود بچهها در بررسي روشهاي تشويق و تنبيه موفق معتقدند: معلمي كه روحيه آنها را درك كند، با صحبتهاي موردي با افراد كلاس و نشان دادن اهميت به شخصيت بچه و تقويت اعتماد به نفس، باعث ايجاد علاقه در آنها ميگردد. ميگويند در اين صورت با كوشش بيشتري سعي ميكنيم رضايت او را به دست آورده و لايق اعتماد وي باشيم لذا چنين معلمي بهترين تشويق را در مورد ما به كار بسته است. به قول فردوسي:
كسي كش ستايش نيايد به كار تو او را به گيتي به مردم مدار
در مورد بهترين روش تنبيه تعدادي از همكاران متأسفانه اعتقاد به برخورد تند در اولين جلسه دارند از قبيل پاره كردن دفتر، اخراج از كلاس، ايستادن كنار سطل آشغال، استفاده از خطكش و... گروهي از همكاران نيز به عنوان حربه آخر از چنين روشي استفاده ميكنند. مصداق حديثي كه ميفرمايد:
«در صورتي كه پيشنهاد ما مؤثر نيفتاد، البته بايد به زبان شمشير قضاوت كرد. عرب ميگويد آخرين وسيله معالجه داغ كردن است».
اكنون ببينيم نظر خود شاگردان در مورد بهترين روش تنبيه چيست:
بچهها ميگويند بهترين روش تنبيه كم توجهي معلم به ما ميباشد. وقتي تمرين نگاه ميكند با دفتر ما كاري ندارد، سر كلاس درس اصلاً نگاهي به ما نمياندازد. ورقه امتحاني ما را نميگيرد و براي درس پرسي صدايمان نميزند. در آن صورت عذابآورترين لحظات را ميگذرانيم. برخي ديگر ميگفتند بدترين نوع تنبيه معلم همان چهره ناراحت وي است كه گاهي توأم با جملاتي نظير اينها ميشود «از تو توقع نداشتم»، «خيلي بيشتر از اينها انتظار داشتم»، «نا اميدم كردي».
نحوه تشويق موفق از ديدگاه روانشناسان:
گروهي از روانشناسان معتقدند تمجيد بايد واقعي باشد و آگاهانه و دقيق به كار رود و فقط هنگامي كه بچه كار موفقيتآميزي انجام داده از آن استفاده كنيم.
در مورد تشويق كردن دانشآموزان بايد در نظر داشته باشيم كه تشويقهاي ما بايد صميمانه و صادقانه و واقعي باشد. چون انسان ذاتاً از تملق و چاپلوسي منزجر است، لذا بايد عادلانه از كوچكترين پيشرفت آنها تمجيد نمائيم زيرا بهترين طريق تغيير احوال و روحيه انسانها همين روش است.
با جملاتي نظير: «ترا جواني هوشمند و لايق كارهاي بزرگ يافتهام» يا «ميدانم كه آينده تو روشن است» ميتوانيم در دل دانشآموز نور اميدواري بتابانيم و بگذاريم اعتماد به نفس وجود وي را منقلب نمايد.
متأسفانه گروهي از معلمين كم تجربه معمولاً در برخورد با نقاط ضعف شاگردان به شدت عصباني ميشوند و شماتت، يعني راحتترين كار را انجام ميدهند نظير: «تو هيچي نميشي» «بياستعداد هيچي نفهم» «مهماني آمدي» و... با وي برخورد شديدي دارند و ناخودآگاه باعث فلج فكري بچه ميشوند. شايد در اين لحظات فراموش ميكنند، اگر معلمي عصبانيت خود را بروز دهد در واقع شكست خود را امضاء كرده است. يك معلم عصباني در واقع نشان ميدهد قدرت خودداري ندارم و از كوره در ميروم، من قدرت كنترل خود را ندارم در حالي كه قويترين مردمان آنانند كه خشم خود را فرونشانند لذا چنين معلمي در واقع به ضعف خود اعتراف كرده است.
نحوه تشويق و تنبيه و برخورد با زيردستان از ديدگاه نهجالبلاغه:
راجع به تشويق و تنبيه و نحوه بروز احساسات ميفرمايد: «علاوه بر اين بايد دانست كه افراط در مهرباني رعيت را مغرور ميكند و به كبر و نخوتش سوق ميدهد، تا درجهاي كه كار را به جاهاي باريك بكشاند «اي پسر حارث در عمليات كاركنان حكومت خود نيك بازرسي و دقت كن. آنكه با فداكاري انجام وظيفه مينمايد، بايد قولاً و عملاً تشويق شود. حتي كوچكترين اقدام ستودهاش را هم نبايد نايده انگاشت و در مقابل بدكاران نيز لازم است، مطابق مقررات اسلام، انتقامكشي و كيفرجويي». اي مالك مبادا كه در حكومت تو خادم و خائن يكسان باشند. زيرا خادمي كه در ازاي خدمت خود مزد و رحمت نبيند، دلسرد و بيقيد گردد و خائني كه جزاي خيانت خود را حد كمال نيابد، كردار زشت خويش را با جرأت بيشتري تكرار كند» «هرگز مگو من مأمورم و معذور، هرگز مگو كه به من دستور دادهاند و بايد كوركورانه اطاعت كنم، هرگز طمع مدار كه تو را كوركورانه اطاعت كنند» «هرگز به پشتيباني مقام سروري، خود را بر ديگران تحميل مكن» اگر چنين گويي و چنان كني آيينه قلبت زنگآلود و تاريك ميشود، «مالكا، انصاف و عدل سرلوحه برنامه حكومت است» «اگر چنين نكني و همگان را با نظر مساوي ننگري، بر بندگان خداي ظلم كردي و خداوند توانا را به دشمني خود برانگيختهاي» «مالكا هر قدر كه خود را قادر و فعال ميبيني بياد آر خداوند از تو فعالتر و قادرتر است» در خاتمه اين قسمت جمله منتخبي كه ميتواند مصداق راه حل اكثر مسائل انسانها باشد، را پيش ميكشيم، آنجا كه ميفرمايد:
«ياد خدا خاطر را روشن كند و چراغ خرد را برافروزد و اشتغال هوس و غضب را فرو نشاند»
نحوه برخورد با شاگردان ناسازگار:
مهمترين موردي كه معمولاً در اداره نظم و انضباط كلاس با آن مواجه هستيم همين مشكل نحوه برخورد با بچههاي ناسازگار است. برخي دبيران به عنوان اولين قدم در مواجه با اينان از روش بيرون كردن شاگرد استفاده ميكنند. در حالي كه معلم در لحظهاي كه شاگرد را بيرون ميفرستد در واقع اعلام ميكند كه من تحمل مبارزه با تو را ندارم يا به بيان كوتاهتر آنكه ميگويد «در مقابل تو من با زندهام». خود دانشآموزان كلاس نيز اين روش را نشانه ضعف معلم خود ميدانند آنها به طور ناخودآگاه، احساس دلسوزي براي چنين شاگردي كه در جمع تنبيه شده را دارند. كه باز اين به نفع معلم نيست. پس چه بايد كرد.
به قول شاعر:
به شيرين زباني و لطف و خوشي تواني كه پيلي به موئي كشي
معمولاً ملايمت و خوشزباني خيلي بيشتر از غضب و درشتي در خلق نافذ ميافتد به قولي قطرهاي عسل بيشتر از خرواري زهر مگس را جلب ميكند پس اگر ميخواهيد كسي را با خود هم عقيده كنيد به ملايمت سخن آغاز كنيد و بكوشيد طوري صحبت كنيد كه طرف مقابل را مكرر به بله، بله گفتن وادار كنيد و طوري حركت كنيد كه هرگز كلمه نه را به زبان نياورد، در اين صورت طرف مقابل را براي پذيرفتن رأي و پيشنهاد خود، حاضر و آماده كردهايم. بايد به صورت اشاره افكار خود را در طرف مقابل القاء كنيم و بگذاريم به ميل خود به نتايجي كه ما ميخواهيم برسد. در واقع ميگذاريم او فكر كند كه بر حسب تصور خودش رفتار كرده است.تعدادي از همكاران معتقدند كه با عوض كردن جاي شاگرد ناسازگار و قرار دادن وي در موقعيت بهتر ميتوانند موفق باشند.آنان معتقدند بعد از اين كار، بايد به نحوي در آنها حس مسئوليت ايجاد كنيم به همراه تلفين اين جمله: «ميدانم از عهده آن بر ميآيي» كمكش كنيم تا بتواند خود را در جمع كلاس مطرح كند اين نياز طبيعي خود را به نحو مطلوبتري ارضاء نمايد و مسئوليتهايي از قبيل رهبري يك گروه كوچك علمي، يا ساخت وسيله كمك آموزشي، يا نقد و بررسي يك فيلم آموزشي، تصحيح برخي تكاليف را به وي واگذار كنيم. معلم بايد اين باور را در آنها ايجاد كند كه زندگي امروز ما تصويري از زندگي آينده است اگر امروز خود را درست بسازيم فرداي ما نيز به شكل مطلوبي ساخته خواهد شد. بايد به شاگردان نوجوان خود توضيح دهيم كه براي ساختن امروز دشمناني وجود دارند كه بايد آنها را شناسايي كنيم و در واقع بستري براي آينده بهتر فراهم نمائيم. برخي كارها ميتوانند اثرات بدي در زندگي ما و بهرهوري آينده كشور داشته باشند. در اين باره بايد ديد دشمنان يك دانشآموز چه چيزهايي هستند و چگونه آينده وي را تباه ميكنند بايد با شناخت دشمنان امروز و نابودي آنها بگذاريم فردايي زيبا انتظار ما را بكشد.www.zibaweb.com
فصل سوم «روشهاي جلب توجه دانشآموزان»
شناسايي عوامل تباهسازي آينده
با شناسايي عوامل تباهسازي آينده يعني دشمناني كه قبلاً صحبتش را داشتيم ميتوان در مبارزه با آنها موفق بود:
1) دانشآموزي كه در مقابل درس و معلم خود احساس تعهد نميكند و با همكلاسهايش ناسازگار است فرد مفيدي براي جامعه آينده نخواهد بود و آينده بدي در انتظار دارد.
2) كساني كه نسبت به انجام وظايف خود كوشش نميكنند در كار و شغل آينده خود نيز احساس مسئوليت نخواهند داشت.
3) اگر از دوره كودكي و نوجواني به مراقبت و نگهداري وسايل خود عادت نكنيم و نظم و انضباط نداشته باشيم در اداره زندگي هميشه مشكل خواهيم داشت و فردي ناتوان و بيعرضه خواهيم بود علاوه بر اين منظم بودن باعث صرفهجويي زيادي در وقت ما خواهد شد.
4) اگر از حالا با نشاط و روحيه شاد با دوستان خود بازي و تفريح نكنيم در آينده نيز فردي عبوس و غمگين خواهيم بود.
بررسي نقش روحيه معلم در امر كلاسداري:
روانشناسان ميگويند: اگر ميخواهيد محبوب باشيد همواره تبسم بر لب داشته باشيد. چيني ها مثلي دارند كه ميگويد:
«مردمي كه تبسم كردن نميداند، نبايد وارد دكاني شود» و جمله جالب ديگري در اين زمينه است كه ميگويد: «تبسم به هيچ كار نميآيد مگر وقتي عطا شود و سود آن در دادن آن است.»
دانشآموزان معمولاً معتقدند تحمل كلاسهايي با معلمين عبوس، بسيار خسته كننده و زجرآور است. نشاط توأم با لبخند معلم باعث جذابيت كلاس ميشود حضرت علي (ع) ميفرمايد:
«گشادهرويي و خوش خويي دام دوستي است و از دست دادن فرصت غم و اندوه ميآورد» «با خوش خويي و گشادهرويي ميتوان دامان مردم را به دست آرود با مردم چنان آميزش و رفتار كند كه اگر در آن حال مرديد بر جدايي شما بگريند و اگر زنده مانديد خواهان معاشرت با شما باشند»
چگونه ميتوان روحيهاي شاد داشت:
روانشناسان ميگويند براي خوشحالي و خوشبخت بودن، ما به اوقات فراغت شاديبخش و شغل مورد علاقه نياز داريم ولي من به طور كلي معتقدم هر چه از امكانات موجود، بيشتر لذت ببريم به همان نسبت شادمانهتر زندگي خواهيم كرد. شادي زندگي، چيزي كه ما به دنبالش هستيم در دور و بر ماست، لذا دور و برمان را خوب و دقيق بايد بررسي كنيم. حضرت علي (ع) چقدر لطيف ميفرمايد: «اي انسان عظمت بايد در نگاهت باشد نه در چيزي كه به آن مينگري».
شادماني يا خوشحال زيستن، آن است كه انسان ظرفيت لذت بردن از مواهب زندگي را داشته باشد و بايد لذت خوب بودن و مهرباني كردن و يا تدريس در كلاس و... را قدر بشناسيم و گرامي بداريم آنگاه خواهيم ديد كه چگونه زندگي تلخ به كام ما شيرين خواهد شد. فكر كنيم آنچه داريم فعلاً همين وضعيت است پس چطور با آن بسازيم تا لذت بيشتري با گذر عمر به دست آوريم. در زندگي لذتهاي كوچكي هست كه اكثريت مردم از آن غافلند مانند كمك به همنوع، تغيير روحيه افسرده بچهها، داشتن خانواده صميمي، داشتن دوستان خوب و يكدل، نوازش بچهاي كوچك، گوش دادن به صداي باران، ديدن عظمت آسمان شب و... هنوز كسي نميداند شادي بعدي كي و كجا به وي روي ميآورد.
در حالي كه شادماني ممكن است امري پيچيده براي ما باشد حل مشكل نيز به همان اندازه پيچيده و دشوار است. شادي آن نيست كه در زندگي چه اتفاقي براي ما ميافتد شادي در آن است كه چگونه اتفاق فكر كنيم؟ با چه شيوهاي با آن روبرو شويم؟ شادي، استعداد و توانايي ماست براي آنكه از هر منفي يك مثبت بسازيم و شكستهاي زندگي را مبارزه به شمار آوريم، آرزو داشتن نسبت به اينكه، آنچه نداريم حتماً داشته باشيم، لذت بردن از آنچه كه در اختيار داريم را برايمان تلخ و ناممكن ميسازد.
لذتها، شاديها، و به طور كلي خوشبختياي كه ما در زندگي به دنبالش هستيم چه بسا در نزديكيهاي ما و منتظر ما هستند، مهم آن است كه ما دور و برمان را خوب و به دقت بپائيم.
داشتنن انتخابهاي بيشمار در زندگي و عدم رسيدگي كافي به هر يك، زير فشار قرار گرفتن و حرص زدن براي دستيابي به موفقيتهاي ناپايدار و كوتاه، شادي ما را به بدبختي بدل ميكند، ما اغلب چهار اسبه به مقصد پول دار شدن و موفقيت ميتازيم، بدون توجه به اينكه آنهايي كه اينها را دارند الزاماً و نوعاً خوشبخت و شاد نيستند و يا آروزي «به جاي ما بودن» را در دل ميپرورند.
پس بيائيد با دقت بيشتري اطرافمان را بنگيريم «فرصتها چون ابر زود گذرند» پس از هر فرصتي براي خوب بودن بايد استفاده كنيم و با انجام كارهاي خير وجود خود را لبريز از رضايت و شاماني نمائيم چنانچه حضرت علي (ع) ميفرمايد:
«كار خير انجام دهيد و اندك آن را كوچك مشماريد زيرا خرد آن نزد خداي بزرگ، بسيار است».
بررسي نياز به داشتن دوست در شاگردان دبيرستاني:
بررسي اخلاقيات نوجواني كه به عنوان شاگرد با آنها برخورد داريم، معمولاً به بهتر پياده كردن روش تدريس كمك ميكند. نياز به دوستي و دوست داشتن كه در اين سنين به منتهي درجه خود ميرسد بايد مورد توجه ما قرار گيرد.www.zibaweb.com
دوستي صرفاً يكي از لذايذ ساده و پيش پا افتاده زندگي، مثل شيريني يا غذا نيست. بلكه براي اكثريت شاگردان قسمتي از يك نيروي كاملاً ضروي است و شاگردان چه در ايجاد آن مهارت داشته باشند و چه ناشيانه آن را جستجو كنند بدان نيازمندند. حضرت علي (ع) ميفرمايد:
«از كسي پرسيدند بين برادرت و دوستت كدام يك را بيشتر دوست داري، گفت برادرم را اگر دوست باشد».
اغلب دانشآموزان در صحبتهاي خود علاقه به معلمي نشان دادند كه بتواند نقش دوست را براي آنها ايفا كند. حضرت علي (ع) ميفرمايد:
«ناتوانترين مردم كسي است كه از دوستيابي ناتوان باشد و ناتوانتر از او كسي است كه از دست بدهد دوستي از ياران را كه به دست آورده است».
و نيز ميفرمايد:
«همنشين احمق مباش زيرا، بر اثر بيخردي خود، كارش را در نظر تو زينت داده و ميآرايد و دوست دارد مانند او باشي و حماقتش را بپوشاني. هرگاه خداوند بندهاي را پست گرداند علم و دانش را برابر او سد نمايد و او را توفيق ندهد. لذا ناداني بدترين بيچارگيهاست.»
پس معلمي موفق است كه بتواند با توجه به اين نياز طبيعي شاگردش، از جوانب مختلف بر رفتار وي نفوذ كند و محبت وي را جلب نمايد. شاگردان نيز ميگويند، وقتي معلمي را دوست داريم درس وي را بهتر ميخوانيم و كلاس برايمان خسته كننده نميشود.
از يكي از مشاهير جهان پرسيدند: رمز موفقيت تو در جلب محبت مردم چيست؟
وي گفت:
«من هرگز از كسي عيبجويي و انتقاد نخواهم كرد تا ميتوانم نيكي هر كس را اظهار خواهم نمود، هر احمقي از عهده عيبجويي و تهمتزني و شكايت بر ميآيد. عظمت مردان بزرگ از طرز رفتارشان با مردمان خرد آشكار ميشود».
لذا به جاي متهم كردن دانشآموزان به تنبلي و بياستعدادي سعي كنيم آنها را بشناسيم و علت رفتارشان را ريشهيابي كنيم. خود بچه ها ميگويند ما حوصله شنيدن كلمات تكراري و هميشگي، نظير، تنبل، بياستعداد، درس نخوان، بيفكر، را ديگر نداريم. در قرآن نيز آيات مختلفي در مورد عادت زشت عيبجويي و تهمتزني داريم.
لذا معلميني كه گمان دارند با گفتن اين كلمات وضعيت كلاس تغيير مثبت مييابد، بايد در اين مورد بيشتر فكر كنند و از تجربيان خود درس بگيرند، زيرا تجربه يكي از بهترين اساتيد ما است.
نياز به انجام كار گروهي در شاگردان:
معلم بايد دانشآموزان را براي مقابله با هر نوع حادثه يا پيشامدي آماده كند. كار گروهي عامل آمادهسازي بچهها براي نيل به پيروزي است. معلم بايد شاگردان را در ضمن درس، براي داشتن روحيه همكاري كمك كند. بسياري از معلمين معتقدند هنگامي كه كارها را بين دانشپژوهان تقسيم ميكنيم، باعث ميشويم خود آنها براي پيشرفت كارها نقشه بكشند و اين امر موجب ايجاد قدرت و سرعت توأم با نشاط در شاگردان ميگردد. لذا كلاس ايدهآلي خواهيم داشت كه در آن همه در حال تلاش هستند.
چگونه شاگردان را وادار به درس خواندن كنيم:
ايجاد ميل و انگيزه جزء مهمترين و مؤثرترين روشها ميباشد. با ايجاد دلخوشي و اعتماد به نفس، رغبت به انجام كار بيشتر ميگردد.به خاطر دارم روزي سر كلاس در مورد ساختار اتم صحبت ميكردم و آزمايشات رادرفورد را شرح ميدادم، گفتم رادرفورد همان چيزهايي را ديد كه شما ميبينيد، حالا فكر كنيد كه به جاي او هستيد! چه نتايجي را به دست ميآوريد؟
حالت چهره همگي عوض شده بود، هيجان و شور و شوق خود را با انواع پاسخهاي جالبي كه ميدادند، نمايان ساخته بودند.در آن جلسه تدريس، تمامي نتايجي را كه رادرفورد پس از آن همه آزمايش به دست آورده بود را از بان يكايك دانشآموزانم ميشنيدم!در حالي كه دانشآموزانم امر تدريس را به عهده گرفته بودند و علاقه و نشاط خاصي را در بيان مطالب نشان ميدادند، صميمانه به آنها گوش ميدادم و شادي موفقيت دانشآموزانم به صورت لبخندي روي صورتم نقش بسته بود.
نياز به جلب توجه در دانشآموزان:
معلم با توجه به اين نياز شديد، بايد برخورد مناسبي با اين گروه سني داشته باشد. يكي از همكاران با تجربه، راز توفيق خود را، چنين بيان ميكرد:من در اولين جلسه، امتحان سادهاي از بچهها به صورت كتبي ميگيرم، تا هم سطح فعلي كلاس را بدانم و هم در حين كار، همينطور كه قدم ميزنم، نامهاي آنها را به خاطر بسپارم. نام هر كس براي خود، مهمترين كلمه ميباشد.
معلم با توجه به اين مسأله نياز به جلب توجه، با شاگردانش زودتر صميمي ميشود و هنگامي كه آنها را با نام كاملشان صدا ميكند، دانشآموزان متوجه نميشوند، كه براي معلم اهميت دارند و احساس بزرگي مينمايند.
چگونه ميتوانيم سخنگوي دلپذيري باشيم؟
ما بايد همواره به خاطر داشته باشيم كه طرف صحبتمان، يعني بچهها معمولاً صد مرتبه بيشتر به فكر خيالات و آرزوهاي خود هستند. آنها ترجيح ميدهند به آينه يا كيف يا عكس بغل دستي خود نگاه كنند، تا اينكه به فرمولهاي نوشته شده، توجه داشته باشند و مطالب علمي را دنبال كنند.
پس براي جلب علاقهي دانشآموزان به فراگيري، چه كنيم؟ معلمي ميگفت: من اجازه نميدهم شاگردان شنونده مطلق باشند. پس معلم با دقت به نياز به جلب توجه در شاگردانش بايد موارد مختلف را براي آنان توضيح دهد. و مرتباً اهميت مخاطب خود را برايش محسوس كند. در نظر داشته باشيم آرزوي اهميت يافتن قويترين ميلهاي بشري است پس بايد با شاگردان طوري رفتار كنيم كه مايليم آنان با ما رفتار كنند و اگر علاقه داريم آنها از احتراممان فرو نگذارند و از روي انصاف، لياقت و هنر ما را اذعان نمايند، اين موضوع را راجع به آنان هم پياده نمائيم.
لذا، مطالبي كه در روشهاي جلب محبت دانشآموزان داشتيم را در سه مورد زير خلاصه ميكنم:
1) صميمانه نسبت به شاگردان علاقهمند باشيد.
2) تبسمي بر لب داشته باشيد و به ياد داشته باشيد نام هر كس براي او شيرينترين لغات است.
3) گوش دادن را بياموزيد و آنان را به شوق آوريد تا نظر خود را ابراز دارند و صميمانه و صادقانه اهميت دانشآموزان را برخودشان روشن كنيد.
فصل چهارم
بررسي نحوه ارتباط صحيح با دانشآموزان
اگر شاگردي به كلي بر خطا رود چه كنيم:
اگر به شاگردي برخورد كرديم كه به كلي بر خطا ميرود در نظر داشته باشيم كه خود وي چنين تصوري راجع به خودش ندارد. لذا هرگز نبايد او را محكوم كرد. بلكه بايد در صدد باشيم كه كنه انديشه او را دريابيم كه اين شيوه مردمان حكيم و آزاده ميباشد. صميمانه بايد بكوشيم نقطهنظر طرف مقابل خود را دريابيم، آنگاه ميتوانيم آنها را اصلاح كنيم، بدون آنكه موجب خشم آنان گرديم. با اين روش ميتوانيم مخاطب را مشتاق شنيدن گفتار خودمان نمائيم.
نكته: بايد دقت كنيم در آغاز كلمه «نه» يا «تو اشتباه مي كني» اگر باشد طرف مقابل تمام فكر خود را در خط دفاعي جمع مي كند. حال آنكه معلميني كه به اين شكل شروع ميكنند: بسيار خوب منم جاي تو بودم همينطور فكر ميكردم حالا اگر اينطور به مسئله نگاه كنيم به نظرت چطور است موفقتر هستند. به عبارتي سعي كنيم تصور كند كه خودش به نتيجهاي كه ما ميخواهيم رسيده است.
پرهيز از مباحثه در كلاس:
همواره از بحث كردن اجتناب كنيد و به خاطر داشته باشيد در هيچ مباحثهاي كسي به معني تام برنده نيست. معلمين با تجربه هميشه جلوي ايجاد مناقشه و مباحثه در كلاس را ميگيرند، از مباحثه چنان بگريزيد كه از مار زندگي يا زلزله هولناك مي گريزيد به قول شاعر:
هر كه را مغلوب كردي در سخن گشت راسخ تر در آراء كهن
راه متقاعد كردن، بحث كردن نيست و اين دو امر ابداً ارتباطي با هم ندارند راه نفوذ در افكار مردم، بحث كردن نيست ممكن است با مشاجره و مباحثه بتوانيم به اصطلاح سخن طرف مقابل را در دهانش بكوبيم اما چنين غلبهاي بيفايده است. زيرا كه هرگز موافقت صميمانه طرف را نميتوانيم به دست آوريم. بايد توجه داشت كه هرگز جاهلي را به قوه منطق نميتوان متقاعد كرد. سوء تفاهم را نيز با مباحثه و مشاجره نميتوان برطرف نمود، بلكه تدبير و مهارت و سياست و خوي صلح جويانه لازم است. شخص بايد اين قدرت را داشته باشد كه خود را به جاي حريف فرض كند. لذا معلمين باتجربه به عنوان بهترين وسيله غلبه در مشاجره و مباحثه، احتراز از ورود در چنين مباحثي ميكنند و اگر ميبينند، شاگرد عقيده، كاملاً مخالفي دارد به منظور اصلاح او در همان ابتدا حرفش را به دهانش نميكوبند تا بيشتر دچار ناراحتي يا خشم يا نا اميدي شود. بروز حالت خشم يا دفاع از حرف خود، شاگرد را از شنيدن نظريه درست باز ميدارد. پس در حالي كه عقايد او را محترم ميشماريم سعي ميكنيم خود شاگرد بتواند به اشتباه خويش پي ببرد و آن را اصلاح كند.www.zibaweb.com
نحوه نفوذ در متقاعد ساختن كلاس:
همكاران عزيز توجه داشته باشيم، اكثريت بچههايي كه در دوره دبيرستاني ميبينيم، به شدت نيازمند محبت و غمگساري هستند، احتياج دارند كه كسي درد آنها را بداند و به حال آنها برسد. لذا اگر آنها را تا حدي ارضاء كنيم همواره ما را دوست خواهند داشت. پس اگر نسبت به كلاس ابراز محبت و يكدلي كنيم، ناخودآگاه همكاري بيشتري براي پيشرفت كلاس انجام ميدهند. به جاي اينكه با جملاتي نظير «اين مشكل خودتان است« «مسائل كلاس شما ربطي به من ندارند» و... آنها را پشت ديوار غربت بگذاريم. سعي كنيم دانشآموزان را با خود همراه كنيم و متوسل به عواطف عاليه آنها بشويم با جملاتي نظير تجارب سالهاي زياد مرا آدمشناس كرده در همان وهله اول برخوردمان حس كردم، شاگردي، كوشا، خوش قول، شرافتمند، با غيرت، درس خوان هستي، شاگرد را جهت پذيرفتن مسئوليت آماده كنيم. در ضمن اگر اشتباهي داريم بايد صادقانه و راحت به آن اعتراف كنيم كه بشر جايز الخطاست. با اين جمله «ممكنه اشتباه از من باشه بهتره دوباره مرور كنيم و يا نظير آن. روش ديگر نفوذ و متقاعد ساختن كلاس آن است كه در چشم و خيال بچهها تصور كنيم. دانشآموزان اگر شكلي ببينند و خود آن را تحليل كنند بيشتر قبول دارند تا آنكه راجع به آن شكل معلم به تفسير سخن بگويد. مثلاً در جلسهاي كه مشغول تدريس نظريه علمي دانشمندي بودم، ميديدم بچهها با خستگي به ساعتشان مينگرند، آن روز باقي مطالب را در قالب تصور خود آنان ريختم به آنها گفتم اين دانشمند همان چيزي را ميديد كه هر آدم عادي ميتوانست ببيند ولي فرق او با ديگر آدمها چه بود؟ وي سعي كرد نتايجي را از آنچه ديده بود بيرون بكشد، حالا من فقط آنچه وي ديده بود را روي تخته ميكشم، ميخواهم ببينم وضعيت شماها چگونه است. كلاس در چنان سكوت عميق و توجه شديد فرو رفته بود كه گويي روي حساسترين مسئله زندگي ميخواستند تمركز داشته باشند، آنها نميخواستند در اين بازي نقش آدمهاي عادي را داشته باشند، و طوري نظريات خود را ابراز ميداشتند كه گويي در مسابقهاي مهيج شركت داشتند، ميخواستند ثابت كنند در حد همان دانشمند بزرگ هستند و خود به خود بدون آنكه من نظريات دانشمند را پشت سر هم تكرار كنم، با هدايت مسير فكرشان، خود اينكار را با غرور و رضايت از پيروزي بازگو ميكردند.
قضيه ديگري را تعريف ميكنم كه ممكن است برخي معلمان تا به حال چندين بار مشابه آن را تجربه كرده باشند، قصه مربوط به سركارگر ناموفقي بود كه نميتوانست كارگران زيردست خود را به كار واردار كند وي ميگفت تا به حال انوع روشها را پياده كردهام، يكايك آنها را تشويق و تحريص نمودهام، ناسزا گفتهام، تهديد به اخراج كردهام، ولي هيچ روشي موفق نبوده است، ماندهام چه كنم. واقعاً وقتي هر روشي را بيفايده ديديم چه كنيم؟ اين روش را آزمايش كنيد. رئيس كارخانه از سركارگر پرسيد امروز چند دفعه ذوب فولاد به عمل آمده، گفت «شش دفعه» رئيس كارخانه روي زمين با گچ به خط درشت نوشت «شش» و رفت. كارگران شيفت شب آمدند و عدد را كه ديدند پرسيدند اين ديگر چيست؟ ديگران گفتند امروز رئيس آمد و پرسيد كار ذوب چند بار انجام شده سپس اين عدد را نوشت و رفت. صبح روز بعد كه رئيس كارخانه وارد شد ديد به جاي عدد قبلي كلمه هفت روي زمين نوشته شده كارگران صبح آمدند و عدد را كه ديدند گفتند آقايان شب كار خود را نيرومندتر از ما ميپندارند پس با شدت تمام دست به كار شدند چون شب فرا رسيد عدد ده درشتي روي زمين نوشتند و رفتند و بلاخره كارخانهاي كه رو به ورشكستگي ميرفت به درجه اول رسيد. در واقع براي حصول نتيجه بايد حس رقابت را تحريك نمود. رقابتي كه در آن، ميل به برتر بودن و اثبات لياقت و اهميت مطرح شود. در مدرسهاي به جاي آنكه شاگردي را رتبه اول تعيين كنند، كلاس موفق را تشويق ميكردند و اين خود باعث تحريك باقي كلاسها ميشد پس بطور خلاصه قواعدي كه جهت متقاعد كردن شاگردان مطرح كرديم را ميتوانيم به صورت زير فهرستوار بررسي كنيم.
جمعبندي قواعد متقاعد كردن دانشآموزان:
قاعده اول- بهترين وسيله غلبه در مشاجره و مباحثه، احتراز از ورود به آن است.
قاعده دوم- عقايد طرف مقابل را محترم بشماريد و هرگز به او مگوئيد كه به خطا ميرود و اگر خود را خطاكار ميدانيد صميمانه اعتراف كنيد.
قاعده سوم- به ملايمت سخن آغاز كنيد و دانشآموزا را بكشانيد به جايي كه از ابتداي مكالمه جوابهاي مثبت بدهد.
قاعده چهارم- بگذاريد بچه آزادانه مطالب خود را بيان كند و در ضمن طوري برخورد كنيد كه تلقين شما را از ابتكارات خود، تصور كند.
قاعده پنجم- صميمانه بكوشيد كه مسائل را از دريچه وي بنگريد و با او همدردي كنيد.
قاعده ششم- متوسل به عواطف عاليه بچهها شويد و در چشم و خيال آنان تصرف كنيد و آنها را بر سر رقابت آوريد.
چگونه از بچهها انتقاد كنيم كه منفور نشويم:
اگر ضرورت دارد از شاگرد انتقادي بنمائيم، از كجا شروع كنيم. اگر مستقمياً عيب را بگوئيم او به شدت ناراحت ميگردد. شاگردي داشتم كه خط بسيار بدي داشت به وي گفتم تو مطالب را خوب فهميدهاي ولي متأسفانه چون خوانده نميشوند نميتوانم نمره خوبي بدهم با آنكه عيب كارش گفته شد و خردهگيري نامطبوعي بود ولي چون بعد از تمجيد مزايا و هنرهاي او بود چندان گران برايش نيامد. روش عمل مانند كار سلماني است وي قبل از آنكه تيغ را به كار اندازد، زمينه صورت را صابون كاري ميكند. و اين عين رفتاري است كه دانشآموز خطاكار به آن نيازمند است. پس قبل از شروع انتقاد حتماً بايد از روي صدق و صفا بعضي امور مربوط به او را كه واقعاً قابل تمجيد باشند بستائيد و از تحسين مضايقه نكنيد.
براي تبديل رفتارهاي اشخاص به نحوي كه منجر به خشم و خصومت نشود بايد خطاها را به طور غير مستقيم به آنها خاطر نشان كرد.
در كلاس مشغول تدريس قسمت مهمي از كتاب بودم. پوست پفك بزرگي روي كف كلاس افتاده بود. در حين صبحت خودم آن را برداشتم و در حالي كه همه كلاس در آن سكوت خاص با تعجب و شرمندگي نگاهم ميكردند آن را در سطل آشغال گذاشتم. در چهرههاي آنها خجالت و ندامت كاملاً هويدا بود. شايد اگر مستقيماً توبيخ ميكردم فوراً در صدد دفاع بر ميآمدند. با انواع دلايل مختلف، كه گناه را گردن همه، الا خودشان بياندازند ولي به اين شكل كه گذشت. ديگر تا آخر سال چنين صحنههايي در كلاس نديدم.
به خاطر داشته باشيم شاگرداني كه تقريباً نصف ما سن دارند نبايد داراي نظر و تدبير و سليقه و قضاوت مانند ما باشند و به خاطر بياوريم ما نيز در سن آنها بوديم اشتباهاتي داشتهايم و اكنون به جاي آنكه مرتباً خطاهاي آنها را به رخ بكشيم بهتر است آنها را براي حل مشكلات كمك كنيم. لذا قبل از جستن عيب ديگران بايد بكوشيم به خطاهاي خود صميمانه اعتراف كنيم. مثلاً جمله را به اين شكل آغاز كنيم: من هم به سن شما بودم. چنين اشتباهاتي داشتهام ولي گمان نمي كني بهتر باشد اين روش را امتحان كني در ادامه با توجه به احساسات عاليه انساني بگوئيم ميداني اگر موفق شوي در مدرسه برايت احترام بيشتري قائل ميشوند يا اينكه خانوادهات به تو افتخار ميكنند و يا اينكه معلمهايت بيشتر دوستت خواهند داشت و... پس آنها را به خطاهايشان آگاه كرده و روش اصلاح را به آنها نشان ميدهيم.
نكتهاي كه بايد همواره در برخورد با شاگردان مد نظر داشته باشيم
هيچ كس تحكم را دوست ندارد، سعي كنيم از كلماتي نظير «چنين كن يا چنان مكن» استفاده نكنيم، بلكه صحبت را با كلماتي نظير: پيشنهاد ميكنم، ممكن است دوباره بررسي كنيم، تصور ميكني درست باشد، در مورد صحت آن چه به نظرت ميرسد، شروع كنيم. هرگز فشار و تسلط معلم بر شاگرد نبايد محسوس باشد. بهتر است به شاگردان مجالي براي ابتكار و اظهار سليقه شخصي بدهيم. لذا براي اصلاح شاگردان بدون آنكه آنان را به خشم آوريم و رنجيده خاطر كنيم بايد مواظب باشيم كه حكم مستقيم و صريح ندهيم. بلكه پند و دستور را به صورت پرسش ادا كنيم تا فرمان ما به صورت تصور فكري خودشان جلوه كند.
شاگردان را به حفظ حيثيت خويش ياري دهيم:
معلمي كه در حضور ديگران شاگرد را ملامت ميكند يعني خودخواهي وي را نديده گرفته و حيثيت شاگرد را له ميكند و ابداً در فكر نيست كه اين عمل چه تأثير ناگواري روي خود شاگرد و همچنين كلاس دارد و چگونه توليد واكنش ميكند. در صورتي كه اگر كمي انديشه كنيم اين كار هيچ ضرورتي ندارد با كمي فكر ميتوانيم كلمات شايستهاي بيابيم و صيمانه بكوشيم كه خود را در ميان نبينيم يعني تابع هواي نفس خود نشويم و درد ديگران را تشخيص دهيم آنگاه معلوم خواهد شد كه به جاي ضربتهاي سختي كه لازم شمرديم چه رفتارهاي ملايمي امكان داشت. لذا بايد خودخواهي شاگردان را رعايت كنيم و آنان را به حفظ حيثيت خويش ياري دهيم. و با گفتن كلماتي نظير «من به تو اعتماد دارم» «ميدانم كه ميتواني از عهده برآيي»، كوششهايي كه شاگرد انجام داده را عادلانه قضاوت و حقشناسي كنيم. پس بايد جداً از ملامت و ستيزه بپرهيزيم و آنان را در بهبود احوال و اصلاح اوضاع درسيشان كه منظور اساسي ماست پيش برانيم. لذا براي تغيير احوال شاگردان بايد از كوشش آنها عادلانه قدرداني نموده و كوچكترين پيشرفت آنها را تمجيد كنيم. شاگردان معمولاً اگر مورد اظهار اطمينان معلم قرار گيرند سعي ميكنند خود را لايق سازند و در واقع بايد سعي كنيم شاگردان را وادار كنيم كه خود را لايق نام نيكي سازند. اگر با شاگرد ناسازگاري سر و كار يافتيد و خواستيد او را به خير و صلاح هدايت كنيد، چنين وانمود كنيد كه به وي اطمينان داريد البته در نظر داشته باشيم كه انسان همانقدر كه از تحسين و تمجيد و احترام صادقانه نرم و رام ميشود، همان قدر از تملق و چاپلوسي و تزوير ميگريزد و منزجر ميشود.با او مانند انساني محترم و شرافتمند رفتار كنيد، تا وي فريفته اطمينان ما شود و كوشش نمايد واقعاً شايسته و لايق آن باشد. نه آنكه مرتباً بگوئيم تو كودني، احمقي، بياستعددي، بيلياقتي و... همين كلمات كافي است كه شوق پيشرفت و عشق و كمال را در او بكشد. اما اگر طور ديگري عمل كنيم وسايل تشويق را در برابرش ميگسترانيم و كار را در نظرش آسان جلوه ميدهيم. معمولاً قبل از شروع تدريس اگر از جملاتي نظير درس اين جلسه بسيار ساده است يا درس امروز را خيلي زود ياد ميگيريد. استفاده كنيم آنها با آرامش بيشتري به درس گوش ميدهند بايد وا نمود كنيم كه به استعداد يادگيري آنها اطمينان داريم بسياري از شاگردان بيتوجه به درس با اين روش ساده مداوا شدهاند. به آنها اگر بگوئيم «خودت از استعدادي كه در باطن داري بيخبري» او تمام تلاش خود را ميكند تا خود را در حدي كه بايد باشد، برساند. معلمي كه بتواند روح اطمينان در قالب شاگردش بدمد و به وي اعتما دبه نفس دهد، جسارت و قدرت و قوت قلب براي نيل به هدف در شاگردش تزريق كند، ميتواند شاگرد را از نو بسازد. شايد اكثر همكاران در سالها تجربه تدريس خود از اين قبيل دانشآموزان داشته باشند كه با اين روش كاملاً زير و رو شدهاند. لذا اگر خواستيم احوال شاگردي را تغيير دهيم: بايد به او شهامت حركت داده و اصلاح خطا را در نظرش آسان كنيم و انجام كار را در چشمش سهل و ساده نمايش دهيم. بايد طوري رفتار كنيم. كه بچهها از انجام تقاضاي ما راضي و خشنود باشند و با خوشحالي و رضايت كار محول شده را بپذيرند. كلاسي داشتم كه ميدانستم ناسازگارترين بچه آن كيست وي را فرا خواندم مسئوليت كنترل و نظم گروهي را به وي سپردم بعد از مدتي او نه تنها بسيار خوب و مسئوليت خود را انجام ميداد بلكه ميديدم از لحاظ درسي نيز پيشرفت زيادي حاصل كرده است.
اكنون به عنوان جمعبندي مطالب داريم:
دستورات هشت گانه اصلاح بچهها بدون آنكه باعث عصبانيت و آزردگي آنها شويم:
1) ابتدا از روي صدق و صفا نكات مثبت آنها را بستائيد.
2) خطاها و عيبها را بطور غيرمستقيم خاطر نشان كنيد.
3) پيش از انتقاد و عيبجويي به بعضي از خطاهاي خود معترف شويد.
4) حكم مستقيم مدهيد مطلب را تلقين كنيد و به صورت پرسش ادا نمائيد.
5) خودخواهي او را مراعات كنيد بگذاريد حيثيت خود را نگهدارد.
6) كوششهاي او را عادلانه قدرداني كنيد كمترين پيشرفت او را صميمانه بستائيد.
7) او را وا داريد كه خود را شايسته نام و شهرت نيكي كند.
8) كاري كه ميخواهيد به بچهها تحميل كنيد، آسان جلوه دهيد و چنان رفتار كنيد كه با خوشحالي آن را انجام دهند.
به خاطر داشته باشيم، مهارت در كلاسداري بسته به اين نيست كه شاگردان از هر جهت كامل عيار باشند بلكه در اين است كه خود كامل عيار باشيم و سپس در صدد تبديل آنه در جهت مناسب باشيم. با دوري كردن از انتقاد و ملامت و نكتهگيري ميتوان موفق بود. همواره در نظر داشته باشيم كه دو بار از راه زندگي گذر نخواهيم كرد پس هر سعادتي و هر خير و بهجتي كه بايد به انسانها برسانيم در همين ايام معدود عمر است و نبايد هيچ چيز ما را از انجام اين تكليف الهي باز دارد. زيرا كه عمر دوباره ندادهاند كسي را پس به خاطر داشته باشيم در كلاسداري موفق، همواره از تابلو سرزنش ممنوع استفاده ميكنيم و اقدام كنيم تا راهحل مناسب را پيدا كنيم. روانشناسي ميگفت: تبسم و نفس عميق و خواب كافي باعث ميشود شخص كاملاً بر خود مسلط باشد و وابسته به رفتارهاي ديگران نباشد. و مطلقاً از بحث كردن اجتناب بورزيد. در نظر داشته باشيم شكست يعني تجربه و سعي كنيم هيچگاه عذرتراشي نكنيم. به اين ترتيب، كلاس را با روحيه خوبي اداره خواهيم كرد.
منابع
1) قرآن كريم
2) نهجالبلاغه
3) پرورش فرزند در عصر دشوار ما، اثر دكتر هوشنگ ابرامي.
4) روشهاي فعال ياددهي، يادگيري، دفتر برنامهريزي.
5) آئين دوستيابي، اثر ديل كارنگي، ترجمه رشيد ياسمي.
6) اعتماد به نفس در ده روز، اثر سيد مجتبي حورايي.
7) رابطه بين والدين و كودكان، اثر دكتر هايم جي گينات، ترجمهي سياوش سرتيپي. نگارش: م بهلولي اسكويي دبير شيمي منطقهي 6 تهران
_صفحه اصلی سایت زیبا وبwww.zibaweb.com
.










