دلم کمي کودکي مي خواهد....
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱:۳۵ ب.ظ توسط صفرعلی کشوری احمد
|
دلم کمي کودکي مي خواهد،
کمي بچگي،بي تکليفي،بي نگراني براي فردا...
دلم کمي خنده م...ي خواهد،نه لبخند،
خنده اي بي پروا همچون پرواز بادبادک
در باد،قهقه هاي ناب کودکانه...
دلم مشق شب مي خواهد
با خميازه هاي پي در پي،
بايک پاک کن از اونهايي که
مي گفتن حتي خودکارم پاک مي کنن و
من بي صبرانه منتظر نوشتن با خودکار...
دلم بک تکه گچ مي خواهد از پاي تخته سياه
که لي لي بکشم،سنگ در خانه
و بپرم بپرم و بپرم...
دلم مي خواهد بدوم و بدوم وبدوم تا
همپاي بادشوم به همه جا سرک بکشم،
حتي کوچکبرين روزنه ي وجود آدمها...
دلم کمي آزادي مي خواهد...
کمي امنيت
کمي آرامش
کمي...
دلم کمي فرياد مي خواهد...
دلم کمي فردا مي خواهد...
دلم يک سرزمين باد مي خواهد
اندکي فقط اندکي کودکي مي خواهم