پیام مشاور منبع : http://shahidamini2.khschool.ir
مشاور آموزشگاه و مدرس آموزش خانواده: آقاي مرتضي عين آبادي
وقتی که زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد علت این است که شما چیززیادی ازآن نخواستتيد.
اگر هر روزراهت را عوض کنی هرگز به مقصد نخواهی رسید.
اینکه فکر کنید بعضی چیز ها محا ل است بیشتر برای آن است که عذری آورده باشید.
به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستید شمعی روشن کنید.
بودن همه چیز نیست اما تلاش برای بودن همه چیزاست.
افتادن در گل و لای ننگ نیست ننگ در این است که آنجا بمانی.
مرتضی عین آبادی
چگونگی ایجاد علاقه در بین دانش آموزان
در مورد علاقه یا عدم علاقه بسیار در كتابها خوانده و یا از زبان دیگران شنیده ایم و دلایل و راهكارهای بسیاری برایمان آورده اند اما بنده این بار با تكیه بر مطالب علمی كه بسیار كمك كار ماست سعی كردم نوشته ام را با تركیبی از تجربه و مطالب علمی شروع و یك نتجیه گیری قابل قبولی از آن داشته باشم اگر قدری تأمل كنیم می بینیم كه كودكی كه در پیش دبستانی یا در سالهای اولیه مدرسه پایه اول و دوم یك ساعت قبل از مدرسه با ذوق و شوق و علاقه آماده رفتن به مدرسه میشود حتی والدین نیز نمی توانند مانع زود رفتن آنها در هوای نامناسب به دبستان شوند آیا این عمل كودك را چیزی جز شوق و علاقه میتواند ورق بزند طبعا خیر ، اما چه شده است همین كودك بعد از چند سالی آرام آرام از مدرسه فراری می شود و پدر و مادر نیز نمی توانند او را وادار به ادامه تحصیل نمایند و در نهایت ترك تحصیل می نماید یا با نمرات ناپلئونی به سختی قبول می شود . آیا غیر از این است كه دلیل این بی علاقه ای را باید در مدرسه و كتابها و سبك و سیاق مدرسه و معلمان باید جستجو كرد ، پس بیایید قدری به خودمان بیاندیشیم و چگونگی ایجاد علاقه را در این گونه دانش آموزان پیدا نماییم .
به یاد دارم كه در زمان كلاس از اولیاء و دوستان و همكلاسانم می شنیدم كه فلانی دارای ذهن بالایی است و درس را خوب می فهمد و شاگرد ممتاز است و ما هم به اینگونه افراد احترام خاصی قائل بودیم و شاید طرح این موارد از سوی اینگونه افراد برایم قدری ناراحت كننده بود كه چرا ما و امسال ماها دارای چنین ذهن و استعدادی نیستیم و اصلا بیان اینگونه دلایل در واقع ترمزی بود برای كسانی كه می خواستند بیشتر تلاش كنند و درس بخوانند و ما قبول می كردیم كه فقط خداوند به آنها استعدادخوبی داده و بقیه به هیچ وجه نمی توانند همپای آنها شوند و همین امر باعث می شد كه بقیه دست از تلاش بر دارند و كم كم قبول كنند كه نمی توانند رشد نمایند چرا كه آنها دارای ذهن و استعدادخدادادی هستند و ما خیر و عامل اصلی رشد را منتصب به شخص نمی دانستیم « البته كه در هركاری بایستی به خداوند توكل كرد» .
اكنون با پیشرفت علم متوجه شدیم تمام آن عقاید پوچ و باطل بوده است به فكر افتادیم كه چگونه دانش آموزان و فرزندانمان شاگردان ممتازی شوند و چگونه بتوانیم دانش آموزان كوشایی داشته باشیم ؛ شاید جواب این سؤال در ظاهر بسیار ساده باشد و آن یك كلمه است « علاقه » اما چگونگی ایجاد علاقه برایم بسیار مهم است و پیدا كردن راه حل برای این سؤال بسیار سخت است ؛ دانش آموزی كه فرار را بر قرار در مدرسه ترجیح می دهد ؛ چگونه می توان در او ایجاد علاقه به درس كرد ، چگونه می توان او را شیفته و عاشق درس و كتاب نمود .
برای پیدا كردن جواب این سؤال همیشه به فكر این بودم كه چرا هنگامی كه دانش آموزان ورزش دارند و هوا سرد و بارندگی است باز هم دوست دارند بیرون بروند و بازی نمایند و با عنایت به اینكه ممكن است این دانش آموزان در ساعت ورزش خسته شوند و هوای بیرون سرد و مشكل آفرین است اما اگر توپشان را از آنها نگیری و اجازه بازی بدهی تا غروب بازی می كنند اما چرا همین دانش آموزان در كلاس ریاضی و غیره با توجه به اینكه روی صندلی نشسته و راحت هستند خسته می شوند و بی توجه هستند و گاها به خواب می روند.
با خودم فكر كردم كه جواب این سؤال را از خود دانش آموزان در ساعت ورزش بپرسم و وقتی به سراغ عده ای از آنها رفتم همگی گفتند ما عاشق توپ و ورزش هستیم و به شدت بازی كردن را دوست داریم و از ورزش كردن احساس شادی و نشاط می كنیم و بسیار خرسندیم و اصلا ساعت ورزش و دبیر ورزش نیز برایمان رضایت خاطر می آورد .
با خود فكر كردم كه در ساعت ورزش چه خصیصه هایی وجود دارد كه دانش آموزان این همه عاشق ورزش و بازی هستند و علی رغم اینكه گاها معلمان ورزش نیز چیزی بیشتر از معلمان دیگر ندارند اما بسیار دوست داشتنی هستند تا اینكه به نتایجی از این قرار رسیدم و فكر كردم كه آنچه باعث شده است دانش آموزان اینگونه ساعت ورزش را دوست داشته باشند اینها می باشدكه عبارتند از :
1) در ساعت ورزش دانش آموزان از آزادی عمل بیشتری برخوردار هستند
2) همه دانش آموزان به كار گرفته می شوند و فقط به عده خاصی توجه نمی شود
3) دانش آموزان در گروههای چند تایی (چند تیم ) برای رسیدن به یك هدف ( گل زدن و پیروزی ) با هم تلاش می كنند
4) هركاری كه دانش آموز انجام می دهد یعنی می دود – توپ را با پا می زند و غیره ، تمام این حركات صحیح است و برای رسیدن به هدف مفید است مثل كلاس درس نیست كه به دانش آموز بگوییم تو نمی توانی و اشتباه كردی
5) معلم ورزش در واقع نقش دوستی شفیق و راهنمایی امین را بازی می كند كه كمك كار دانش آموزان است نه حاكم بر كلاس و امرو نهی نمی كند
6) ساعت ورزش برای دانش آموزان جذاب است پس ما سعی كنیم درسهایمان را بطور جذاب برای شاگردان طرح كنیم
7) در ساعت ورزش برای رسیدن به هدف ( گل زدن ) شاگردان پس از تلاش همدیگر را تشویق می كنند .
8) هیچ وقت دانش آموزان از نمره هراسی ندارند و ورزش كردن را برای نمره گرفتن انجام نمی دهند و بحث نمره حل شده است
و به دنبال اینگونه آیتمها بود كه تقریبا به جواب قانع كننده ای رسیده بودم و بعد از آن سعی كردم در كلاس درسم همان مواردی را كه در زمین ورزش و درس ورزش رعایت می شود برای دانش آموزانم رعایت كنم و حتی در زمان تصدی مدیریت مدرسه نیز به همكارانم موارد ذكر شده را توصیه می كردم و كم كم متوجه شدم كه دانش آموزان نسبت به من و درس من علاقه مند میشوند و درسم را بهتر می خوانند و حتی از زبان دانش آموزی شنیدم كه « اگر دانش آموزی دبیری را دوست نداشته باشد درسش را نیز نمی خواند » و اما در این بین متوجه شدم كه با این شیوه بسیاری از دانش آموزان زود جواب می دهند ولی بعضی ها هنوز گاهی اوقات دچار مشكلات هستند و اینگونه دانش آموزان به جهت مشكلات بیرونی و مدرسه ای كه تا كنون داشته اند دیرتر جواب می دهند و با صبر و حوصله میتوان آنها را نیز به راه آورد .
و اكنون كه 21 سال سابقه آموزشی و مدیریتی دارم با مطالعاتی كه در این زمینه داشتم و با صحبتهایی كه با همكاران و دانش آموزان كردم به نتایج مثبتی رسیدم . و راههای ایجاد علاقه در دانش آموزان را اینگونه ترسیم نمودم :
1) دادن آزادی عمل به دانش آموزان
2) توجه به همه دانش آموزان نه فقط عده خاصی
3) استفاده از روشهای فعال تدریس و گروه بندی دانش آموزان ( تیمی )
4) اگر دانش آموز پاسخی می دهد و جواب سؤال را میدهد سریعا به او نگوییم كه شما اشتباه می كنید بلكه سعی كنیم با طرح سؤالات پیاپی او را به جواب درست هدایت نمائیم ( روش سقراطی ) حسن این كار این است كه دانش آموز درفعالیتهای كلاسی همیشه شركت می كند .
5) ما به عنوان یك معلم سعی كنیم دانش آموزان بجای اینكه از ما حساب ببرند روی ما حساب كنند و در كارها و مشكلات یار و یاورشان باشیم .
6) سعی كنیم درسهایمان را با روش فعال و متنوع برای دانش آموزان جذاب نماییم .
7) برای رسیدن به هدف همیشه دانش آموزان را تشویق كنیم .
8) به هیج وجه دانش آموزان را تنبیه نكنیم بلكه همیشه به دنبال فرصت باشیم و كوچكترین پیشرفت دانش آموز را به كرات تشویق نماییم تا موجب شادی و نشاط و علاقه دانش آموز به درس شود .
9) به دانش آموزان احترام بگذاریم و آنها را از صمیم قلب دوست داشته باشیم .
10) با اولیاء دانش آموزان صحبت نماییم ( آموزش خانواده ) كه به هیچ وجه بچه ها را به اجبار به انجام تكالیف مكلف نكنند بلكه منتظر باشند تا اینكه فرزندان آنها زمانی كه دست به قلم شوند ، همان لحظه بچه ها را بسیار تشویق نمایند ( این موضوع خصوصا در دوره ابتدایی و پایه های اول و دوم برای كودك بسیار خوشایند است) .
11) سعی نكنیم كه افكارمان را به زور به شاگردان تحمیل نماییم چرا كه كودكان نیز برای خودشان دنیایی دارند و چون ما می خواهیم به كودكان آموزش دهیم پس سعی كنیم با زبان كودكان صحبت كنیم بقول معروف :
« چونكه با كودك سر و كارت فتاد پس زبان كودكی باید گشاد »
12) هیچ وقت دانش آموزان را با نمره تهدیدنكنیم و سعی كنیم با كمترین توجه و جواب ، به دانش آموز نمره خوبی بدهیم .
13) بعنوان یك معلم سعی كنیم همیشه درسر كلاس مرتب و منظم باشیم و وضع ظاهری مناسب و دوست داشتنی داشته باشیم .
14) در انجام تكالیف درسی خصوصا در اوایل كار ، دانش آموزان را آزاد بگذارید یعنی به هر مقداری كه انجام دادند آنها را تشویق نماییم تا پیشرفت نمایند . و در پایان با پوزش از همه اساتید فن و تعلیم و تربیت ، آنچه بیان نمودم حاصل سالها تجربه اندوزی و دقت این حقیر بود كه ذره ای از دریای بیكران فن و هنر معلمی می باشد كه میتواند در راه پیشبرد اهداف تعلیم و تربیت مفید واقع شود.
http://moshavereshahed.mihanblog.com
معاون آموزشي ( وظايف ، مشكلات ، راهكارها ،...)
سعي كنيد تمامي قوانين مدرسه را اجرا و رعايت كنيد هر گونه انعطاف و چشم پوشي بي مورد باعث مشكل شدن كار شما در ادامه خواهدشد .
- همه جاي مدرسه را كنترل كنيد . از همه اتفاقاتي كه در مدرسه مي افتد مطلع باشيد .
- سعي كنيد شناخت كاملي از وضعيت درسي و خانوادگي دانش آموزان پيدا كنيد .
- بايد معلومات علمي شما در زمينه تدريس و تسلط شما بر تمامي پايه ها بيشتراز همه باشد تا بتوانيد راهنما و مشاور خوبي براي همكارانتان باشيد . ( به نظر من اين توانايي معاون آموزشي يكي از مهمترين ويژگيهاي يك معاون آموزشي خوب و موفق در زمينه امور آموزشي است . چه زمانيكه شما به جاي يك معلمي كه حضور ندارد به كلاس مي رويد و و چه زمانيكه به عنوان بازديد از كلاس وارد كلاسي مي شويد . آشنايي با تمامي الگو ها و روشهاي تدريس ، مخصوصا روشها ي جديد و تغيرات كتابها ي درسي و روشهاي آموزش آنها كه اين چند ساله زياد رخ داده و به نظر من بايد ترتيبي اتخاذ شود كه قبل يا حد اقل همزمان با معلمان دوره ها ي مربوطه براي معاونان آموزشي نيز گذاشته شود . چون يك نفر بعنوان مرجع هميشه بايد حضور داشته باشد تا بتوان از مشاوره و راهنمايي هاي او سود جست . چه بسا پيش مي آيد كه يك دوره اي براي آموز گار پايه اول مدرسه اي گذاشته مي شود و سال ديگر او در آن مدرسه نيست و معلمي كه سال بعد در آن پايه تدريس مي كند اين دوره را نگذراند ه و آشنايي با آن ندارد ايجاست كه بايد گفت چه بايد كرد ؟ !)
- يكي از مواردي كه در برقراري نظم و انضباط در آموزشگاه و حتي در همه امور مدرسه موثر است و با عث هر چه بهتر آن مي شود ، مشاركت كليه ي كاركنان مدرسه در اجراي برنامه ها و تحقق اهداف آموزشي و تربيتي است . اين نكته شايد از بديهيات باشد ولي همين امر بديهي بعضا ناديده گرفته شده و در مدرسه هر كس خود را فقط موظف به انجام وظايف اصلي خود مي كند و از مشاركت در امور ديگر كه به نظرش ربطي به كار او ندارد سر باز مي زند و تعهدي از خود نشان نمي دهد و همين امر در رابطه با كار معاون آموزشي يا همان ناظم مدرسه باعث سختي كار شده و تا جايي كه بعضي امور از دستش خارج مي شود و چه بسا با كمي همكاري ديگر كاركنان اين مشكل بر طرف خواهدشد .
بعنوان نمونه يكي از مشكلات ما در مدرسه ، ماندن دانش آموزان در كلاس در زنگها ي تفريح است كه بايد تقريبا نصف زمان زنگ تفريح را به آن اختصاص دهيم در صورتيكه اگر معلمان قبل از خروج از كلاس دانش آموزان را آماده و ملزم به ترك كلاس كنند اين مشكل به سادگي حل خواهد شد . و ديگر اينكه زودتر يا حد اقل همراه دانش آموزان وارد كلاس شوند بسياري از مشكلات و درگيريهاي دانش آموزان در طول راهرو و كلاس از بين خواهد رفت .
- ...
زنگ تفريح در مدرسه،وظيفه ناظم در زنگ تفريح،حياط مدرسه،سرويس هاي بهداشتي مدرسه
آموزگار مدرسه ابتدايي...
شايد قبلاً به صورت اعتراض آميزي گفته باشيد، " اوه نه، همه اين كارها را هم بايد ما انجام بدهيم؟ " متأسفانه، آموزگاري فقط درس دادن نيست. ما بايد در اوقاتي كه درس نمي دهيم نيز كمك كنيم تا امور مدرسه اداره شود. نكات زير ميتوانند به شما ياري دهند تا اين امور را با خونسردي انجام دهيد! درمدارسي كه آموزگار بايد كارهاي ناظم را هم انجام دهد توجه به نكات زير مفيد است :
1- يك سوت تهيه كنيد! از اين كه كمي قديمي مأبانه است نگران نباشيد. يك سوت ميتواند در شرايط پر سر و صدا، توجه ديگران را به شما جلب كند؛ به شرطي كه زيادي در آن ندميد و با مقررات مدرسه يا آموزشگاه آشنايي كامل داشته باشيد.
2- حتماً به مقررات آگاهي داشته باشيد. بدانيد چه چيزي مجاز و چه چيزي ممنوع است. سعي كنيد راهنمايي هاي لازم را از يكي از همكاران با سابقه دريافت كنيد.
3- ديده و شنيده شويد! اگر احتياج داريد سري به دستشويي يا زمين بازي مدرسه بزنيد، حضور خود را با صداي بلند اعلام كنيد. با اين كار كمتر با صحنه هاي غير منتظره روبرو خواهيد شد!
4- در روزهاي سرد لباس هاي گرم بپوشيد و براي باران آمادگي داشته باشيد! چنانچه لباس مناسب به تن نداشته باشيد، انجام چنين اموري دشوارتر از هر موقع ديگر ميشود. اگر به يك نوشيدني داغ دسترسي داشته باشيد ديگر واقعاً عالي است!
5- سعي كنيد به كمك يكي از همكاران به اين امور رسيدگي كنيد. اگر رسيدگي به اين امور تبديل به يك كار شاق شود، ميتوانيد يا دو نفري به آنها رسيدگي كنيد و يا اين كه در فواصل كوتاه همديگر را پوشش دهيد تا بدين ترتيب هر كدام استراحت مختصري داشته باشيد. يك نوبت انجام وظيفه بيست دقيقه اي در حياط، خيلي طولاني تر از دو نوبت ده دقيقه اي به نظر ميرسد. در صورت امكان، قبل از اين كه نوبت به شما برسد، ببينيد همكار شما چگونه از عهده اين امور بر ميآيد تا وقتي كه نوبت شما رسيد، بدانيد چه انتظاري از شما ميرود.
6- زمينه را آماده كنيد. علي الخصوص اگر قرار است درست پس از چنين فعاليتي به تدريس بپردازيد، حتماً از آمادگي قبلي برخوردار باشيد. اين عمل ميتواند به شما اطمينان بدهد تا در هنگام شروع درس جديد آشفته و عصبي نباشيد. به دانش آموزان تكليفي بدهيد كه واقعاً سرگرمشان كند تا شما بتوانيد نفسي تازه كنيد!
7- براي پيشامدهاي غير منتظره برنامه هاي احتياطي در نظر داشته باشيد. مقررات مدرسه يا آموزشگاه را در زمينه حوادث جزيي مطالعه كنيد. شايد بد نباشد به خاطر دانش آموزان خردسال، هميشه ذخيره اي از تنظيف هاي ضد عفوني كننده و چسب زخم داشته باشيد.
8- چشمان خود را باز نگه داريد! امكان ندارد در هر آن بتوانيد همه جا را تحت نظر داشته باشيد، اما غالباً ميتوانيد قبل از وقوع حادثه، با مداخله به موقع از بروز آن جلوگيري كنيد. اگر طالب آرامش هستيد، بايد آماده و هشيار باشيد!
9- در صورت بروز درگيري، قبل از مداخله همه چيز را در نظر بگيريد. در مواردي كه ايمني يك دانش آموز يا همكار در خطر است، با توسل به زور نسبتاً منطقي ميتوانيد دانش آموزان را مهار كنيد، اما شايد تعريف چنين شرايطي كار آساني نباشد. تحت هيچ شرايطي نبايد يك دانش آموز را كتك زد.
10- از اين گونه امور به عنوان فرصتي براي ايجاد رابطه مطلوب بيرون از كلاس با دانش آموزان استفاده كنيد. البته مواظب باشيد چنين به نظر نرسد كه نسبت به بعضيها تبعيض قائل ميشويد و يا به برخي از دانش آموزان توجه ويژه اي ابراز ميكنيد.
چگونه کودکانی منظم داشته باشیم؟
راههای زیر را برای نظم بخشیدن به كودكان توصیه میكند .
1. آموزشها: یعنی باید به كودك آموزش دهیم تا در دنیا ی جدید بدون سردرگمی زندگی كند .
2. تذكرات: باید از انضباط برای كودك تعریف كرده و آن را لازمهی موفقیت بدانیم
3.تهیه مقررات : تهیه مقررات و تنظیم آن به كودكان یك كار اساسی است و باید قوانین منطقی در نظر بگیریم.
4.جنبه الگویی : باید برای كودك الگو بوده و عامل و مجری نظم باشیم و اگر خود منظم نباشیم انتظار نظم از كودك بیهوده است .
5. تنظیم برنامه : باید سعی كنیم با برنامهای به زندگی كودك نظم ببخشیم.
6.نشان دادن آثار : كودك را باید از فواید نظم و زیانهای بی نظمی آگاه كنیم.
7.سپردن مسولیت : باید مسئولیتهایی در رابطه بانظم به كودك بسپاریم برای مثال:مسولیت نظم اتاق
8.زمینه سازی برای عادات: اگر بتوان رعایت نظم را بخشی از زندگی كودك كرد در آن صورت كودك به آن عادت خواهد كرد .
نظم و انضباط در مدرسه
نظم در لغت به معنای آراستن، برپا داشتن، ترتیب دادن کار و... و در اصطلاح نظامی به معنای پیروی کامل از دستورهای نظامی است.
انضباط نیز به معنای نظم و انتظام، تربیت و درستی، عدم هرج و مرج، سامانپذیری و آراستگی است.
میدانیم آنچه که امروز حرف اول را در مدرسه میزند انضباط است، انضباط اخلاقی و رفتاری دانشآموزان میتواند روی آموزش اثرگذار باشد. بنابراین پرورش همراه آموزش مهم جلوه میکند.
دانشآموزان با انضباط میتوانند مسئولیتهای مهم مدرسه را به عهده بگیرند و در آینده نیز جامعه به خوبی پذیرای این افراد است.
حال مسئله این است که اگر دانشآموز بیانضباط باشد چه کارهایی باید انجام دهیم؟
مسلماً چنین افرادی دارای مشکلاتی هستند که این مشکلات میتواند از مدرسه و یا عمدتاً از بیرون مدرسه باشد، به هر حال کمک به چنین دانشآموزانی وظیفه معلمان است تا بتوانند دانشآموزانی سالم و بانشاط تحویل جامعه دهند.
هدف از بررسی نظم و انضباط
هدف از بررسي این موضوع، چگونگی ایجاد مدرسهای شاد با دانشآموزان با انضباط و منظم که انسان های پرورش یافته تربيت شوند و متفکر و متعهد باشند که فقط هدف آنها کسب نمره بالاتر نیست، بلکه هدف، آموزش و پرورش است.
نظم و انضباط حاکم بر مدرسه باعث میشود دانشآموزان با برنامهریزی به کارهای خود برسند و این نظم و انضباط نه تنها داخل مدرسه، بلکه کارهای خارج از مدرسه را نیز تحت الشعاع قرار میدهد و باعث میشود دانشآموزانی با ایمان، مشتاق به درس و مدرسه و در آینده توانمند روی کار بیایند.
اگر هر شخصی در هر مرحله زندگی که هست نظم و انضباط داشته باشد موفقیت در انتظار اوست.
میدانیم که اگر به آموزش و پرورش به دید واقعی نگاه کنیم و به آن اهمیت بدهیم باعث پیشرفت جامعه میشود و شاید در کشورهای توسعه یافته، آموزش و پرورش آنها دلیل پیشرفت آنها بوده است. برنامهریزی مناسب و جذاب بودن مدارس، بودن نظم و انضباط در مدارس، جهت دار بودن آموزش و پرورش، باعث به ثمر رسیدن اهداف از پیش تعیین شده جامعه میشود.
هدف از نظم و انضباط در آموزش و پرورش، تربیت افرادی است که خود اتکاء و مستقل باشند، دلیل هر فرمان و دستوری را بدانند و چنین دیدی از انضباط، ظرفیت ذهنی افراد را افزایش میدهد و او را قادر میسازد تا مفاهیم جهان اجتماعی و طبیعی را درک کند.
بیان مسئله
در این گزارش این سوال مطرح میشود: آیا انضباط حاکم بر مدرسه میتواند بر تحصیل موفق دانشآموزان اثر داشته باشد؟
آیا معلمان مجرب ما میتوانند با ارائه مطالب جذاب و هیجانانگیز خود، دانشآموزان جامعه فعلی را که پر از آلودگیهای صوتی، تصویری و... است از نظر انضباطی کنترل کنند و در کلاس درس مشکلی نداشته باشند؟
و هزاران سوال دیگر که با یافتن جواب آنها میتوانیم در امر آموزش و پرورش موفق باشیم.
متأسفانه اگر نتوانیم مشکل دانشآموزان را در مدرسه برطرف کنیم این معضل بیانضباطی هم برای معلمان دردسرساز خواهد بود و هم برای جامعه. زیرا بودن حتی یک دانشآموز بیانضباط در مدرسه نظم مدرسه و کلاس را بر هم میزند. انسان به عنوان یک موجود اجتماعی برای زندگی و ارتباط با دیگران ناچار است اطاعت از هنجارهای اجتماعی بین انسانها را رعایت نماید. به عبارت دیگر رفتارش باید مورد قبول اجتماع باشد، یکی از راههای اجتماعی شدن و مورد قبول واقع شدن، رعایت مقرراتی است که در اجتماع حکم فرماست. آموزش و پرورش و مدارس بعنوان یک سیستم اجتماعی و متشکل از افراد انسانی به منظور نیل به این هدف، باید فعالیتهایی را پیشبینی کند که این مهارت اجتماعی را در دانشآموزان تقویت کرده و درونی سازد. امروزه نزد بسیاری از محققان برای افزایش و ایجاد نظم و انضباط روشهای تربیتی غیر مستقیم و غیر کلاسیک مورد تأکید و تشویق قرار گرفته و اعتقاد بر این است که برای آموزش نظم تنها نباید به آموزش کلاسی، مقررات مدرسه و خانواده اکتفا نمود، بلکه استفاده از مشارکت جوانان و نوجوانان را در فعالیتهای گروهی و انتخابی باید مدنظر قرار داد، تا از این طریق علائق، قدرت سازندگی، ابتکار و خلاقیت دانشآموزان را افزایش داد و درکی کامل و سنجیده از اجرای مشارکتی فعالیتها بدست آورد و راهکارهای ارتقاء نظم و انضباط در سطح جامعه را بدست آورد.
نظم و انضباط در خلقت
نظم و انضباط نه تنها در مدرسه، باعث مدرسهای شاد و توانا میشود بلکه این نظم در آفرینش هم بسیار مهم است. مثلاً نظمی که خداوند در کرات آسمانی، گردش روز و شب و... قرار داده که حکایت از بزرگی و عظمت خداوند باری تعالی است. خداوند در هر چیز تجلی یافته است و همه چیز از روی حساب و کتاب آفریده شده است. و همه چیز معلول تدبیر خداوند حکیم، مدیر و توانا است. وقتی خداوند در دستگاه پهناور خلقت خود نظم قرار دارد بنابراین انسانها هم باید در زندگی فردی و اجتماعی خویش نظم و تربیت و تدبیر را رعایت کنند.
به گفته روانشناسان: احتیاج به نظم و ترتیب، جز احتیاجات اساسی و روانی محسوب میگردد، رنگ و شکل خاصی به زندگی میدهد، افراد میل دارند زندگی فردی و جمعی خود را تحت نظم و قاعده مشخصی درآورند.
همه هزینههای هنگفتی که صرف قانونگذاری میشود، همه صرفاً به خاطر برقراری نظم در جامعه است. اسلام نیز به عنوان دین جامع و کامل به نظم و برنامهریزی در زندگی اهمیت فراوان میدهد چرا که همه احکام اسلامی بر پایه نظم است.
در دنیای کنونی، با پیشرفته شدن و روی آوردن به کامپیوتر این نظم دقیقتر شده است. به طوریکه میتوانیم بگوییم منظم زندگی کردن، جزء ضروریات زندگی است و مورد پسند عقل و دین است.
امیرالمومنان علی (ع) میفرماید: نظم و انضباط در روایات اسلامی نیز مورد تأکید قرار گرفته است به طوریکه حضرت علی (ع) در خطبههای نهجالبلاغه فرزندان خود را به تقوای الهی و نظم در کارهایشان سفارش میکند.
نظم و انضباط و مدرسه سالم
آنچه که برای ما اهمیت دارد رابطه نظم و انضباط با مدرسه سالم است آیا میتوان بین این دو ارتباط تنگاتنگی برقرار کرد. آنچه که علم ثابت کرده و مشاوران مرتب روی آن در مدارس تأکید دارند، برنامهریزی است. حال آیا این برنامهریزی به دانشآموزان با انضباط برمیگردد یا نه؟
برای اینکه مدرسهای بانشاط داشتهباشیم موارد زیر را در مورد انضباط رعایت کنیم:
1- مدیر و معاون و معلمان مدرسه در همه کارهای مدرسه الگوی دانشآموزان باشند تا دانشآموزان الگوگیری کنند و دنیای فردا از دریچه روشنایی به سوی دانشآموزان باز شود.
2- اگر در مدرسه مسئولیتهایی به دانشآموزان سپرده شود و خود دانشآموزان مدرسه را با نظارت کادر مدرسه کنترل کنند. برای مثال شورای دانشآموزی مدرسه، معمولا بهترین دانشآموزان مدرسه را از نظر انضباطی تشکیل میدهند که توسط آراء دانشآموزان انتخاب میشوند و این دانشآموزان خیلی از کارهای اجرایی مدرسه را در کنار مدیر و معاون مدرسه انجام میدهند. باید سعی کنیم تمام دانشآموزان مدرسه را در کارها درگیر کنیم.
3- بررسی مشکلات دانشآموزان و همراهی ایشان در لحظات سخت زندگی.
4- هم صحبت شدن با دانشآموزان و خود را در کنار ایشان گذاشتن.
5- آشنایی با والدین دانشآموزان که در انضباط تأثیر بسزایی دارد.
در چنین مدرسهای دانشآموزان از نظر پرورشی و تربیتی رشد خوبی خواهند کرد. چون نظم و انضباط همه کارهای مدرسه را تحتالشعاع قرار میدهد و دانشآموزان وظیفه خود میدانند به موقع در صبحگاه، کلاس، نماز جماعت و... حاضر شوند یعنی از نظر دینی نیز دانشآموزان به تعالی میرسند.
در مدرسه سالم و شاد که بر پایه انضباط است دانشآموزان خلاق و نوآور رشد میکنند و تفکر این دانشآموزان به طور کیفی است. به طوری که همیشه خدا را ناظر بر اعمال خود میدانند. دانشآموزان باانضباط، وقتی پا به اجتماع میگذارند، سریعا خود را با اجتماع هماهنگ میکنند و به دنبال اهداف از پیش تعیین شده خود میروند. در این مدرسه که نظم و انضباط حاکم است جریان یاددهی - یادگیری هر روز بهبود مییابد و تعلیم و تربیت هیجانی و شوقانگیز میشود و مدرسه به سوی مدرسه سالم سوق داده میشود.
رابطه نظم و انضباط با مسئولیتپذیری
اگر دانشآموزان در مدرسه نظم و انضباط را رعایت کنند نتیجه آن مسئولیتپذیری آنها خواهد بود. این دانشآموزان با رعایت حقوق تمامی افراد و برخوردهای منطقی با مخالفین و احترام متقابل، از عصاره بدست آمده از رعایت رفتار و عمل به آن در سطح مدرسه و بعد از آن پیاده کردن کاربردیتر در سطح اجتماع رفتار میکنند که میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات و کشمکشهای موجود در داخل اجتماعات انسانی باشد.
اگر به دانشآموزان بیانضباط و یا کم فعال مدرسه مسئولیتی را بدهیم و اجازه دهیم آن را تجربه کنند قطعاً این دانشآموزان از نظر انضباطی بهبودی پیدا خواهند کرد فقط این کار مستلزم فرآیند آزمایش و خطاست.
این مسئولیتها باید از کوچک شروع شود و پس از آنکه دانشآموز از خود قابلیت ایفای مسئولیت را نشان داد مسئولیتهای مهم داده شود. دانشآموز، با احساس مسئولیت کردن، به بحث و تصمیمگیری و مشارکت در مدرسه میپردازد که باعث ایجاد مدرسهای نتیجهبخش میشود و محیط بهتری را برای آموزش فراهم میکند.رابطه نظم و انضباط با مسئولیتپذیری، رابطهای متقابل است.
آیا برقراری نظم و انضباط در مدرسه یک معضل است؟
بعضیها بر این باورند که برقراری نظم و انضباط در مدارس امروزی با توجه به اجتماعی که در آن قرار داریم خیلی مشکل است. مدرسهای که نتوان در آن نظم را برقرار کرد، طبق مباحث قبلی این مدرسه موفق نخواهد بود. نه دانشآموز درس خواهد خواند و نه نظم کلاس را رعایت خواهد کرد.
خیلی از معلمان مدارس ما از مشکل بیانضباطی زجر میکشند زیرا عاقبت بیانضباطی را درس نخواندن میدانند. انضباط و تعلیم و تربیت ارتباط خیلی نزدیکی دارند و بعضی دیگر از معلمان با مدیریت خوب کلاس، انضباط را یک معضل نمیدانند.
بعضی معلمان و معاونان بر این اعتقادند که برای برقراری نظم حتماً شیوه تشویق و تنبیه باید وجود داشته باشد و بعضی دیگر معتقدند برای دانشآموز باید محیطی فراهم آورد که در آن برای قدم گذاشتن در جاده پیشرفت مورد حمایت قرار گیرد و موانع سر راهش هموار گردد. به نظر آنان دانشآموز انگیزه درونی دارد بنابراین کافی است که این انگیزه پرورش یابد نه اینکه کنترل شود تا بتواند به بار بنشیند بنابراین طبق این نظریه، معلم که جهت دهنده است حرف اول را در پرورش نمیزند ولی به این معنی هم نیست که دانشآموز را به حال خود رها کنیم.
چگونه با دانشآموزان بیانضباط برخورد کنیم؟
سعی کنیم با دانشآموزان بیانضباط، آرام، خونسرد و حرفهای برخورد کنیم. این نکته خیلی مهمی است زیرا اگر مأمور پلیسی وسیله نقلیه ما را به خاطر رعایت نکردن قوانین رانندگی جریمه کند حق اجرای قانون انتظامی دولتی را دارد یعنی صدور برگه جریمه، ولی حق تحقیر و رجزخوانی و سرزنش شما را ندارد. در مورد دانشآموزان بیانضباط هم عیناً همین است ما در حیطه وظایف خود حق اجرای برنامه انضباطی را داریم ولی نباید با فریاد زدن و حرکت انگشت، یا نگاههای تهدیدآمیز و یا تعابیر نیشدار و.... مورد بیانضباطی را به دانشآموز بگوییم. اگر برخورد ما با خونسردی و همراه با ریشهیابی باشد احتمال بیشتری دارد تا دانشآموز متوجه رفتارش شود زیرا ما میخواهیم با دانشآموزان تا پایان سال تحصیلی در مدرسه، با هم باشیم. اگر ما از دست دانشآموز، از حال طبیعی خود خارج شویم دیگر نمیتوانیم به دانشآموز تسلط داشته باشیم. ما هنگام برخورد با دانشآموزبیانضباط باید آرام و خونسرد باشیم چرا که دانشآموزان از رفتار ما الگوگیری میکنند.
کمتوجهی به دانشآموزان، به صورت ناتوانی در ادامه دادن یک تکلیف خاص آشکار میشود. دانشآموزانی هم در مدرسه هستند که معمولاً بیشفعال هستند که هم خانواده از دست چنین دانشآموزانی ناراضی است و هم مدرسه. این دانشآموزان در مدرسه، از دستورها اطاعت نمیکنند عملکردی تکانشی دارند و تحریکپذیر و خشن هستند. چون این دانشآموزان چنین مشکلاتی را دارند با هم سالان خود و خواهر و برادرشان مشکل دارند بعداً ممکن است در اجتماع دچار تنهایی و گوشهگیری شوند. این افراد از فعالیتهایی که نیازمند کاربرد نظم و انضباط مداوم و کوشش ذهنی و تقاضاهای سازمانی یا تمرکز حواس است، اجتناب کرده و یا بدشان میآید. این دانشآموزان در کلاس درس حواسشان به راحتی توسط محرکهای ناآشکار منحرف میشود و در نتیجه هر محرک بیاهمیتی کار و فعالیت آنها را قطع کرده و باعث بیانضباطی در مدرسه میشوند.
برای ایجاد انضباط معلم باید خواستههای خود را با دانستههای دانشآموز هماهنگ کند و به اصلاح تجارب نادرست پرداخته و رفتارهای جدید ایجاد کند و تداوم در این رابطه اهمیت دارد. همچنین همکاران بدانند که دادن فرصت و مشاهده و تمرین رفتار مطلوب به دانشآموزان میتواند مؤثر باشد و رفتار صحیح را در عمل آموزش دهند.
دانشآموزان کادر مدرسه را، راهنمای اخلاقی خود میدانند و آنچه را که وی به عنوان نیک و زشت میگوید میپذیرند. بنابراین رفتار معلم با عمل او باید یکسان باشد.
مرتضي عين ابادي
********************
خوشبختی یعنی هماهنگی با حوادث روزگار.
*********************
12فقره ازبدترین کارهایی که یک معلم می تواند درکلاس انجام دهد.»
1- پرهیز از لبخندزدن و رفتار مهربانانه با شاگردان:
اگر مجبورید که سال تحصیلی را علیرغم میل باطنی خود در کلاسی یا مدرسه ای با سختی آغاز کنید این مساله نباید به دانش آموزان القا شود.
2- دوست شدن با شاگردان وقتی که در کلاس هستید:
رفتار دوستانه لازمه ی تدریس موفق در کلاس است اما دوستی با شاگردان یک بده بستان پایاپای را می طلبد که این برای یک معلم صورت خوشی نخواهد داشت و شما را در شرایط سختی قرار خواهد داد.
3- توقف درس و درگیر کردن دانش آموزان به مسائل کم اهمیت:
هنگامی که دانش آموزان روی مسایل کم اهمیت با هم در گیر می شوند دیگر جایی برای رقابت سالم باقی نخواهد ماند.
4- تحقیر دانش آموزان و وادار آنان به کاری که شما از او می خواهید:
تحقیر تکنیک فوق العاده وحشتناک وزشتی است که یک معلم می تواندانجام دهد. ممکن است به قدری ناراحت وعصبانی شوند تادر جستجوی راه هایی برای تلافی کردن برآیند و این اعتماد آنان را به شما کم خواهد کرد.
5- فریاد زدن در کلاس:
وقتی فریادمی کشید شما مبارزه را باخته اید. این بدان معنا نیست که شما نباید گاهگاهی صدای خود را بلند کنید. اما معلمانی که مکرراً فریاد می زنند هرگز نخواهند توانست کلاس خود را به خوبی اداره کنند.
6- برخورد متفاوت با شاگردان:
عدالت در کلاس از اهم موضوعات تدریس و کلاسداریست. سعی کنید در کلاس نسبت به همه ی دانش آموزان نظر یکسان و عدالت محور داشته باشید هستیدوکودکانی وجود دارند که شما آن ها رابیش از دیگران دوست دارید اما باید سعی کنید هرگز این حالت درکلاس رخ ندهد.همه ی دانش آموزان را یکسان صدا بزنید. مجازات شاگردانی راکه دوست دارید کاهش ندهید
7- وضع قوانینی که اساساً ناعادلانه هستند:
بعضی وقت هاقوانین خود به خود می توانندشمارادرموقعیت های بدی قراردهند، مثلاً، اگر یک معلم قانونی وضع کند که براساس آن پس از زنگ هیچ کاری برای انجام دادن وجود نداشته باشد این قانون می تواند یک موقعیت مشکلی راایجاد کند حال اگریک شاگرددلیل منطقی داشته باشد چه می شود؟ از این گونه موقعیت ها باید به شدت پرهیز کرد.
8- سپردن کنترل خود به دست شاگردان:
هرتصمیمی درکلاس باید به دلایلی توسط شخص شما اتخاذ شود. به طور مثال شاگردان سعی می کنند ازدست امتحان رهاشوند.اما شمانباید بگذارید که چنین اتفاقی بیافتد مگر اینکه دلیل منطقی وجود داشته باشد.اگر شما به همه ی تقاضا ها جواب مثبت دهید وتسلیم شوید به راحتی کنترل کلاس را از دست خواهید داد.
9- غیبت و شکوه از همکاران و معلمان دیگر نزد دانش آموزان:
اغلب اتفاق می افتدکه شمامطالبی رااز شاگردان می شنوید درباره ی معلمانی که فکر می کنید تدریس خوبی ندارند اما شما باید ازبحث دراین مورد پرهیزکنید وایده های خود را به خود معلمان یا به مدیر انتقال دهید.آنچه که به شاگردانتان می گویید محرمانه نیست و پخش می شود.
10- نمره دادن بدون استدلال منطقی:
اطمینان حاصل کنید که قوانین هماهنگی برای نمره دادن دارید.اجازه ندهید شاگردان پس ازپایان کلاس جهت گرفتن نمره کامل شمارا به چالش بکشند زیرا این کارمشوق لازم (انگیزه لازم) رابرای انجام دادن کاری به موقع ازبین می برد. هنگام نمره دادن به تکالیف ازشیوه های عینی استفاده کنید این کاربه شما کمک می کند که دلایل منطقی برای نمرات دانش آموزان داشته باشید.
11- رفتن به کلاس بدون طرح درس و برنامه ی قبلی:
در حقیقت بهترین شیوه برای انجام تدریس شروع آن درذهن وسپس مروری برشیوه های گوناگون تدریس جهت گرفتن اطلاعات لازم می باشد. این کارفقط باداشتن طرح درس قبل ازکلاس انجام پذیر است.
12-استفاده از یک شیوه ی تکراری تدریس:
دانش آموزان این حالت راکسل کننده وخسته کننده می یابند به علاوه شمااحتمالاً دانش آموزانی را که می توانند از دیگرشیوه های تدریس بهره ببرند محروم می کنید.http://moshavereshahed.mihanblog.com
+ نوشته شده در پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۲:۴۷ ق.ظ توسط صفرعلی کشوری احمد
|